به گزارش اقتصادنیوز، بعد از گذشت بیش از 9 ماه از جنگ اسرائیل با حماس در نوار غزه، دو بازیگر بیش از هر زمان دیگری به جنگ دوم و حتی بزرگتر در مرزهای شمالی سرزمین های اشغالی نزدیک شده اند. ماه ژوئن، نیروهای دفاعی اسرائیل امدعی شدند که پلن ها برای حمله (ادعایی) تمام عیار در جنوب لبنان تایید شده است. در اواسط ژوئیه، حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت که این گروه آماده است تا طیقف وسیعی از شهرهای اسارئیل را هدف حملات موشکی اش قرار دهد.اگرچه این احتمال چنین کنشی در رسانه های بین المللی چندان مورد توجه قرار نگرفته، اما رویارویی تمام عیار بین اسرائیل و حزب الله پیامدهایی خواهد داشت که در برابرش جنگ در غزه محدود جلوه می کند. حمله هوایی و زمینی اسرائیل به حزب‌الله، گروهی مسلح به تجهیزات پیشرفته زمینه ساز هرج و مرج در خاورمیانه شده و با ورود ایالات متحده به مرحله مهمی از فصل انتخابات ریاست‌جمهوری، می توان بی‌ثبات‌کننده باشد. همچنین روشن نیست که چنین جنگی می تواند به سرعت پایان یابد یا اینکه مسیر روشنی برای پیروزی قاطع وجود دارد. نشریه فارن افرز در همین رابطه یادداشتی را منتشر کرده، اقتصادنیوز این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست تحت عنوان «آغاز شمارش معکوس رویارویی اسرائیل و حزب الله/ آخرین تیر ترکش تل آویو برای بقا/ خاورمیانه در آستانه جنگی تمام عیار؟» منتشر وو بخش دوم با عنوان «آماده باش در مرز لبنان/ خاورمیانه روی بمب ساعتی/ صف آرایی شاهین های اسرائیل» منتشر شد. در ادامه بخش سوم و نهایی آمده است.
اگر اسرائیل وارد جنگ تمام عیار شود، منطقی است که فرض کنیم ارتش اسرائیل اساساً به واسطه برتری هوایی و قابلیت های دقیق حمله بر بن بست در درگیری تمرکز کند. ژنرال‌های اسرائیلی احتمالاً تهاجم زمینی را به عنوان یک گزینه لحاظ خواهند کرد، اما تردید وجود دارد که نیروهای اسرائیلی در شمال لیتانی پیشروی کنند. چنین اقدامی خطر گسترش رویارویی را به همراه خواهد داشت، به خصوص اگر جنگ در غزه در این مدت ادامه یابد. در هر تصمیمی می بایست تعداد نیروی انسانی نسبتاً محدود موجود در اسرائیل پس از 9 ماه جنگ در غزه لحاظ شود. در ماه جولای، کنست لایحه ای را برای تمدید خدمت اجباری سربازی به مدت سه سال به منظور جبران کمبود نیرو تصویب کرد.مقامات اسرائیلی همچنین اشاره کرده اند که ارتش با کمبود شدید بمب و گلوله های در غزه مواجه است که می تواند محدودیت های قابل توجهی را برای حمله (ادعایی)همزمان به لبنان ایجاد کند. در مورد نیروی زمینی، علیرغم موفقیت نسبی نظامی که در غزه به دست آمده، چالش در لبنان متفاوت خواهد بود. اگرچه جنوب لبنان احتمالاً خالی از غیرنظامیان خواهد بود، حزب‌الله بسیار پیچیده‌تر از حماس است. ارتش اسرائیل احتمالاً می‌تواند در نبرد جنوب لبنان پیروز شود، اما ممکن است هزینه زیادی متحمل خواهد شد. اسرائیل همچنین باید خطرات کل جبهه داخلی ، از جمله شهرهایی مانند تل آویو و حیفا را که احتمالاً در معرض حملات موشکی مستمر قرار دارند، از جمله موشک های هدایت شونده پیچیده تری که حزب الله در اختیار دارد را در نظر بگیرد.
برخی از سیاستمداران و ژنرال‌های اسرائیلی مدعی اند که راه میانه‌ای وجود دارد: با افزایش فشار نظامی چند روزه بر حزب‌الله، این گروه شاید به واسطه عدم تمایلش به رویارویی شاید از میزان حملات بکاهد. با این حال وقتی تنش ها تشدید شود، برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود از حزب الله بخواهد تا جنگ را متوقف کند. به عنوان مثال، اگر نتانیاهو تصمیم بگیرد به اهدافی در بیروت حمله کند، حسن نصرالله ممکن است تصمیم بگیرد که با ضربه زدن به تل آویو پاسخی مشابه بدهد. اگر بخشی از چنین حمله ای از طریق دفاع ضد موشکی اسرائیل انجام شود، فشار زیادی برای یک جنگ بزرگتر وجود خواهد داشت که به ناچار جمعیت غیرنظامی هر دو طرف را تهدید می کند.در حال حاضر، هر دو طرف علیرغم تشدید حملات، همچنان به دنبال بازگرداندن بازدارندگی هستند. حسن نصرالله از یک معادله استراتژیک صحبت کرده که در آن این گروه اهدافی را در پاسخ به اقدامات اسرائیل انتخاب می کند. هر دو طرف کاملاً از ویرانی هایی که در یک جنگ تمام عیار ایجاد می شود آگاه هستند. حملات هوایی اسرائیل می تواند در عرض چند روز تمام زیرساخت های غیرنظامی دولتی در لبنان را تخریب کند. بعید است که کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از چنین ویرانگری داوطلبانه هزینه پرداخت کنند. حزب الله نیز به نوبه خود، با زرادخانه عظیم خود، می تواند اسرائیلی ها را برای هفته های متوالی به پناهگاه های بمب بفرستد.
اگر رویارویی کامل رخ دهد، ممکن است کوتاه نباشد. این احتمال وجود دارد که حزب‌الله، دست به یک جنگ فرسایشی بزند، تا به تدریج زمینه را برای فروپاشی اسرائیل هموار کند. پس از جنگ در اوکراین ، بسیاری از اسرائیلی‌ها نگران بودند که با سناریوی مشابهی روبرو شوند: جنگی بی‌پایان، که برای از بین بردن اراده و توانایی‌های این بازیگر طراحی شده تا زمانی که در برابر فشارهای خارجی تسلیم شود. آنچه آنها ر پیش بینی نمی کردند، این بود که اسرائیل تبدیل به اوکراین شود. در چنین شرایطی اگر تنش ها اوج بگیرد، دو بازیگر تجربه ای بی سابقه و در عین حال پرهزینه ای خواهند داشت: یک رویارویی تمام عیار که شامل صدمات بی‌سابقه‌ای به جمعیت غیرنظامی و زیرساخت‌های ملی می‌شود. جنگ کنونی غزه نشان داده که طولانی شدن این نوع درگیری چقدر آسان است. با قضاوت از جنگ های گذشته بین اسرائیل و لبنان، بعید است که به پایان رضایت بخشی برسد.
