مهدی کلهر با حضور در استودیوی مثبت و منفی پلاس ایسنا به پرسشهای این رسانه درباره چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری پاسخ داد. او معتقد است: در جمهوری اسلامی مانند حکومت حضرت علی (ع) مردم، سالار هستند و نه رئیس جمهور؛ در انتخابات پیش رو نیز انتخاب میان این دو جریان است؛ الان آقای پزشکیان نماینده حاکم جمهور است و آقای جلیلی نماینده خادم جمهور است؛ اولین خادم جمهور شهید رجایی بود که در مقابل امام نیز بارها میگفتند که من رئیس جمهور نیستم بلکه خادم جمهور هستم. الان قضیه بسیار شفاف است؛ به نظر من الان نباید اصلاً به موضوعاتی نظیر پاکی و ناپاکی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری توجه کرد؛ چرا که این مسائل شیطانی است بلکه باید به این موضوع توجه کنیم که دو جریان حضور دارند که یکی نگاهش بر سلطان جمهور و حاکم جمهور است و دیگری نگاه و فرهنگش مبتنی بر خادم جمهوری است. معتقدم که پزشکیان نماینده سلطان جمهور و آقای جلیلی نماینده خادم جمهور هستند.
پیش از این نیز پرویز امینی جامعهشناس، محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه، پرویز سروری عضو جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، سعید آجرلو استاد دانشگاه و علی محمد نمازی عضو کارگزاران سازندگی، بیژن عبدالکریمی نویسنده و استاد دانشگاه، محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر فعالان سیاسی اصلاحطلب، ابراهیم فیاض استاد دانشگاه، مجید حسینی استاد دانشگاه، محمدتقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، محمدرضا تاجیک استاد جامعه شناسی، محمد قادری کارشناس مسائل بینالملل و داوود حسینپور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ، سعید لیلاز استادِ دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی ، محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه ، لیلا وصالی مدیرعامل انجمن سواد رسانهای ایران با حضورهایی جداگانه در استودیو مثبت و منفی پلاس ایسنا با محوریت انتخابات ۱۴۰۳ با خبرنگار ایسنا گفتوگو کردند.
حزبی که فقط در انتخابات جان میگیرد و لیست میدهد، دیگر حزب سیاسی نیست
ما از خود مردم هستیم
رای گیری ۱۵ تیر قطعاً مشارکت کننده بیشتری خواهد داشت
گفتند اگر ما بیاییم غوغایی میشود و آمدند و غوغا نشد
قطعاً این دوره پیشرفتهترین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود
رئیسی برای اولین بار در ایران به همسایگان نشان داد که من شریک شفیق دوستداشتنی شما هستم
آقای پزشکیان نماینده حاکم جمهور است و آقای جلیلی نماینده خادم جمهور
گروههای سیاسی به جای آگاهی دادن در حال گسترش جهل سیاسی هستند
همه را عضو کاروانی میدانم که باید از گذرگاه جمود و حقارت خارج شویم و وارد دنیای جدید شویم
شارلاتانیزم و پوپولیسم سیاسی معمولاً در دوران انتخابات ظهور و بروز پیدا میکنند
متن کامل گفتوگوی ایسنا با مهدی کلهر را در ادامه میخوانید:
معنای سیاسی و اجتماعی رای ندادن این است که من به عنوان یک موجود دارای حق سیاسی و حکومتی نمیخواهم از حقم استفاده کنم.
با توجه به مختصات انتخابات ۸ تیر که به نوعی شاهد کاهش مشارکت بودیم و ۶۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکردند، روز جمعه هم مرحله دوم انتخابات با دو نامزد مسعود پزشکیان و سعید جلیلی برگزار میشود؛ تحلیل و ارزیابی شمااز فضای سیاسی و انتخاباتی چیست؟
بسباری از مفسرین و اندیشمندانی که اهل جامعه شناسی، مردم شناسی، آسیبهای اجتماعی هستند و مطالعات میان رشتهای سیاسی و اجتماعی دارند تفاسیر مختلفی از کاهش مشارکت داشتند؛ در کل بنظر میرسد که دشمن خارجی ما اصرار دارد که انتخابات ما کاهش مشارکت داشته باشد و به نظر نمیآید که آنها خیلی دنبال آن باشند که به یکی از نامزدهای انتخابات میل نشان دهند، بلکه احساس میکنیم تمام همّ خود را برای کاهش مشارکت گذاشتند.
