تنها نکتهای که همه ما میتوانیم بر آن توافق کنیم، این است که هیچ فردی نمیداند آینده چگونه رقم خواهد خورد! اما این موضوع باعث نمیشود که بحث درباره آن جذاب نباشد. این روزها بسیاری از افراد تمام تلاش خود را میکنند تا نسبت به آینده بیتکوین خوشبین باشند. آنها معتقدند که در نهایت بیتکوین به جریان اصلی جامعه خواهد پیوست، میلیونها دلار ارزش خواهد داشت و زندگی مالی هر فردی که امروز در بازار ارزهای دیجیتال، بهخصوص بیتکوین حضور دارد، برای همیشه تغییر خواهد کرد.
ما باور دارم که بیت کوین، با وجود نقصهایی که دارد، میتواند بسیاری از مشکلاتی که امروز در جهان داریم را برطرف کند. با این حال، مهم است که همیشه متعادل بمانیم و از دیدگاههای مختلف به مسائل نگاه کنیم تا برای هر نتیجهای آماده باشیم؛ چنین تفکری ما را به این سوال مهم میرساند:
سال گذشته، بالاجی سرینیواسان (Balaji Srinivasan)، تاجر و متخصص مالی هندی-آمریکایی و قدرتمندترین فرد در حوزه ارز دیجیتال سال ۲۰۲۱، شرطی یک میلیون دلاری بست که قیمت بیتکوین در عرض ۹۰ روز به یک میلیون دلار خواهد رسید. همانطور که میدانیم، قیمت حتی نزدیک به آن سطح هم بالا نرفت، اما بالاجی اعلام کرد که بردن شرط هدفش نبوده و قصد داشته هشدار دهد که ما در آستانه تحول بزرگی هستیم.
چه بخواهیم، چه نخواهیم، تمام اتفاقات ناگوار مالی، همزمان با هم در حال رخ دادن هستند؛ تورم و بدهی از کنترل خارج شدهاند، بانکهای بیشماری ورشکست شدهاند و هنوز هم برخی در مسیر فروپاشی دست و پا میزنند! ما در میانه رکودی اقتصادی هستیم که ممکن است به بحرانی بزرگ تبدیل شود، اما مهمتر از همه، اعتماد به دولتها در سراسر جهان است که با سرعتی باورنکردنی در حال نابودیست.
همانطور که اوضاع اقتصاد خرابتر میشود، بانکهای بیشتری به سمت فروپاشی میروند، رکود عمیقتری شکل میگیرد و ما بیشتر در بدهی و قرض فرو میرویم؛ ایالات متحده و دیگر کشورها مجبور خواهند شد که مقادیر زیادی پول چاپ کنند. درواقع، آنها تلاش میکنند تا مشکلات کنونی را برطرف کنند، اما حقیقت این است که چاپ پول اوضاع را بدتر خواهد کرد.
بالاجی هشدار داد که چاپ بیرویه پول به زودی آغاز خواهد شد و ما باید خود را برای این اتفاق آماده کنیم، شاید چاپ پول، همان رویداد فرسایشی و سپس ناگهانی باشد که همه ما منتظرش بودیم.
بیتکوین هم میتواند همان قایق نجاتی باشد که از ما در مقابل آنچه در پیش است، محافظت میکند، اما مشکل اینجاست که هنوز هم افراد بسیار کمی در جهان هستند که از این دارایی در اختیار دارند. برای مثال خودِ شما، دوستان، خانواده و همکارانتان، چند نفر بخش قابلتوجهی از دارایی خالص خود را در بیتکوین سرمایهگذاری کردهاید؟ احتمالاً تعداد بسیار اندک است.
اگر پیشبینی بالاجی به حقیقت بپیوندد؛ شاهد تورم فوقالعاده سریع دلار آمریکا در مدت زمان کوتاهی خواهیم بود و پساندازهای نقدی مردم به سرعت بیارزش خواهند شد. میلیونرها ثروتشان را از دست میدهند و در یک شب در آستانه بیخانمانی قرار میگیرند؛ این موضوع باعث هرج و مرج کامل خواهد شد.
در همین حال، ارزش بیت کوین به احتمال بسیار زیاد، به طور کامل در جهت مخالف حرکت کند. پس همه بر این موضوع اتفاق نظر داریم که بیتکوین (به طور کلی فناوری پشت آن) میتواند در رکود اقتصادی پیشرو، تنها راه نجات باشد!
