به گزارش مهر، یک کیسه ذغال، یک سبد از ظروف، یک فلاسک چای، تعدادی سیخ، مقداری گوجه و البته چند کیلو جوجه! تابستان به میانه خود میرسد و روزهای اوج تفریحهای خانوادگی در طبیعت است. آنچه در این تفریحات اتفاق میافتد این است که خانوادهها بعد از به دندان کشیدن جوجهها، استخوانهای باقیمانده و الباقی مواد غذایی را برای حیوانات در طبیعت رها میکنند؛ با این حس خوب که به آنها غذا رسانده و از گرسنگی نجاتشان دادهاند.
حتی بعضی خانوادهها در طول هفته یا ماه، استخوانهای گوشت و باقیمانده غذاها را جمعآوری میکنند تا وقتی به باغ دوستان و اقوام سر میزنند یا چند ساعتی در یک پارک جنگلی دور هم جمع میشوند، به حیوانات ولگرد غذا بدهند. باقیماندهها را گوشهای میگذارند تا به قولی کار خیر و طبیعتدوستانه یا حتی «ثواب» کرده باشند؛ غافل از اینکه چنین کاری، عین کباب کردن طبیعت است!
موضوع غذارسانی به حیوانات خیابانی به خصوص سگها، امروزه به یک ژست حیوان دوستی تبدیل شده است. به نظر میرسد علیرغم همه توضیحات رسانهای و اطلاعرسانیها، گروهی هنوز از عواقب این کار خبر ندارند و تحت تأثیر تبلیغاتی قرار گرفتهاند که در مورد غذا دادن به حیوانات خیابانی منتشر شده است. نکته قابل توجه این است که ماجرا محدود به گروه خاصی از جامعه نیست و به گروه مذهبی یا غیرمذهبی محدود نمیشود؛ تصور غلط کمک به حیوانات ولگرد با غذارسانی این روزها در گروههای مختلف جامعه دیده میشود.
حالا اگرچه مدتی است گروهی سعی در روشنگری دارند و میکوشند ناآگاهان را از عواقب این اقدام مطلع سازند، اما همچنان این رفتار ادامه دارد و روز به روز ویدئوهای بیشتری از آن در فضای مجازی منتشر میشود. ویدیوهایی که گروهی از کاربران را جذب خود میکند و برای گروه خاصی درآمد و منفعت به دنبال دارد.
«مجله مهر» پیش از این نیز گزارشهایی درباره این موضوع پرحاشیه در اختیار مخاطبان قرار داده؛ اما واکنش برخی مخاطبان و نظراتی که برای ما به ثبت رساندند حاکی از آن بود که هنوز تبعات این اقدام را باور ندارند و نمیتوانند بپذیرند ریختن استخوانها یا آشغالگوشتها برای حیوانات خیابانی، زندگی را برای مردم اطراف ناامن میکند، امکان تردد را از کودکان میگیرد و به تدریج به کل اکوسیستم آسیب میزند. از این رو، بار دیگر سراغ تعدادی از کارشناسان و صاحبنظران رفتیم تا به رفع ابهامات موجود کمک کنند.
دخالت در چرخه زندگی سگها
«سید یوسف مرادی» فعال محیط زیست و منابع طبیعی در گفتوگو با خبرنگار مهر، درباره غذارسانی به حیوانات میگوید: «ما به هیچعنوان اجازه نداریم بدون تخصص لازم در این زمینه به حیوانات غذارسانی کنیم، چرا که نمیدانیم در آینده چه آفتهایی را به بار میآورد و چرخه محیط زیست را درگیر اختلال میکند.»
مرادی که خود به عنوان فعال محیط زیست، دغدغه سلامت و حیات گروههای حیوانات را دارد و در ادامه تاکید میکند که نباید به سگها غذا داد: «سگها یک گونه بسیار باهوش هستند و به سرعت زاد و ولد میکنند. وقتی به این گروه، غذایی خارج از غذایی که خودشان از طبیعت به دست میآورند داده شود؛ زاد و ولد آنها بسیار افزایش مییابد. نتیجه این خواهد بود که بیش از پیش و بیشتر از حالت عادی شاهد وجود این گونه از حیوانات در سطح شهرها خواهیم بود».