کاهش مشارکت از لحاظ حقوقی خیلی تاثیری ندارد و در قانون همه کشورها نیز اینگونه است که نسبت به تمام آرایی که در یک انتخابات کسب میشود، دموکراسی میگوید که نظر اکثریت مورد قبول است؛ معمولاً هم در دنیا اینگونه است که کسی که رای نمیهد به معنای آن است که او راضی به وضع موجود است در دنیا تفسیر رای ندادن به معنای اعتراض نیست بلکه یه این معناست که من راضی هستم و برای من فرقی ندارد که آقای الف بیاید یا آقای ب؛ چند سالی است که در داخل کشور ما برخی جریانات تفاسیر بی خودی رامطرح میکنند؛ معنای سیاسی و اجتماعی رای ندادن این است که من به عنوان یک موجود دارای حق سیاسی و حکومتی خودم نمیخواهم از حقم استفاده کنم. میبینیم که خیلیها رأی خود را در قبال پول یا یک وعده غذا میفروشند و قانوناً هم هیچ کاری نمیتوان کرد.
ایتالیا جایی است که میگوید اکر رای ندهید محرومیتهای اجتماعی پیدا میکنید؛ کشورهای کمی در دنیا اینگونه هستند. یکسری بد فهمی، کج فهمی و بدخلقی و کجسلیقگیهای سیاسی در سالهای اخیر داشتیم که رسوب کرده و توهماتی را ایجاد کردند.
من فکر میکنم همانطور که رهبری فرمودند که در نقطه عطف تاریخی قرار داریم، انقلاب اسلامی در حال انتقال از پوسته منطقهای به پوسته جهانی است؛ این دورههای تغییر و تبدیل معمولاً سریع اتفاق میافتد و حالتی انفجاری دارد و بهترین تشبیه برای آن ورق خوردن است؛ اگر این وضعیت و موقعیت را بپذیریم، فکر میکنم که یک کوتاهی خیلی جدی در همه نهادهای اطلاعرسانی و کنترل و نظارت برای کمتر آسیب دیدن بینشی و معنوی جامعه داریم؛ از حوزههای علمیه قم گرفته تا وزارت کشور، احزاب سیاسی و تا وزارت ارشاد و علوم و آموزش و پژوش و خود صدا و سیما. گرچه فکر میکنم شاید صداوسیما تنها جایی باشد که به علت اینکه زود درگیر غزه و طوفان الاقصی شد، مجبور شد که خودش را برساند. اما سایر نهادها هنوز هم خواب هستند.
من با حزب سیاسی مخالف نیستم اما حزبی که فقط در انتخابات جان میگیرد و لیست میدهد، دیگر حزب سیاسی نیست؛ همانطور که در غرب تکلیف حزب سیاسی روشن است، اولین وظیفهاش ارتقای فرهنگ سیاسی کشور است. احزاب سیاسی ما بیشتر، قبل از کاشتن و آبیاری کردن، به دنبال درو کردن هستند؛ تنها جایی که غیر از این مسیر حرکت میکند، مغز حوزههای علوم دینی و مرجعیت شیعه است. متقابلاً در دنیای اهل سنت، این بیداری و هوشیاری را در مصر میبینیم.
