عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس شورای راهبری دولت چهاردهم در حالی در برنامهٔ زندهٔ تلویزیونی حاضر شد و مکانیسم انتخاب اعضای آن و ارتباط با کارگروههای پیشنهاد وزیر را توضیح داد که حسین شریعتمداری رییس روزنامه کیهان دعوت از محمد جواد ظریف را غیر قابل قبول دانسته و گفته بود: «کاش قبل از این از برخی کارشناسان برای پرسشهای راهبردی از او دعوت میکردند!»
انتخابات تمام شده و نامزد مورد علاقه کیهان با « عمق راهبردی» دوباره سایهنشین شده و آن وقت اینها از عمق راهبردی به سؤالات راهبردی شیفت کردهاند!
محمد جواد ظریف چنان مسلط بود که خیلیها شاید آرزو کردند او به عنوان معاون اول منصوب شود در حالی که از سخنان او قابل فهم بود که مشاوران ارشد قرار نیست خود مسؤولیت اجرایی بپذیرند.
درباره گزارش ۳۰ دقیقهای محمد جواد ظریف در جایگاه رییس شورای راهبری دولت چهاردهم ۱۰ نکته قابل ذکر است:
۱. مخالفت کیهان به عنوان تریبون اقتدارگرایان با حضور ظریف قابل درک است. چون در دام های احتمالی نمیافتد. ضمن این شأن رییس جمهوری دیگر اقتضا نمیکند در چنین برنامههایی حاضر شود. اقتدارگرایان تصور کردهاند پزشکیانی که در هیأت امام حسین سینه میزند و نوحه میخواند و از بقالی خرید میکند و مدام از دیگران میخواهد تصور نکنند کسی شده راه میافتد میآید تلویزیون و فراموش میکند رییس جمهور است!
خشم دیگر کیهان تغییر رویه صدا و سیماست. آنها دوست دارند تلویزیون کیهان تصویری باشد و پیمان جبلی از آنها خط بگیرد. دعوت از ظریف اما چنان که در یادداشت دیگری هم نوشتم نشان میدهد سیاست کلی حمایت از رییس جمهوری منتخب و دولت او به عنوان نماد وحدت ملی است.
۲. اصولگرایی رادیکال ایرانی با نهادسازی خارج از قدرت مشکل دارد. پوپولیستها هم ضد نهاد هستند و به یاد داریم احمدینژاد چگونه به جان نهادها افتاد و شورای پول و اعتبار و سازمان برنامه را برچید. او به نهاد باور نداشت و دوست داشت به جای نهاد، نماد داشته باشیم. نماد،که باشد؟خودش!
تشکیل نهادی به نام شورای راهبری دولت چهاردهم نشان میدهد مردمی بودن پزشکیان به معنی پوپولیست بودن او نیست. چون پوپولیستها ضد نهادند و شورای راهبری یک نهاد است و دیدیم که ظریف چند بار از تعبیر «جامعهٔ مدنی » استفاده کرد و از روش های دموکراتیک گفت.
کافی است به یاد آوریم در سال ۷۶ که سید محمد خاتمی با شعار تحقق جامعهٔ مدنی روی کار آمد آن قدر بر او سخت گرفتند که ناچار شد برای کاهش فشارها بگوید منظور من از جامعه مدنی جامعه مدینة النبی بود!در حالی که جامعهٔ مدنی ترجمهٔ «سیویل سوسایتی» است.
۳. ظریف از ۴ اصل گفت که نامزدها باید داشته باشند: اولی باور به مبانی انقلاب اسلامی و قانون اساسی و اسناد بالا دستی. دوم: اشتهار به پاک دستی و شجاعت و صداقت ( برخی رسانهها اشتهار را به اشتباه اجتهاد شنیدهاند!)، سوم: باور به گفتمان رییس جمهوری و چهارم: توانایی و مهارت در حل مسایل.
کافی است بند اول را با آنچه آقای رییسی و منصوبان او در احکام او می نوشتند مقایسه کنید. آنها به جای قانون اساسی به موضوعات دیگر اشاره می کردند. همچنین هر چند گفت از حداد عادل و سعید جلیلی هم برای معرفی افرادی دعوت شده اما وقتی قید باور به گفتمان رییس جمهوری را گذاشته تنها بخشی که عدالت گرا هستند قابل ارایه اند.
۴. بامزهترین پرسش مجری آنجا بود که دلیل حضور یک نماینده از جبههٔ اصلاحات را در کارگروه ها پرسید! البته مناظرهٔ دوم مرحلهٔ دوم انتخابات نشان داد که این جناب خسروی اگرچه دوست دارد تصویری همه پسند از خود به جای گذارد ولی در مقابل القائات گوشی و اتاق فرمان تسلیم است و گرنه وقتی مسعود پزشکیان یکی از سه نامزد مورد نظر جبهه اصلاحات بوده و قبل از تأیید صلاحیت ها گفته بودند تنها در صورتی در انتخابات شرکت و از کاندیدایی حمایت می کنند که یکی از این سه یا دو نفر یا هر سه از صافی بگذرند و اگر بیش از یک نفر بود باز بر سر یک نفر توافق می کنند و مسعود پزشکیان یکی از آن سه بود. در کنار اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی.
حالا این جبهه در بین ۲۱ عضو کمیتهها نماینده نداشته باشد؟!
ظریف اگر بنای طعنه داشت میتوانست بگوید: نکند توقع داشتید جبههٔ پایداری نماینده بفرستد؟! این را نگفت ولی تصریح کرد اولا پزشکیان یکی از سه نامزد مورد نظر جبههٔ اصلاحات بوده ثانیا خود او به هر شهر که رفته شاهد فعالیت اصلاح طلبان بوده ثالثا خود سید محمد خاتمی هیچ فشاری نیاورده است.
