حسن حکیمباشی امروز ۲۰ تیرماه، در رویداد «ایستاده در تاریخ» که در خصوص «همبستگی ثقلین در شخصیت امام حسین(ع)» به همت مرکز فعالیتهای قرآنی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: حدیث ثقلین یکی از حدیثهایی است که به صورت مکرر بیان شده، اما مجموعهای از نکات را در خود جای داده است که کمتر به آنها توجه میشود.
وی اضافه کرد: پیامبر اکرم(ص) در این حدیث فرموده است «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بهما لَنْ تَضلُّوا أبَداً و إنّهما لَنْ یَفْتَرِقا حَتی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْضَ؛ همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم(ع) را، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک کنید گمراه نخواهید شد، این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا اینکه روز قیامت در کنار حوض کوثر نزد من برگردند».
حکیمباشی ادامه داد: با توجه به تکرار و تأکیدهایی که برای این حدیث بیان شده است، دیگر جایی برای شک و شبهه وجود ندارد. مضمون حدیث ثقلین ۳ گزاره مهم متفاوت است که اولین آن در خصوص امانت گذاشتن آن دو توسط پیامبر اکرم(ص) بوده و این امر یک یادگار معمولی نیست و باید به آن دو امانت گرانقدر توجه ویژهای شود. دو جمله پیوست، این حدیث داراست که شامل تمسک و همراهی قرآن و اهل بیت(ع) است که تمسک و زلالت در هر دو مورد بیان و لذا جداییناپذیری قرآن و عترت بیان شده و در میان امت اسلام وظیفه ما در برابر پیامبراکرم(ص) این است که به هر دوی این ثقلها توجه داشته باشیم و این دو را از هم جدا نپنداریم.
وی خاطرنشان کرد: سومین نکته در این حدیث آن است که تجلی حدیث ثقلین در عترت پیامبر(ص) است، زیرا این حدیث مهمترین و اصلیترین رهنمود و نقشه راه است تا بتوانیم متوجه شویم که در مسیر درست قرار گرفتهایم، بعد از نبی مکرم اسلام، بیشتر افراد به یک سو رفتند و اقلیتی در یک سوی دیگر باقی ماندند که پیروان اهل بیت پیامبر اکرم(ص) هستند، این دو گروه همواره در تعارضهای فکری و فیزیکی قرار داشتند و دو روش برای اثبات یکی از این گروهها و رد دیگری وجود دارد که روش اول، روشی تاریخی است که مرحوم علامه امینی یکی از راههای آن را پیموده و با نگاشتن کتاب الغدیر، حادثه غدیر را در رهگذر تاریخ با تکیه و تأکید بر تجلی وقوع این حادثه در شعر عربی بیان کرده است که اهل سنت حدیث معرفی امام علی(ع) را مورد تشکیک سندی و تشکیک دلالی قرار دادند.
این استاد تفسیر و علوم قرآن ادامه داد: روش دوم، مرجعیت علمی اهل بیت(ع) است که انسان باید در آن روش به فهم قرآن و اهل بیت(ع) دست پیدا کند و با توجه به سخنان اهل بیت(ع) از قرآن که نسخه راهنمای بشریت است، مدد بجوییم که این روش رمز اصلی حقانیت خود را حدیث ثقلین میداند. در طول تاریخ این حدیث در چند ویژگی امام حسین(ع) تجلی یافته که شامل شخصیت امام حسین(ع)، سیره و روش سیدالشهدا، سخنان ایشان و حرکت امام حسین(ع) است، لذا این چهار عنصر در وجود امام حسین(ع) بهگونهای تفسیر قرآن و اولین شخصیتی که قرآن را تبیین کرده است نبی اکرم(ص) و بعد از آن اهل بیت مطهر(ع) هستند و در طول تاریخ، قرآن برای تبیین خود دچار جنگها و تنشهای بسیاری شده است.
حکیمباشی تصریح کرد: امام حسین(ع) نماد و نمود هدایتهای قرآنی بود؛ این حضرت مشابهتهای بسیاری با قرآن دارد که این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مرحوم آیتالله شوشتری در کتاب «خصائص الحسینیه» در ۴۰ تا ۵۰ صفحه به شرح این موضوع پرداخته است و انسانها باید برای هدایت به سفارشات خود قرآن گوش فرا دهند، زیرا خداوند در آیه ۲ سوره بقره فرموده است «ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًی لِلْمُتَّقِین؛ این کتاب که هیچ شکی در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است». بنابراین انسانها باید برای هدایت از این کتاب و اهل بیت(ع) که آینه تمام نمای قرآن بودند، استفاده کنند.
وی اضافه کرد: همچنین پیامبراکرم(ص) فرموده است «انَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاه؛ همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است»، بنابراین الگوبرداریهای سیدالشهدا از قرآن بسیار زیاد بوده که در نتیجه آن مشابهتی بین این دو موضوع گرانقدر تشکیل شده است که دو مورد از مهمترین آن ویژگیها شامل شناخت مرحلهای و مراتبی شخصیت سیدالشهدا و قرآن و دومین مشابهت هم در این خصوص است که در مورد قرآن کجفهمی و انحرافات گوناگونی رخ داده که این موضوع در خصوص امام حسین(ع) نیز بسیار نمایان شده است. جاودانگی و ماندگاری نهضت سیدالشهدا نیز به دلیل الگوبرداری از قرآن است که در این سالها تازه مانده و هیچگاه قرآن و این غم برای انسانها عادی نشده و همیشه تازه است.
انتهای پیام