بر خلاف دیدگاهی که دکتر پزشکیان دارند و میگویند که ما مدیران هیچ وقت سر سفره مردم نبودیم و ظالم هستیم، حاضرم همین الان به آقای پزشکیان بگویم که شما سهم خود را ببینید، من از شما مدیر قدیمیتری هستم و فکر میکنم که نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر مدیر در کشور داریم که اینگونه نیست جدای از مردم باشند؛ ما از خود مردم هستیم
بر خلاف دیدگاهی که دکتر پزشکیان دارند و میگویند که ما مدیران هیچ وقت سر سفره مردم نبودیم و ظالم هستیم، حاضرم همین الان به آقای پزشکیان بگویم که شما سهم خود را ببینید، من از شما مدیر قدیمیتری هستم و فکر میکنم که نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر مدیر در کشور داریم که اینگونه نیست جدای از مردم باشند؛ ما از خود مردم هستیم و زندگی من را همه میدانند؛ چراکه من نه دزدم و سفرهام با مردم فرق نمیکند و در این کشور زندگی کردم. شما حق دارید سهم خودت و دوستانت را بگویید و بگویید که ما ولنجک نشین هستیم و اینگونه است.
آنچه من الان میبینم حالت ابهامی است، مردمی که میخواستند رای بدهند ولی نمیدانند به چه کسی رای بدهند؛ وقتی کتابی ورق میخورد، انتخاب بین اینکه صفحه قبل بهتر بود یا صفحه بعد بهتر است، نیازمند یک مکس روحی و روانی است و الان در جامعه شاهد این مکس هستیم؛ همه ملتها نسبت به گذشته نوستالژی دارند که در ساحت سیاست به آن ارتجاع میگویند. الان در لحظهای هستیم که خاطرهانگیز بوده و آیندهای که همیشه مانند هندوانهای سربسته بوده است؛ در این شرایط عقلا، بزرگان سیاسی، مراجع سیاسی و فلسفی و دینی و اعتقادی هستند که به شما میگویند نگران نباش فردا بهتر از امروز است. الان در چنین شرایطی قرار داریم.
نظر من این است که اگر ۶۰ درصد رای ندادند نه اینکه نخواستند شرکت کنند، اینها میدانند که الان رایشان بسیار تأثیر گذار است اما رایشان به این است که آیا این ورق برگردد یا برنگردد. این کوتاهی مراکزی است که وظیفهشان مرجعیت بینشی دینی و توضیح و تشریح بینشهای سیاسی و تفسیر و تشریح طرحهای مختلف اقتصادی است. او نگران است که تغییرات نکند بدتر از قبل شود. بنظرم رای گیری ۱۵ تیر قطعاً مشارکت کننده بیشتری خواهد داشت.
در مراحل قبل شاهد بودیم که جریاناتی به نوعی برخی انتخاباتها نظیر مجلس را تلویحاً تحریم کرده بودند و این دفعه نیز میگفتند اگر ما بیاییم جمعیت کثیری پای صندوق های رای حاضر میشوند؛ این نوع پیامها و پالسهایی که در حال حاضر نیز به نوعی موفقیت آمیز نبود جنابعالی چطور تحلیل میکنید؟
اولین نتیجه عینی و آماری که میتوانیم از این قضیه بگیریم اتفاقی که افتاد بر خلاف ادعایی بود که اینها کردند؛ چراکه این دفعه بدتر از قبل شد و آن موقعی که گفتند نمیآییم، بیشتر آمدند. من اگر جای آنها باشم باید خیلی جدی به ادعا و توهمی برگردم که میگوید ما خیلی زیاد هستیم. گفتند اگر ما بیاییم غوغایی میشود و آمدند و غوغا نشد؛ در این زمینه ۳ احتمال وجود دارد؛ یا اینکه تعدادشان زیاد نیست و تنها اشتباه کردند؛ یا اینکه متأسفانه روسایشان گفتند بیایید و بدنهشان نیامده است؛ یا اینکه طرف مقابل آنها نیامده است که این موضوع بعید است؛ چراکه طرف مقابل معمولاً اصولگرایان یا انقلابیها هستند که آنها نیز همیشه گوش به فرمان رهبری هستند و رهبری نیز این دفعه به زیاد آمدن اصرار داشتند.
