به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، برنامه گفتگوی ویژه خبری با حضور آقای مصطفی پور محمدی نامزد چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد.
مشروح این برنامه را در ادامه می بینید:
امشب در گفتگوی ویژه خبری میزبان حجت الاسلام والمسلمین آقای مصطفی پورمحمدی یکی دیگر از شش نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم.
آقای پورمحمدی از برنامه هفتم آغاز میکنیم، ۶ برنامه ۵ ساله در کشور تصویب و تدوین شده است. بفرمایید که شما در تدوین و تصویب کدام برنامهها نقش داشتید و اصلاً الگوی برنامه ۵ ساله را چقدر برای کشور مفید میدانید؟
پورمحمدی: بله من در ۶ برنامه که تا الان تدوین شده فکر میکنم برنامه دوم و چهارم و پنجم و ششم در آن نقش داشتم و در برنامه اول، سوم و هفتم دیگر دخیل در تدوین، مشورتها و کارهای برنامه نبودم ولی در آن برنامههایی که عرض کردم حضور داشتم.
سوال: چقدر الگوی ۵ ساله را برای کشور مفید میدانید؟
پور محمدی: مشکلی که الان در برنامه ۵ ساله داریم، اصلاً در نظام برنامهریزی کشور داریم رهبری معظم انقلاب هم در یکی از سخنرانیهایشان اشاره کردند که گزارشها حکایت از این دارد که مثلاً بین ۳۰ تا ۳۵ درصد از برنامهها اجرا شده است، حتی مثلاً برنامه ششم را برآورد کردیم که زیر ۳۰ درصد است من خودم که سازمان بازرسی بودم برنامه سوم را که ارزیابی کردیم و گزارش تهیه کردیم تازه خوشبینانه حدود ۴۲ -۴۳ درصد ارزیابی کردیم که موسسات دیگر و نهادهای دیگر بین ۳۷ -۳۸ درصد، ۳۲ درصد برآورد کردند.
یک مسئله جدی است که برنامه برای اجرا است، چرا این طور شده است؟ بعضی وقتها میگویند اجرا نکردند، مدیران و مجریان منضبط نیستند، دقت و توجه به برنامه ندارند یا فقط هدفها و سیاستهای خودشان را دارند تعقیب میکنند، شاید هم یک فرض دیگر را باید مطرح کنیم و آن این که شاید نظام برنامهریزی ما اشکال دارد که با این ناکامیهای پی در پی مواجه شدیم باید به این فکر کنیم ببینیم برنامه یک سری لوازمی دارد، ملزوماتی دارد باید ملزوماتش فراهم بشود، باید واقع بینانه باشد، باید شرایط و بستر اجرای برنامه فراهم باشد ابزار هم مادی و هم ابزار انسانی و هم ظرفیتهای اجتماعی امکان تحقق برنامه را به ما بدهد.
شرایط بیرونی هم که میتواند روی برنامه تاثیر بگذارد باید به آنها توجه کنیم و با توجه به آنها برنامه را بگذاریم. گاهی اوقات حوادث غیر مترقبهای پیش میآید مثلا زلزله میآید، سیل میآید، جنگی در میگیرد، حالا در کشور یا بیرون از کشور در منطقه اینها همه روی برنامهها تاثیر میگذارد. معمولاً در نظامات برنامهریزی سناریوهای مختلفی را پیش بینی و طراحی میکنند برای این که اگر شرایط مختلفی شد برنامه ریسک مناسبی برایش در نظر گرفته شده باشد و کم و کاست یا افزایش آن را با یک درصد منطقی بتوانند تعقیب کنند.