او به نکته قابل توجهی اشاره میکند: «زمانی که سگها در سطح جنگلها و شهرها به صورت دستهای و گلهای حرکت میکنند بسیار خطرناک میشوند. تا جایی که حتی شاهد شکار کردن یوزپلنگِ در حال انقراض، توسط سگها بودهایم.»
این فعال محیط زیست ذکر این نکته را حائز اهمیت میداند که: «سگها میتوانند با حیواناتی غیر از خودشان در طبیعت آمیزش کنند و یکی از آن حیوانات گرگها هستند. همین امر باعث شده شاهد گونهای باشیم که با یک سگ تفاوتهایی دارد. گاهی حیوانی را میبینیم که ظاهر سگها را دارد، اما به دلیل این نوع آمیزش خوی گرگها را دارد. حالا این سگها به سطح شهر آمدند و تردد آنها نکته نگران کنندهای است».
مرادی میگوید که خودش در روستا سگ دارد و بسیار مراقب است که این حیوان اذیت نشود تاکید دارد که سگ نباید از چرخه طبیعی زندگی خود خارج شود و انسانها نباید این چرخه را به دلیل خواستههای خود تغییر دهید.
گروهی به محض شنیدن جمله «به سگها غذا ندهید» برچسب «دشمن حیوانات» به دیگران میچسبانند. شاید به همین دلیل است که این فعال محیط زیست مدام میان حرفهایش یادآوری میکند که دشمن سگها نیست. او میگوید: «همین حالا تعداد این سگها به شدت زیاد شده است. اگر با غذارسانی به آنها تعداد آنها افزایش بیشتری پیدا کند، چطور مسئولان به این سگها رسیدگی کنند؟ در نتیجه کسانی که این کار را انجام میدهند دشمن واقعی حیواناتاند و کنشگر واقعی محیط زیست نیستند.»
او برای درک بهتر موضوع همچنین مثال میزند: «اگر یک شخصی بخواهد با غذارسانی به عقابها تعداد آنها را در چرخه طبیعت و زیست بوم اضافه کند، آیا کسی این اجازه را به او میدهد؟» مرادی ادامه میدهد: «از طرف دیگر؛ کسانی که به سگهای خیابانی غذا میدهند، تا چه زمانی میتوانند این کار را ادامه دهند؟ هنگامی که بر تعداد این سگها افزوده شد، خود این غذارسانها چطور میتوانند به همه این سگها غذا بدهند؟ این افراد تا یک جایی میتوانند گوشت برای این حیوانها تهیه کنند!»
این فعال محیط زیست در ادامه به مواردی اشاره میکند که گاهی حیوانات خیابانی به کسانی که پلاستیکی در دست داشتهاند، حمله کردهاند چرا که حیوان شرطی شده و با دیدن فردی که پاکت یا پلاستیکی در دست دارد گمان میکند غذا برایش آورده است؛ اما وقتی غذایی دریافت نمیکند به فرد حملهور میشود. او از مردم درخواست میکند: «بگذارید طبیعت خودش برای خودش کاری انجام دهد! این حیوانات سالهاست در طبیعت حضور داشتند و خواهند داشت؛ مطمئن باشید اگر دخالتی در این چرخه وارد نشود خودش به خوبی میتواند از خودش مراقبت کند.»
غذارسانی به سگها نیاز به رسیدگی قانونی دارد
«فاطمه شاهسوند» یکی دیگر از کارشناسان محیط زیست است که در گفتوگو با خبرنگار مهر در مورد غذارسانی به سگهای خیابانی میگوید: «این موضوع صد در صد در زاد و ولد این حیوانات تأثیر مستقیم دارد. سگها هم مثل بسیاری از گروههای دیگر میتوانند مقدار مشخصی غذا دریافت کنند؛ اما وقتی به طور مستمر به آنها غذا داده شود، عملاً به رشد و فرزندآوری این گونه دامن زده میشود».