بر خلاف آنچه گفته میشود ۶ نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از دو طیف سیاسی بودند، من معتقدم که اینها از ۳ طیف بودند؛ آقایان زاکانی و سعید جلیلی اصولگرای تقریباً سنتی هستند؛ آقایان قالیباف و قاضیزاده هاشمی طیف وسط بودند و آقایان پورمحمدی و پزشکیان نیز اصلاح طلب بودند
مناظراتی که شکل گرفت شبیه کدام مناظرات بود؟ روند مناظرات چطور بود؟ با توجه یه حرفهایی که زده شد، از نظر شما چه کسی برنامه داشت و چه کسی در قامت رئیس جمهور ظاهر شد؟
با توجه به اینکه در نخستین انتخابات ریاست حمهوری ۳۰ ساله بودم و در جریان مسائل قرار داشتم, معتقدم در انتخابات همه ۶ نفر از تمام نامزدهای ریاست جمهوری از دوره اول تا کنون، از سایر نامزدها کاربلدتر، ماهرتر، باسوادتر، مسلطتر هستند که مورد قبول شورای نگهبان هستند؛ ما میز این شورا را قبول داریم و اگر این شورای میگوید همه اینها شایسته هستند یعنی همه اینها پاکدست هستند.
من گفتم از نظر من این بهترین دوره است چراکه هر ۶ نفر حداقلهاو توانمندیها را نیز داشتهاند؛ در انتخابات دوره اول بنی صدر و قطب زاده چه سابقه مدیریتی داشتند؟ تنها یک نفر در میان نامزدهای این انتخابات بود که مدیربت یک درمانگاه را در یکی از کشورهای اروپایی بر عهده داشت و او دکتر طباطبایی بود؛ آنها سخنران و سخنگو بودند اما با نامزدهایی که در این دوره داریم قطعاً این دوره پیشرفتهترین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود.
بر خلاف آنچه گفته میشود ۶ نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از دو طیف سیاسی بودند، من معتقدم که اینها از ۳ طیف بودند؛ آقایان زاکانی و سعید جلیلی اصولگرای تقریباً سنتی هستند؛ آقایان قالیباف و قاضیزاده هاشمی طیف وسط بودند و آقایان پورمحمدی و پزشکیان نیز اصلاح طلب بودند.
شخصا فکر میکنم مهمترین چیزی که باید برای مردم مهم باشد و برای دنیا نیز مهم است، تعداد شرکتکنندگان انتخابات است و موضوع دوم این است که به چه کسی رای بدهیم؛ ما خیلی سال بود که در خودمان گیر کرده بودیم. حتی در دوره آقای احمدی نژاد که ما خیلی سعی کردیم و قطعاً موفق شدیم که با همسایههای خود دوست باشیم، روابط حسنه ما با عربستان سعودی برای دوران آقای احمدی نژاد است گرچه در دوره آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی خانوادههای آنها خیلی روابط خوبی با هم داشتند اما در سیاست میان عربستان سعودی امارات قطر و ایران اتفاق همسایگی و رفع شدم سایه اضطراب و ترس که میان یک قدرت و قدرت ضعیفتر است، در دوره آقای احمدی نژاد از بین رفت و متاسفانه در دوره روحانی دوباره برعکس و بدتر از دوران آقای هاشمی شد.
برخلاف آنچه که ایشان گفتند ما زبان دنیا را بلد هستیم به نظر میرسید که از زبان دنیا فقط قسمت فحش آن را بلد بودند. در ویترین همه از همدیگر تعریف میکردند اما اتفاقاتی که در عربستان سعودی با حجاج ایرانی رخ داد سیاسی نبود تجاوز به چند جوان در دوران آقای روحانی صورت گرفت. در دوره آقای روحانی حتی با همسایه نزدیکمان که هم مرز هستیم گرفتار شدیم. در دوران آقای روحانی با وجود اینکه با کشورهای قفقاز قوم و خویش هستیم اما به ظاهر گویا یک قوم و خویش پیدا کرده بودیم که آن هم آمریکا بود که ما را در خانهاش نیز راه نمیداد.