ما معمولاً در برنامهریزیهایمان به این مسائل کمتر توجه شده، این یکی از مسائلی است که به نظر من باید خیلی به آن فکر کنیم یکی از مسائل دیگر که الان در دنیا برنامههای ۵ ساله، ۱۰ ساله تا حدودی منسوخ شده است یک سیاست گذاری کلان دارند مثلاً برنامه ۲۰ ساله بعضی جاها ۱۰ ساله، بعضی جاها ۲۵ ساله هدف گذاری میکنند ۳ یا ۵ برنامه میگذارند بعد برنامه، چون باید ریز بشود با بودجه تنظیم شود معمولاً ۲ سال یا یک سال تنظیم میکنند ندیدم، شاید مثلاً روی ۳ سال هم انجام شده است، چون هنر برنامه تطبیقش با بودجه است و با درآمدها است با او باید تنظیم شود، چون احکام کلی که ربطی به برنامه ندارد آن قوانین خاص خودش را دارد، برنامه میخواهد اجرا شود.
در دنیای معاصر سرعت تحولات خیلی زیاد است اینطور نیست که شما پیش بینی کنید ۱۰ سال دیگر یا ۵ سال دیگر چه اتفاقی میافتد یعنی ما مواجه با اتفاقاتی که در دنیا سریع دارد انجام میشود و همه مناسبات را به هم میریزد و تقریباً نظام برنامهریزی در دنیا متوجه این معنا است از این جهت برنامهها و زمانبندی برنامهها را روی مبنای یک سال، دو سال تنظیم میکنند.
حالا مشکل دیگری که در کشور ما وجود دارد این است که ما برنامه ۵ ساله که مینویسیم توسط یک تیمی، یک دولت، یک مجلس تنظیم میشود و بعد میرود مثلاً با سیاستهای کلی در مجمع تشخیص تطبیق داده میشود، شورای نگهبان تایید میکند مراحل قانونی اش را طی میکند که شما هم اشاره فرمودید الان موارد اختلافی شده، اصرار مجلس است رفته در مجمع تشخیص مصلحت نظام.
خوشبختانه الان یک مقطعی است که تطبیق تصویب داریم که به آن میپردازیم. ببینید الان برنامه را کسی دیگر نوشته، یک مجلس دیگر و یک دولت دیگر دولت برادر عزیزمان شهید رئیسی رحمت الله علیه با همکارانشان زحمت کشیدند این برنامه را تدوین کردند به مجلس دادند آن هم مجلس قبلی این را تصویب کرده، حالا ما میخواهیم این برنامه را که یک مجلس دیگر، یک دولت دیگر تصویب کرده به دولت جدید بدهیم خوب دولت شعارهای جدید دارد و کاندیداها شعارهای متفاوت دارند و بعد مردم به یک شعار، به یک اولویت تمایل پیدا میکنند و به این نامزد رای میدهند و این نامزد پیروز میشود بعضی وقتها این نامزد شعارهایش با برنامه قابل تنظیم کامل و دقیق نیست، خوب چگونه میخواهد اجرا کند؟ انتظارات مردم را چطور میخواهد جواب بدهد، چون این محاسبات باید بودجه اش، زمانبندی اش در برنامه شده باشد ولی میآید، قول داده، بعد قانون است باید برنامه را اجرا کند این مشکلاتی را برای اجرا در نظام برنامه ریزی ایجاد میکند.
ما الان مواجه هستیم با این سیستم برنامهریزی که ایجاد کردیم، تطبیق این فضاها با هم مشکلات جدی را دارد برای ما ایجاد میکند و حالا جالب است در همین برنامه من دیدم ماده مکملی در برنامه داریم که حالا این را اشاره میکنم آمده در برنامه هفتم ماده ۳۵ الحاقی در همین برنامه میگوید که دولت مکلف است ظرف حداکثر یک سال پس از لازم الاجرا شدن این قانون نسبت به موارد زیر اقدام لازم را به عمل آورد یعنی این موارد را تنظیم کند تا یک سال بیاورد به مجلس تحویل دهد.