مجری در حالی این سؤال را مطرح کرد که در انتخابات اخیر جبههٔ انقلاب با ۴ نامزد در مقابل جبههٔ اصلاحات با یک نامزد رقابت کردند و نامزد ششم نه کاندیدای آن بود و نه این.
ظریف همچنین توضیح داد خود جبههٔاصلاحات شامل ۳۰ حزب و تشکل است و از حزب اتحاد ملت و خانه کارگر و حزب ندا نام برد. به اتحاد ملت به خاطر سابقه جبههٔ مشارکت بیشتر حساسیت دارند و به کارگزاران سازندگی کمتر ولی ظریف از اولی نام برد و از دومی نه! نه که با کارگزاران مشکل داشته باشد که اتفاقا کاملا همراه اند و دبیر کل آن نامزد معاون اولی یا معاونت اجرایی است اما برخی با شنیدن نام اتحاد ملت و خاطرهٔ جبههٔ مشارکت کهیر می زنند!
۵. تصریح بر این که دولت آینده ائتلافی نخواهد بود نیز آب پاکی را روی دست کسانی ریخت که میپنداشتند مراد از دولت وحدت ملی دولت ائتلاف ملی است. دولت ائتلافی در ساختارهای پارلمانی معنی میدهد که یک حزب قادر به کسب اکثریت کرسیها نشده و با حزب دیگر ائتلاف میکند تا از ۵۰ درصد بگذرد و طبعا باید به تناسب به آنها سهم بدهد. در ساختار ریاستی اما این گونه نیست. با این حال چون در ایران شکست خوردگان در نهادهای پرقدرت حضور دارند برای کاهش حساسیت اگر در دولت حاضر باشند به وحدت یاری می رساند و این با ائتلاف متفاوت است.
۶. این که برای برخی ویژگیها امتیاز منفی قایل میشوند و به زنان و قومیتها و اقوام و مذاهب امتیاز مثبت میدهند نکته متمایز و متفاوت در سخنان جواد ظریف بود اگرچه قابل حدس است بخش مذهبی بعدا با ملاحظات بیشتر گفته خواهد شد.
۷. رییس شورای راهبری دولت چهاردهم از سید محمد خاتمی نام برد که سالها بعد از اتفاقات ۸۸ ممنوعالتصویر بود و نام بردن او جز در مقام فحش و ناسزا در رسانهها با مشکل رو به رو میشد. همچنین از بهزاد نبوی رییس پیشین جبهه اصلاحات که بعد از ۸۸ به زندان افتاد و اکنون با کمری خمیده در دهه نهم عمر خانهنشین اما اثرگذار است. کم مانده بود اسم خانم آذر منصوری رییس کنونی جبهه اصلاحات را هم بیاورد تا این مجموعه کامل شود!
۸. سالهاست که اینستاگرام و توییتر را فیلتر کردهاند و آن وقت جواد ظریف میگوید تصاویر و جدولها و اطلاعات مربوطه را در این دو پیامرسان گذاشته و خودش هم خندهاش گرفت و گفت: چه کار کنم. جاهای دیگر نیستم و بعد از آن دیگر به فضای مجازی بسنده میکرد. رییس شورای راهبری دولت چهاردهم که هشت سال وزیر خارجه بوده به پیامرسان های داخلی اعتماد نمیکند چون طبعا دوست دارد در اختیار خودش باشد ولی همچنان به فیلترینگ ادامه میدهند و بعد دنبال دلیل کاهش مشارکت و پیروزی پزشکیان بر جلیلی هستند. یکی مدافع آزادی بود و دیگری هوادار محدودیت و انزوا. معلوم است که نسل جدید به کدام گرایش دارد و اعتراض خود را یا با رأی ندادن ابراز کرد و یا با رأی اعتراضی به پزشکیان.
۹. برخی خرده گرفتهاند که چرا کار در دست ظریف است و آیا پزشکیان کارهای نیست؟ نه! این هنر اوست. اگر رضا شاه در دهه اول سلطنت از ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ موفقتر بود تا ۶ سال بعد به خاطر حضور این چهرهها در اطراف او بود: محمد علی فروغی، تیمور تاش، علی اکبر داور، سردار اسعد بختیاری و نصرتالدوله فیروز. همه را حذف یا منزوی کرد و بعد تنها شد.
در مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۵۸ هم رییس آیتالله منتظری بود اما اداره مجلس را به آیتالله بهشتی سپرد. رییس مجلس خبرگان رهبری هم آیتالله مشکینی بود اما در جلسات مهم خصوصا ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ هاشمی رفسنجانی اداره کرد. حضور و نقش آفرینی ظریف در کنار پزشکیان نقطه قوت رییس جمهور منتخب است نه ضعف او. ظریف نه داماد پزشکیان است نه برادر داماد یا برادر همسر او.
۱۰. شعری که ظریف در پایان خواند همان نکته بود که با قهرکرده ها در میان می گذاشتیم که نیامدن شما تنها به روی کار آمدن کسانی می انجامد که با آنان بیشتر زاویه دارید و هیچ حکومتی با ۴ درصد مشارکت کمتر فرونپاشیده و امکان مشارکت را نباید نادیده گرفت:
به راه بادیه رفتن بهْ از نشستن باطل
اگر مراد نیابم به قدر وُسع بکوشم
محمد جواد ظریف میتوانست در خانه بنشیند و نهایتا چهار تا توییت بزند یا بیانیه بدهد. اما شهر به شهر رفت و به قدر وُسع و حتی بیش از آن کوشید و مراد خود را یافت. مراد، نه یک شخص یا یک مقام که برتری گفتمان توسعه و رابطه بر انزوا بود.