آنچه در دوران آقای احمدی نژاد به وجود آمد، در دوران شهید رئیسی کاملاً استقرار پیدا کرد و ما بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه روابط حسنهای را که با کشورهای همسایه داشتیم را تجربه نکرده بودیم. در دوره خیلی کوتاه رئیسی برای اولین بار انقلاب اسلامی ایران به همسایگان نشان داد که من شریک شفیق دوستداشتنی شما هستم و آقای رئیسی این را بی نظیر اجرا کرد.
من با ریاست جمهوری رئیسی پیش از کاندیداتوری موافق نبودم چون فکر میکردم ایشان سابقه اجرای لازم را ندارند اما واقعاً میگویم که در این ۳ سال معجره اتفاق افتاد و تمام روابط نیم بند ما با کشورهای همسایه، کشورهای آسیایی، اوراسیایی و سپس شمال و جنوب آفریقا همه در دوره آقای رئیسی پایدار شد. ما در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی ما در حال عبور از آتلانتیک است. آنچه تا الان به آنطرف کره زمین و هاوایی رسیده است همان صدور انقلاب اسلامی است که حضرت امام گفتهاند؛ در این لحظه ما گرفتار یک انتخابات زودرس شدیم؛ به نظر من در این لحظه تنها نهادهایی که مسئولند و هنوز نتوانستند جای خود را پیدا کنند کلیه نهادهای بینشی، فرهنگی عرفانی معرفتی علمی و سیاسی هستند؛ گویا این نهادها همچنان خواب هستند و گیج میزنند. الان شرایط بسیار حساسی است و تجربه نشان داده است که در این تحولات سریع رخ میدهند و این موضوع مساله اصلی جاهایی است که هزینه و بودجه میگیرند که اتفاقاً آسیب است دورهها را کاهش دهند. در این مسیر بنظرم صداوسیما خوب ظاهر شد.
من همه مناظرات را خوب دیدم و این مناظرهها هر کدام از بعدی بهتر بود؛ وظیفه مناظره این است که درون دو طرف در یک تقابل دیالوگی و پینگ پنگ کلامی، محتوایی استخراج شود و به نظر من بهترین نوع مناظره بود.
در بخش انرژی، برنامه دکتر پزشکیان را اجراییتر، مستدلتر و کاملتر از برنامهای که آقای دکتر جلیلی عرضه کردند، میدانم و در زمینه بورس نیز، طرح آقای جلیلی را در عمل موفقتر میدانم
فکر میکنید چه کسی از دو نامزدی که در آخرین مناظره تلویزیونی شب گذشته روبروی هم نشستند در قامت یک رئیس جمهور ظاهر شد؟ کدام یک برنامه داشتند
جفتشان میتوانند یک رئیس جمهور باشند؛ من پیشتر نیز گفتهام که در این انتخابات به آقای پزشکیان رای نمیدهم بلکه به آقای جلیلی رای میدهم؛ البته نه اینکه به آقای جلیلی رای بدهم بلکه به جریان انقلاب و تداوم جریان انقلابی که فعلاً نماینده آن آقای دکتر جلیلی است رای میدهم. من در زمینه هدفمندی یارانهها در بخش انرژی، برنامه دکتر پزشکیان را اجراییتر، مستدلتر و کاملتر از برنامهای که آقای دکتر جلیلی عرضه کردند، میدانم و در زمینه بورس نیز، طرح آقای جلیلی را در عمل موفقتر میدانم. در مجموع هر دو را نمایندهای میدانم که مردم میتوانند انتخاب کنند اما فکر میکنم تا دیشب موفق نشدند که بگویند اختلافاتشان در چیست.