آن وقت تمام آن ۲۵ عنوان است که من چند عنوان را میخوانم، برنامه تجهیز منابع مالی برای تحقق رشد ۸ درصدی، برنامه رفع ناترازیهای اقتصاد کلان، برنامه الزامات رشد ۲۵ درصدی صادرات غیر نفتی، برنامه تقویت و پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، برنامه نظام تامین مالی خرد، برنامه تحقق عدالت مالیاتی، برنامه ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی، من چند تا را من خواندم ۲۵ تا است، خوب برنامه همینها است اینها هیچکدام مشخص نشده تا یک سال دیگر دولت قبلی یا دولت جدید اینها را بیاورد به تصویب برساند، پس برنامه چیست؟
برنامه همینها است اینها باید عدد و رقم میشد اینها اساس برنامه است، اینها را که همه را حواله دادیم به زمان دیگر بعد همین برنامه، ما دو سال برنامه نداشتیم، دو، سه سال طول کشید تا این برنامه تنظیم شود پس برنامه که دو سه سال تنظیم شود و دولت با بیبرنامگی ادامه برنامه گذشته را دارد انجام میدهد، از آن طرف هم میگوییم که تحقق پیدا نکرده بعد هم برنامه را یک دولت و مجلس دیگر میدهد، یک دولت دیگر باید اجرا کند.
ظاهرا دلیل عدم تحقق روشن است خیلی جای دوری نباید برویم، چرا تحقق پیدا کرده، شکل این برنامه دارد داد میزند که نمیشود درست اجرایش کرد پس باید فکر کنیم ما نمیتوانیم فقط مدیران و کارشناسان را مسئول بدانیم، کارمندان دستگاههای دولتی را مسئول بدانیم که شما برنامه را اجرا نمیکنید، افراد منظم و منضبط به برنامه نیستید نمیتوانیم این ادعا را بکنیم الان همین برنامه که الان نوشته شده آن قدر زحمت کشیده شده شما هم اشاره کردید رفته شورای نگهبان تایید نکرده، تازه رفته مجلس اصرار کرده آمده مجمع تشخیص حالا جالبتر آن که برادر عزیزما شهید رئیسی اشاره کردند که در این برنامه دستکاری زیاد شده است این برنامه که ما دادیم برنامهای نیست که مجلس دارد تصویب میکند.
یعنی حتی دولت قبلی هم اگر میخواست به حیات خودش ادامه بدهد و برنامه را اجرا کند که خودش پیشنهاد داده میگوید در این برنامه خیلی تغییرات داده شده و برای من با این تغییرات زیاد قابل اجرا نیست، اینها ساختارهایی در نظام برنامهریزی است و اینها زیرساختهای اجرای مقررات را در کشور سست میکند و چشم اندازهای ما را در نظام برنامه ریزی، زمانبندی اجرای آنها را سخت میکند و پیوسته ما نمره منفی باید به همه بدهیم میگوییم همه ناموفق هستند، همه کارنامهها ضعیف است و به مردم پیام منفی میدهیم و من فکر میکنم ما حق نداریم با این سبک برنامه ریزی پیام منفی به جامعه بدهیم.
ما باید برنامههایمان را دقیق تنظیم کنیم و بعد بگوییم الحمدلله ۹۰ درصد، ۸۰ درصد بلکه ۱۰۲ درصد، ۱۰۵ درصد بیش از برنامه اجرا کردیم، چون وقتی که برنامه خوب تنظیم میشود قابل اجرا میشود، قابل زمانبندی درست میشود، میشود اجرایش کرد و حس مثبتی به جامعه القا میکند و من فکر میکنم این مشکل جدی است که با آن روبرو شدیم، حالا نمیدانیم تازه مجمع تشخیص هم به این زودی برنامه را بدهد انشاالله، تازه من عرض کردم ماده ۳۵ الحاقی را چه کار کنیم، ۲۵ عنوان مهم برنامه ارجاع داده شد تا یک سال دیگر تنظیم شود پس آنها در برنامه نیست حالا مورد به مورد میگویم اگر رفتیم جلو در سوالات بعدی شما به آنها خواهم پرداخت.