شاهسوند توضیح میدهد: «هنگامی که تولید مثل سگها افزایش یابد؛ تعداد آنها از حالت طبیعی خارج میشود. تعداد هر موجودی در طبیعت باید تعادل داشته باشد تا اکوسیستم طبیعی دچار اختلال نشود؛ اما زمانی که تعداد یک گونه به طور غیر طبیعی افزایش یا کاهش چشمگیر داشته باشد نظم طبیعت بر هم میخورد».
او در کنار غذارسانی گروهها به سگهای خیابانی مسئله «پسماند» را نیز یکی از عوامل فرابحران افزایش تعداد سگها خیابانی میداند و معتقد است: «این دو مسئله باید به طور قانونی کنترل شود. در بسیاری از مناطق کشور پسماندها به طور صحیح جمعآوری نمیشود و این پسماندها در مکانی دپو میشود؛ در نتیجه سگها از این پسماندها تغذیه میکنند و این امر موجب افزایش تولید مثل آنها میشود».
این کارشناس محیط زیست تاکید میکند: «کسانی که در فضای مجازی، به اشتباه این عمل را تبلیغ میکنند و به مردم هم توصیه میکنند که شما هم به سگها غذا بدهید؛ باید از سمت قانون احضار شوند و پاسخگو باشند؛ باید جلوی این افراد گرفته شود چرا که یک عمل اشتباه را به جای یک کار درست به مردم نشان میدهند و باعث میشوند که این سگها هم برای انسانها و هم در طبیعت برای بقیه حیات وحش خطرناک شوند».
شاهسوند یادآوری میکند: «البته موضوع غذادهی را در مورد گربهها هم داریم اما چون تبعات آن را هنوز ندیدهایم و آنها مثل سگها حمله نمیکنند و حالت شکاری ندارند؛ به این موضوع توجه نشده است و فکر میکنیم کار درستی است، در حالی که باز هم چرخه اکوسیستم دچار اختلال میشود.»
این کارشناس محیط زیست چرخه غذایی اکوسیستم را تشریح میکند و میگوید: «این چرخه از تولید کننده شروع میشود تا به مصرف کننده میرسد؛ در این بین حیوانات مختلف وجود دارند. هم حیات وحش جانوری مهم است هم حیات وحش گیاهی. وقتی تعادل بین اینها را به هم میزنیم، تعادل اکولوژیک بر هم میخورد و در نتیجه شاهد افزایش چشمگیر یک گونه خاص جانوری در طبیعت هستیم».
شاهسوند راهکارهایی را برای مقابله با این فرابحران پیشنهاد میدهد؛ او متذکر میشود که این راهکارها چندوجهی هستند چراکه مسائل محیط زیست همواره به مسائل اجتماعی گره خوردهاند: «وقتی مسائلی از این دست این چنین زندگی شهری را درگیر خود میکند؛ پس موضوع حتماً نیازمند فرهنگسازی است و باید از طرف دیگر قاعده گذاری نیز صورت بگیرد. نه فرهنگسازی و نه قاعدهگذاری، هیچوقت به تنهایی نمیتوانند حلال این شکل از مسائل محیط زیستی شوند!»
این کارشناس محیط زیست در پایان درباره اولین گام میگوید: «اولین قدم برای مقابله با پدیده سگهای خیابانی، وجود یک دستورالعمل قانونی و شفاف برای نحوه برخورد با این حیوانات است و همچنین دستورالعمل قانونی درباره افرادی که به حیوانات غذا میدهند. مورد بعدی یوتانایز کردن سگها و به اصطلاح عقیمسازی آنها است؛ هرچند از نظر اخلاقی و شرعی این عمل در حالت طبیعی اشکال دارد، اما در این حالت که حیوان به انسانها و حیاتوحش آسیب میزند، ناچار هستیم یوتانایز کردن حیوان را به عنوان یک راهکار ببینیم».