در دنیا دو نوع جمهوری وجود دارد؛ یکی حکومتهای پادشاهی هستند و مردم از اینکه فردی دهها سال پادشاه آنها باشد، خسته شدهاند؛ این نوع جمهوری با سلطنت فرق زیادی ندارد و در آنها به جای اینکه پادشاهی مادامالعمر باشد، ۴ ساله یا ۶ ساله باشد. در این نوع جمهوری، رئیس جمهور حاکم جمهور است و مردم محکوم جمهور هستند و حاکم باید حکم کند و مردم نیز به آن عمل کند. همچنین جمهوری دومی که وجود دارد، برگرفته از جمهوریهای جهانی نیست، بلکه برگرفته از حکومت انبیأ الهی است که به امامت رسیدند. یک مدل حکومت و اداره کردن مدیریت کشور است که توسط ادیان الهی دیکته شده است و جمهوری اسلامی از این نوع است؛ در این نظام رئیس جمهور حاکم جمهور نیست بلکه خادم جمهور است.
در جمهوری اسلامی مانند حکومت حضرت علی (ع) مردم، سالار هستند و نه رئیس جمهور؛ در انتخابات پیش رو نیز انتخاب میان این دو جریان است؛ الان آقای پزشکیان نماینده حاکم جمهور است و آقای جلیلی نماینده خادم جمهور است؛ اولین خادم جمهور شهید رجایی بود که در مقابل امام نیز بارها میگفتند که من رئیس جمهور نیستم بلکه خادم جمهور هستم. الان قضیه بسیار شفاف است؛ به نظر من الان نباید اصلاً به موضوعاتی نظیر پاکی و ناپاکی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری توجه کرد؛ چرا که این مسائل شیطانی است بلکه باید به این موضوع توجه کنیم که دو جریان حضور دارند که یکی نگاهش بر سلطان جمهور و حاکم جمهور است و دیگری نگاه و فرهنگش مبتنی بر خادم جمهوری است. معتقدم که پزشکیان نماینده سلطان جمهور و آقای جلیلی نماینده خادم جمهور هستند.
با توجه به اینکه گفتید مسیری که احمدی نژاد دنبال میکرد به نوعی در دولت رئیسی تبلور پیدا کرد، فکر میکنید در حال حاضر افرادی که به احمدی نژاد گرایش دارند، در کدام نوع تفکر تعریف میشوند؟
من اینگونه میبینم که اولین خادم جمهور آقای رجایی است که کل دوران نخست وزیری و ریاست جمهوری او یک سال است؛ دومین خادم جمهور نیز احمدینژاد است و تا قبل از انتخابات ۸۴ او اینگونه بود.
آقای مهندس میرحسین موسوی که فردی بسیار خاکی بودند دو بار نزد امام (ره) رفتند و گفتند که ما طرحهایی داریم که میخواهیم بدهیم مردم اجرا کنند؛ حضرت امام بعد از آنکه از ایشان تشکر کردند گفتند که نخیر مردم طرح بدهند و شما اجرا کنید؛ این تبلور دو بینش مختلف است. سومین خادم جمهور آیت الله رئیسی بودند و امیدواریم چهارمین خادم جمهور نیز آقای جلیلی باشد و من این را به آقای جلیلی میگویم که تا زمانی که خادم جمهور باشید ما با شما پیمان میبندیم که پشتتان بایستیم.