بسیاری از افراد در صنعت ارزهای دیجیتال و بیت کوین دوست ندارند درباره این موضوع صحبت کنند، اما این سناریویی است که سالها مورد بررسی قرار گرفته و اصلا به همین دلیل هم هست که درباره قلعههای بیتکوین (Bitcoin Citadels) صحبت شده و به همین دلیل است که بسیاری از افراد در صنعت بیتکوین ترجیح میدهند هویتشان ناشناس باقی بماند.
قلعههای بیتکوین (Bitcoin Citadels)، مفهومی نظری و فلسفی است که در جوامع ارزهای دیجیتال و به خصوص در جامعه بیت کوین مورد بحث قرار میگیرد. این مفهوم به ایدهای اشاره دارد که در آیندهای نه چندان دور، افرادی که مقادیر زیادی بیت کوین دارند، میتوانند جوامع یا شهرهای خصوصی خود را ایجاد کنند.
این جوامع به دلیل توانایی مالی و امنیتی بالای خود، میتوانند به گونهای سازماندهی شوند که از بقیه دنیا جدا باشند و به همین دلیل هم برای نامگذاری این مفهوم از لفظ قلعه (Citadel) استفاده میشود. در تعریف این بیت کوین سیتادلها:
خودکفا هستند و منابع غذایی، انرژی و سایر نیازهای اساسی خود را به طور مستقل تولید میکنند.امنیت بالایی دارند و به دلیل ثروت بالای اعضایشان، از تکنولوژیهای پیشرفته امنیتی و دفاعی برای محافظت از خود استفاده میکنند.اقتصادشان مستقل و به شدت بر پایه بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال خواهد بود و ممکن است از سیستمهای بانکی سنتی جدا باشند.محیطهایی خصوصی هستند و ورود به این جوامع ممکن است محدود و تحت شرایط خاصی تعریف شود و تنها افراد خاصی اجازه ورود به آنها را داشته باشند. ایده قلعههای بیت کوین، بیشتر نظریه و داستانی تخیلی است تا واقعیت! با این حال، بحثها و گفتگوها پیرامون این موضوع نشاندهنده توجه بالای جامعه ارزهای دیجیتال به مفهوم استقلال مالی و اجتماعی است.
حقیقت این است که آینده ممکن است جای امنی برای بیت کوین داران نباشد. جهان میتواند به سرعت به دو مکان مجزا تبدیل شود: افرادی که بیت کوین دارند و آنهایی که این ارز دیجیتال را نخریدهاند. ممکن است در آینده با افرادی برخورد کنید که از خوششانسی خود میگویند که توانستهاند ۱,۰۰۰ ساتوشی پسانداز کنند و برخی هم این واقعیت را پنهان میکنند که چندین میلیون ساتوشی یا حتی بیت کوین کامل دارند؛ گفتن این موضوع هرگز امن نخواهد بود!
اگر بیت کوین به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند، این نوع نتیجهگیری جهانی احتمال بیشتری دارد که اتفاق بیفتد تا آنچه بیشتر ما دوست داریم به آن اعتراف کنیم. به همین دلیل است که بسیاری از بیت کوین داران به شدت میخواهند دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. تلاش میکنند تا آنها را در مسیری که خود حرکت کردهاند، قرار دهند و به آنها در مورد ابزارهای لازم و قایقی نجات به سوی امنیت بگویند.
متأسفانه، بیشتر مردم نمیخواهند درباره موفقیت ارزهای دیجیتال و بهخصوص بیت کوین بشنوند، چرا که رها کردن حاشیه امن (Comfort Zone) برایشان اصلا ساده نیست! این افراد ممکن است خیلی دیر به فکر بیفتند و دیگر در آن زمان، تلاش برای پذیرش بیت کوین و فناوری پشت آن به سادگی امروز نباشد. البته این را هم بگویم: هیچ قطعیتی وجود ندارد که این آینده تاریک واقعاً اتفاق بیفتد، اما نمیتوان احتمال وقوعش را صفر دانست! همین کافی است تا سعی کنیم نزدیکانمان را با بیت کوین، دلایل پیدایش آن و فناوری که برای توسعه آن به کار رفته آشنا کنیم.