سوال: آسیب شناسی را از عدم اجرای برنامهها به طور کامل انجام دادید، حالا برنامه سوم را اشاره کردید دیوان محاسبات کشور برنامه ششم را آمار داده که حدود ۳۰ درصد اجرایی شده است امسال سال اول اجرای برنامه هفتم است، سال اول دولت چهاردهم است و سال اول مجلس دوازدهم است. اول بپرسم که جایگاه برنامه هفتم در دولت آینده شما چیست و چون اشاره کردید به آسیب شناسی و مواردی را ذکر کردید برای اجرای کامل برنامه هفتم چه راهکارهایی را پیش بینی کردید؟
پورمحمدی: ما باید ملتزم به قانون باشیم این اصل است اگر چیزی قانون شد حق نداریم از آن تخلف و تعدی کنیم این یک اصل است اگر اشکالی دارد باید اشکالش را از طرق قانونی برطرف کنیم تلقی من این است که ما ناچار میشویم اصلاحیههایی بدهیم حالا آن ماده ۳۵ الحاقی که گفتم مثلاً خودش یک ارجاع جدی داده که دولت روی آن برنامه بدهد این دست ما را باز کرده، این ضعف برنامه است ولی به نفع مجریان میشود که خود برنامه قانونگذار اشاره کرده که به شما وقت میدهیم تا بروید بررسی کنید و پیشنهاداتتان را بیاورید من فکر میکنم ما باید تمام لوازم مربوط به اجرای برنامه را تدارک ببینیم که این کار را خواهیم کرد.
انضباط برنامهای را حاکم میکنیم یعنی در سیستم القا خواهیم کرد، انضباط لازم را در اجرای برنامه را تاکید خواهیم کرد، خود من فرد برنامهای هستم و در برنامه سختگیر هستم در همه دستگاههایی که بودم همیشه حساب و کتاب جدی داشتیم نمره میدادیم هیئتهای داوری متعدد برای کنترل اجرای برنامه داشتیم و به این اعتقاد دارم که حالا مناسبتهای دیگر شد توضیح خواهم داد، اما ظاهراً با این وضعی که ما در برنامه با آن روبرو هستیم ناچار خواهیم شد که اصلاحیههایی بدهیم برای برنامه و البته در آینده من امیدوار هستم که به سمت برنامه ریزی دقیق عملیاتی قابل اجرا و محاسبه و کنترل و نظارت پذیری بهتر حرکت کنیم، یک حرکت زیرساختی و زیربنایی است انشالله در موقعیت مناسب خودش ما باید این کار را انجام بدهیم.
سوال: هم در سیاستهای کلی تاکید شده هم اولویت اصلی و محور اساسی برنامه هفتم روی موضوع پیشرفت اقتصادی همراه با عدالت است، نرخ رشد اقتصادی ۸ درصد و البته موضوعی که بر آن تاکید شده افزایش بهرهوری از دولت آینده، حضرتعالی برای تحقق این موارد چه راهکارهایی را پیش بینی کرده است؟
پورمحمدی: ما الان مشکلی که در اقتصاد داریم ثبات اقتصادی است، ما اول باید سیاستهای کلان و ثابت خودمان را مشخص کنیم یعنی بگوییم مثلاً در مورد تورم نرخ ارز، نقدینگی تعرفههایی که میخواهیم بگذاریم، حمایتهایی که از بازار سرمایه میخواهیم بکنیم تکلیفمان را روشن کنیم اگر نسبت به اینها تکلیف ما روشن نباشد یک موقع بگوییم نرخ ارز دستوری است، یک موقع بگوییم آزاد میگذاریم شناور است بازار خودش را با آن تطبیق میدهد، یک موقع میگوییم نه ما باید تعیین کنیم، اما چگونه تعیین میکنیم، تا یک جا فشار میآوریم کنترل میکنیم و بعد یک جا از دستمان در میرود فنر رها میشود یک دفعه به سرعت بالا میرود باز دوباره تلاش میکنیم در یک مقطع نگهش میداریم.