در لحظاتی قرار داریم که اگر در این انتخابات شرکت نکنیم حتی اگر رای سفید ندهیم شاید خیلی دیر نباشد که پشیمان شویم. نه ایران سیاسی و جغرافیایی بلکه ایران در یک لحظه بسیار حساس تاریخی قرار دارد
همواره در ایام منتهی به انتخابات مباحثی در خصوص گشت ارشاد، حجاب و این موارد مطرح میشود که شاید دغدغه اصلی عموم جامعه نباشد؛ به نظر جناب عالی آیا این مباحث جوابگوی نیازها است یا اینکه عملیات فریب است؟
آنهایی که خودشان را خادم جمهور میدانند و قوانین مملکت از جمله قانون اساسی را قبول دارند میدانند که چه چیزهایی در اختیار رئیس جمهور است و چه چیزهایی نیست؛ اصلا در اختیار رئیس جمهور نیست که بگوید در جامعه حجاب باشد یا نباشد؛ کجای قانون گفته است که رئیس جمهور حق دارد در این باره اظهار نظر کند؛ این موضوع از اختیارات خود مردم است و قطعاً اگر مردم بیایند و بر چیزی که خلاف مصلحتشان باشد، پافشاری کنند، قطعاً امام جامعه میگوید که بسیار خوب همان را انجام میدهیم. در مورد موضوع مذاکرات نیز وقتی در سال ۵۸ آمریکا گفت که ارتباط خود با ایران را قطع میکند حضرت امام (ره) گفتند که رابطه گرگ و میش به نفع گرگ است نه میش؛ آمریکا نشان داده که رابطهای که با ایران داشته همواره به ضرر ایران بوده است البته ما هیچگاه این روابط را قطع نکردیم و این آمریکا بوده که ارتباط خود را قطع کرده است. در مذاکرات هم ما در حال انجام مذاکره بودیم و مذاکره راجع به انرژی هستهای قبل از ریاست جمهوری روحانی وجود داشت همین آقای جلیلی از افرادی بود که در شهرهای مختلف دنیا در این باره مذاکره میکرد.
متاسفانه گروههای سیاسی ما که وظیفهشان آگاهی دادن سیاسی است، برعکس در حال گسترش جهل سیاسی هستند.
مسأله حجاب و برخی مسائل دیگر از وظایف رئیس جمهور نیست که بگوید حالا که من آمدهام همه لخت شوند و به خیابان بیایند اگر کسی چنین حرفی زده است دروغگو است؛ رئیس جمهور مجری قانونی است که در نهادهای قانونگذاری نظیره قوه مقننه شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب میشود و در راس تمام اینها نیز رهبری وجود دارد و اینها تشخیص میدهند. فکر میکنم مقداری شارلاتانیزم و پوپولیسم سیاسی پیدا کردیم که معمولاً در دوران انتخابات ظهور و بروز پیدا میکنند.
از این مسائل که بگذریم من به این انتخابات خوشبین هستم. امروز در لحظاتی قرار داریم که اگر در این انتخابات شرکت نکنیم حتی اگر رای سفید ندهیم شاید خیلی دیر نباشد که پشیمان شویم. نه ایران سیاسی و جغرافیایی بلکه ایران در یک لحظه بسیار حساس تاریخی قرار دارد.
مطرح بود که اوایل انقلاب صوت خانمها پریسا و الهه به عنوان خواننده به تایید امام رسیده بود و حتی تا زمان آقای احمدی نژاد نیز موضوع باله در کشور مطرح بود؛ فکر میکنید که این روند دچار انحراف شد؟
درباره خانمها الهه و پریسا آقای قطبزاده قسمتی کوتاه از صدای آنها را به قم برده بود و امام شنیده و تایید کرده بودند. موضوع باله نیز در زمان حضور آقایان خاتمی، لاریجانی، میرسلیم و همچنین در زمان آقای صفار هرندی در وزارت ارشاد در دوران آقای احمدی نژاد نیز مطرح بود و در یک مراسمی که مربوط به انرژی هستهای بود شاهد اجرای باله بودیم که در آن بالرینها اعم از مرد و زن با پوشش مناسب حضور داشتند.
اینکه اگر بگوییم چیزی حلال است به معنای این نیست که واجب است؛ اگر گفته میشود که خواندن زنان حلال است به این معنا نیست فقط به این موضوع بپردازیم و همه چیز را تعطیل کنیم و تندروها نیز مملکت را به آتش بکشند. بلکه ما باید زمینه را فراهم کنیم؛ رهبری درباره صدای زن میگویند که هیجان ایجاد نکند و امام نیز در مورد صدای زن میگویند که حرام نیست و فی نفسه منعی ندارد.
