پزشکی سنتی بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت طیفی از روشها، رویکردها، دانش و عقاید پزشکی را در بر میگیرد که بر مبنای استفاده از داروهای گیاهی، حیوانی، روشهای درمانی معنوی یا تکنیکهای ماساژ و حرکات بدنی است.
هنوز هم در برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی تا ۸۰ درصد از افراد برای نیازهای بهداشتی اولیه خود به این روشهای سنتی متکی هستند، به خصوص که در بسیاری از این کشورها از جمله به علت کمبود بودجههای بهداشتی، نظام درمانی فراگیر و کارآمدی از نوع مدرن وجود ندارد.
در عین حال در کشورهای پیشرفته نیز روشهای گوناگون پزشکی سنتی مربوط به فرهنگهای گوناگون تحت عنوان «پزشکی مکمل» یا «پزشکی جایگزین» رواج یافتهاند. در این کشورها که اغلب دارای نظامهای بهداشتی کارآمدی هستند، دسترسی به پزشکی مکمل در چارچوب حق انتخاب شخصی افراد یا ترجیحات خردهفرهنگهای درون این جوامع برای تعیین نوع درمان خود تبیین میشود.
دو نکته مهم درباره پزشکی سنتی را باید به آن توجه داشت: یکی این که پزشکی سنتی در شکل واقعا «سنتی» آن بر مبانی نظری متکی است که اکنون دیگر علم به معنای متعارف آن محسوب نمیشود. برای مثال نظریه اخلاط اربعه (مزاجهای چهارگانه) که رشتههایی از پزشکی سنتی بر آن متکی است دیگر در جامعه علمی طرفداری ندارد.
نکته دوم این است که روشهای پزشکی سنتی که گاهی به عنوان روشهای طبیعی تبلیغ میشوند، «بیخطر نیستند»، استفاده نامناسب از روشهای پزشکی سنتی نیز ممکن است اثرات منفی یا خطرناکی به جای بگذارند. برای مثال داروهای گیاهی نیز مانند داروهای شیمیایی ممکن است دارای عوارض جانبی باشند و با یکدیگر یا سایر داروها تداخل کنند؛ «طبیعی بودن» به معنای بیخطر بودن نیست.
البته امروزه روشهای پزشکی سنتی بدون توجه بر اساس چه چارچوب نظری عمل میکنند، بوسیله پژوهشگران مورد بررسی علمی قرار میگیرند تا مشخص شود آیا اثربخش هستند یا نه؛ یا با بررسی داروشناختی گیاهان دارویی که به طور سنتی برای درمان بیماریهای معینی مورد استفاده قرار میگرفتهاند، تلاش میشود مواد موثر موجود در آنها پیدا شود و بعد این دانش برای ساخت داروهای جدید به کار میرود. برای مثال، تحقیقات گوناگونی درباره اثرات طب سوزنی در تسکین دردهای مزمن انجام شده است و برخی از آنها تاثیربخشی آن را تایید کرده است.
بعد اقتصادی رواج پزشکی سنتی را نمیشود نادیده گرفت؛ افزایش هزینههای پزشکی و درمانی در پزشکی متعارف احتمالا باعث روی آوردن مردم به سوی پزشکی سنتی میشود که معمولا هزینه کمتری دارند. این امر به خصوص درباره بیماریهای مزمنی که در حال حاضر علاج قطعی ندارند و تنها علائم آنها کنترل میشود و باید افراد مبتلا باید با این بیماریها کنار بیایند و نیز در موارد بیماریهای صعبالعلاجی مانند برخی از انواع سرطان مصداق پیدا میکند. در این موارد نومیدی بیماران از درمانهای متعارف هم ممکن است باعث روی آوردنشان به پزشکی سنتی شود.
به هر حال نکتهای که باید حتما به آن توجه داشت این است که هنگام مراجعه به پزشک باید اطلاعات کاملی درباره درمانهای سنتی از جمله داروهای گیاهی به او داد، زیرا همانطور که گفته شد، تداخل این روشها با درمانهای متعارف باید در نظر گرفته شود.
علی ملائکه