بیثباتی یکی از بحرانهای جدی هر حوزهای است به خصوص اقتصاد که از این جهت فوق العاده آسیب میپذیرد این برای سیاستهای کلان است و نکته دیگر آن مخارج دولت است یعنی اگر دولت شما پرهزینه شد باز نمیتوانید یک تنظیم برنامه اقتصادی قابل توجه را داشته باشید الان گاهی اوقات سیاستهایی اتخاذ میشود که هزینه سنگینی توسط دولت روی بودجه عارض میشود با کسری بودجه مواجه میشویم مثلاً گزارشهایی که سازمان برنامه داده بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ همت این عدد خیلی عدد بزرگی است ما با کسری به خاطر بودجه دولت روبرو میشویم تمام نظام برنامهریزی ما را مختل میکند و سیاست کلان اقتصادی ما را مخدوش خواهد کرد پس ببینید یکی سیاست ارزی- ریالی است، یکی هزینههای دولت است، یکی تورم است که اینها سیاستهای کلان است و اینها باید مشخص شود تا ما بتوانیم تحقق اهداف برنامه را تضمین کنیم. نکته دیگر در لایههای میانی است ما باید رفع موانع را از سر بنگاهها تضمین کنیم، شما نمیتوانید با موانعی که متاسفانه سر بسیاری از بنگاههای اقتصادی، صنعتی، تولیدی و خدماتی ما است انتظار داشته باشید که نقش خودشان را در اقتصاد خوب بازی کنند.
آن رشدی که برایشان پیش بینی کردید محقق شود، این موانع را هم در حوزههای میانی باید به آن توجه کنیم. نکتهای که الان اینجا اشاره شده بحث رشد ۸ درصدی است، میانگین رشد اقتصادی ایران در ۵۰ سال گذشته فکر میکنم حدود ۴ درصد است در دهه گذشته مثلاً خوشبینانه ۲ و خردهای درصد است، حالا دو سه سال اخیر با گشایشهایی که ایجاد شد در نفت و اقدامات دیگر این عدد یک مقدار رشد نشان داد ما میخواهیم از این دهه گذشته میانگین بگیریم یعنی بعید میدانم به دو و نیم برسیم، آن وقت ما میخواهیم به ۸ درصد برسیم حالا ۸ درصد لوازمش چقدر است؟
برآورد کارشناسان که داریم صحبت میکنیم این است که حداقل سالانه ۲۰۰ میلیارد یورو، دلار که نزدیک هم است به بودجه کشور تزریق شود، پیش بینی این است که اگر خوب عمل کنیم، همه عوامل سیاستهای کلانمان را، سیاستهای میانی و سیاستهای خردمان را خوب تنظیم کنیم، در اجرا خوب هماهنگی اجرا داشته باشیم میتوانیم ۵۰ درصد این نیاز را یعنی مثلاً حدود ۱۰۰ میلیارد یورو را از منابع داخلی خودمان تامین کنیم ولی همچنان ۵۰ درصد دیگر را باید از منابع خارجی تامین کنیم. تمام اقتصادهای موفق پس از جنگ جهانی دوم تاکنون نشان داده که رشد اقتصادیشان را جذب سرمایههای بین المللی، بازارهای مختلف، افراد مختلف، بنگاههای مختلف جذب کردند، جذابیت و مزیت ایجاد کردند آن سرمایه را جذب خودشان کردند، تولید کردند، سود مناسب را به سرمایهگذار دادند، رونق اقتصادی به جامعهشان دادند، اشتغال و منافع دیگری به دست آمده ما این ۱۰۰ میلیارد دلار یا یورو را چگونه میخواهیم تامین کنیم؟
مبنای محاسباتی ما چیست که حالا یکی از همان الحاقیههای ماده ۳۵ الحاقی یکی از مواردش همین بود در برنامه باید بگوییم مدلش چیست و سیاستها، یکی از مشکلات روابط خارجی است، تحریمها یکی از نشانه گیریهای اصلی اش این است که مانع انتقال و جذب سرمایههای خارجی شود. حتی ما سرمایههای ایرانی خارج از کشور هم برایمان سخت میشود طبق تحریمهایی که انجام شده اینها را جذب کنیم. حالا در برنامه، لوازم را دیدم که آورده مثلاً حدود ۱۰ میلیارد یورو سالانه ما بتوانیم جذب سرمایه کنیم، این جذب سرمایه ۱۰ میلیاردی عملاً پاسخگوی نیازهای رشد ۸ درصدی نیست.
تکمیل می شود.....