الان کار خوبی در حوزه سرود انجام شده و شاهد فعالیت گروههای متعددی با حضور دختران، پسران و زنان و مردان هستیم که در این زمینه فعالیت میکنند.
معتقدم که مدیریت در عرصه هنر هزینه دارد و مدیران هنری باید بایستند و فحش بخورند و اینگونه نیست که فحش را مردم و نوازندگان و هنرمندان بخورند و مدیران نخورند؛ مدیران هنری باید برای پیشبرد اهداف از آبروی خود نیز مایه بگذارند
برخی میگفتند که در دولت شهید رئیسی دیوارکشی میشود، به نظر شما این اتفاق رخ داده یا شاهد اتفاقی برعکس آن هستیم؟
حتماً که دیوارکشی انجام نشده است و امروز شاهد برگزاری کنسرت در تخت جمشید هستیم. زمانی که من در دوران ریاست آقای لاریجانی بر صداوسیما مسئول بخش موسیقی بودم، آقای یانی کریسومالیس نامهای به من نوشت؛ مدتی قبلتر برای وزارت ارشاد دولت آقای هاشمی رفسنجانی مجموعه از موسیقیهای بیکلام برای اجلاس اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا اقیانوسیه با همکاری استاد محمد بیگلری پور تهیه کرده بودم و استاد فریدون ناصری چندین شب آن را با حضور وزرای مهمان و سفرای کشورهای خارجی اجرا کرد. من در سفری که به کشور فرانسه داشتم به یکی از مقامات این کشور یک سی دی از این اثار را به تو دادم و او به وجد آمد. چندی بعد آقای یانی به من نامه داد و اعلام کرد که دوست دارد به ایران بیاید و در تخت جمشید چندین قطعه از مجموعهای که ما تهیه کرده بودیم را اجرا کند؛ من این موضوع را به آقای لاریجانی اعلام کردم و گفتم که حال انقلاب به این مرحله رسیده و در حال پوست اندازی است، اتفاق بدی نیست. آقای لاریجانی رفت و آمد گفت که آقای هاشمی رفسنجانی با این موضوع مخالف هستند و گفتند که برای ما مسأله ایجاد میشود. بعد از ۲۰ سال از آن روز این کار در دولت آقای رئیسی انجام شد و امروز آقای علیرضا قربانی در حال برگزاری کنسرت در تخت جمشید است.
معتقدم که مدیریت در عرصه هنر هزینه دارد و مدیران هنری باید بایستند و فحش بخورند و اینگونه نیست که فحش را مردم و نوازندگان و هنرمندان بخورند و مدیران نخورند؛ مدیران هنری باید برای پیشبرد اهداف از آبروی خود نیز مایه بگذارند و این موضوع را در گذشته گفتم و الان نیز میگویم که آقای جلیلی در صورتی که رئیس جمهور شدند حتماً باید این کار را بکنند؛ اگر مردم فحشی هم بدهند، حق آنهاست اما این به آن معنا نیست که چون مردم فحش میدهند مدیران کاری انجام ندهند تا چهره خوبی داشته باشند.
من همه را عضو کاروانی میدانم که باید از گذرگاه جمود و حقارت خارج شویم و وارد دنیای جدید شویم که خیلی گستردهتر است و از ما انتظارات خیلی بالاتری از ما دارد ما باید برای انتظارات جهانی باسواد، ماهر، شجاع و مجاهد بتشیم و شهید شویم.
نظرتان در مورد این اسامی چیست؟
پزشکیان: «نمیدانم»
جلیلی: بسم الله
نظرتان در مورد این شعارها چیست؟
برای ایران: شعاری عالی است؛ من این شعار را برای اسلام نیز میدانم یعنی ایران و اسلام را جدا از هم نمیدانم.
یک جهان فرصت، یک ایران جهش، هر ایرانی یک نقش با شکوه: شعار نیست ولی خوب است.
انتهای پیام