برخی کشورها به منظور افزایش ارزآوری به کشور و توسعه صادرات با برنامه ریزی قبلی اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود می کنند. در ماه های اخیر ارزش پول ملی کشور ما به علت تحریم ها، عدم فروش نفت، و کاهش منابع ارزی نیز مانند سال ۹۰، به شدت کاهش پیدا کرد و تقریبا به یک سوم رسید. اما از آنجا که این اقدام بدون برنامه ریزی قبلی کشور و به نوعی تحمیل شده از طرف بیگانگان بود صادرکنندگان ما نتوانستند که از فرصت پیش آمده استفاده کافی و وافی را ببرند.
ما زمانی می توانیم از فرصت افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی استفاده کنیم که با برنامه ریزی قبلی و با سیاست خاص نسبت به این مهم اقدام کنیم تا صادرات خود را توسعه دهیم و موجب ارزآوری به کشور شویم. از طرفی متاسفانه تولید و اقتصاد در کشور ما وابسته به دلار است. از همین رو هنگامی که قیمت دلار در کشور افزایش پیدا می کند تمام نهاده های تولید نیز با افزایش قیمت روبرو می شوند. عدم شفافیت در اقتصاد نیز موجب می شود تا سودهای مقطعی و سودهای حاصل از کاهش ارزش پول ملی، معمولا به خروج سرمایه تبدیل می شود نه سرمایه ملی. ذکر این نکته نیز ضروری است که اقتصاد ما تابع سیاست است به همین دلیل باید منتظر ماند و دید که روابط سیاسی ما در آینده به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد. سیاست روابط بین الملل ما با دنیا ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصاد کشور دارد. در تمام دنیا رابطه ای میان اقتصاد و سیاست وجود دارد. در کشورهایی که بیشتر حکومت های متمرکز دارند سیاسیون بر اقتصاد حکمفرما هستند و در نقطه ای دیگر این اقتصاد است که از سیاست پیشی گرفته و در این میان از نقش ارتباطات بین الملل کشورها در وضعیت اقتصاد معیشیت مردم آن کشور نباید غافل بود.