به گزارش اقتصادنیوز، تایید حکم اعدام روحالله زم مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز، کرونا و لایحه بودجه1400 از مهمترین سوژههای مشترک امروز روزنامهها است.
آفتاب یزد وابرار با انتشار تصویر روحالله زم تیتر زده اند: حکم اعدام روحالله زم تایید شد، رسالت هم در این بارره این تیررا برگزیده است: امضا دیوان پای رفتن«آمد»
افکار به نقل ازعبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی تیتر زده است: مانع از ابرتورم شدیم!
اطلاعات به نقل از رئیسجمهور آورده است: تا پیروزی نهای در کنار دولت و ملت سوریه خواهیم ماند
ایران ارگان دولت تیتر زده است: سهم من در مقابله با کرونا
جامجم ارگان صداوسیما این تیتر را برگزیده است: دستگیری سرپلهای اصلی شبکه شرطبندی
جوان با اشاره به ترور اخیر دانشمندهستهای تیتر زده است: منتظر باشید
دنیای اقتصاد از این تیتر بهره گرفته است: روز پیروزی بر کرونا
سیاست روز با اشاره به لایحه بودجه نوشت: توده بدخیم ارز 4200 کیهان هم تیتر زده است: پیام دیپلماتیک بودجه 1400 با منافع ملی سازگار نیست
شهروند ارگان هلالاحمر با بررسی آمار رسمی کرونا اعلام کرد: آیسییوها خلوت شد
در ادامه برخی از مطالب مهم روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
وطن امزوز در گزارش خود ادعا شده است: با گذشت یک هفته از تقدیم لایحه بودجه سال 1400 به مجلس، انتقادها روزبهروز نسبت به این لایحه بیشتر میشود. با این حال مسؤولان دولت و به طور خاص رئیس سازمان برنامه و بودجه، این لایحه را مبتنی بر واقعیت و حائز دستاوردهای مختلف میخوانند. شاخصترین اظهارات در دفاع از لایحه بودجه مربوط به محمدباقر نوبخت است. وی در دفاع از رشد بیملاحظه سقف بودجه عمومی، قدرت خرید مردم را بهانهای برای توجیه انبساط بیش از حد بودجه عنوان کرد. این در حالی است که افزایش هزینههای جاری با هدف تقویت قدرت خرید مردم، در نهایت به ضد خود تبدیل میشود. نوبخت در سخنان خود البته به موارد دیگری هم اشاره کرده است. از جمله این موارد میتوان به دفاع عجیب و البته تکراری وی در برآورد موهوم از درآمدهای نفتی اشاره کرد. رئیس سازمان برنامه و بودجه در دفاع از برآورد بسیار بیش از حد و غیرواقعی خود از درآمد نفتی، «امید به رفع تحریم» و «تلاش برای بازپسگیری سهم ایران در صادرات نفت» را بهانه قرار میدهد. این در حالی است که آمارهای فعلی از ناتوانی دولت در فروش بیشتر نفت حکایت میکند و گزارشهای غیررسمی از فروش روزانه حدود 500 هزار بشکه در روز حکایت دارد. در واقع دولت با استشمام بوی نفت به امید بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها، اقدام به شناسایی درآمد هنگفت نفتی در بودجه کرده است. لایحه بودجه سال آینده با وجود گذشت یک هفته از رونمایی آن، همچنان اصلیترین موضوع اقتصادی کشور است. انتقادها به این لایحه به شکل روزافزون در حال افزایش است. اجرا نشدن وعده اصلاح ساختاری، رشد شدید سقف بودجه عمومی، کسری شدید تراز عملیاتی بودجه، سهم بسیار زیاد منابع موهوم بویژه درآمد نفتی در منابع بودجه، افزایش چشمگیر هزینههای جاری، کاهش سهم مالیات از منابع، مبهم بودن بسیاری از ارقام و... برخی از پرتکرارترین محورهای انتقاد نمایندگان مجلس و کارشناسان نسبت به لایحه بودجه تقدیمی دولت است. با وجود این انتقادات اما دولت لایحه بودجه سال آینده را منطقی و قابل دفاع میداند.
آرمان ملی در گزارش اصلی خود به بودجه پرداخته است. این روزنامه مینویسد: تبعات سیاست اختصاص ارز 4200 تومانی به واردات برخی کالاها در سال 97 که با حواشی بسیاری همراه شد، چند صباحی است که در اقتصاد ایران نمایان شده و به یک معضل اساسی بدل شده است. با اینحال طبق آنچه مسئولان سازمان برنامه و بودجه میگویند این سیاست کماکان ادامه دارد و قرار است برای سال 1400 نیز ارز 4200 تومانی برای واردات برخی کالاهای اساسی و دارو اختصاص یابد. هرچند برخی اظهارات حکایت از حذف این ارز دولتی و جایگزینی سیاستهای دیگری از قبیل چند برابر کردن یارانههای نقدی داشت، اما این روزها بازار رد و تکذیب توسط مسئولان کماکان داغ است و باید منتظر ماند تا دید سرنوشت این سیاست در مجلس چگونه رقم خواهد خورد. بعد از حواشی که در نتیجه دخالتهای دولت در اقتصاد شکننده ایران به وجود آمد، نهادهای مختلف از جمله بانک مرکزی تصمیم گرفتند تا اقداماتی را در این زمینه در دستور کار خود قرار دهند. یکی از این اقدامات، انتشار اسامی دریافتکنندگان ارز 4200 تومانی بود که نشان از ایجاد رانت و فساد گستردهای در بازارها داشت؛ افرادی که دلار دولتی گرفته بودند اما کالایی به کشور وارد نکرده بودند. اما حالا حسابرسیهای انجامشده حکایت از این دارد که با اینکه گزارشهایی در زمینه تخلفات انجامشده ارائه میشود اما نهادها تنها به انتشار اسامی اکتفا میکنند و پس از آن پیگیری صورت نمیگیرد.
دبیرکل جامعه حسابداران رسمی با اشاره به انتشار تخصیص ارزهای مختلف 4200 تومانی به بخشهای مختلف از سوی بانک مرکزی گفت: در بخش تخصیص ارز، نظارت بر عهده بانک مرکزی است که تخصیص بهینه منابع محدود مالی، انجام شود که متاسفانه مغفول مانده است. سیدمحمد علوی در مصاحبه با صداوسیما، با بیان اینکه نزدیک به 50 درصد این واحدها، حقیقی و 50 درصد حقوقی هستند، افزود: ما به همه مراجع قانونی اعلام کردیم که این تعداد اشخاص، بدون اینکه حسابده و پاسخگو در امور مالی باشند، ارز دریافت کردهاند. او با اشاره به اینکه دستگاههای مربوطه که گزارش ما را دریافت کردند، هیچ پاسخی ندادند، افزود: از خرداد و تیر امسال که بانک مرکزی گزارش تخصیص ارز را منتشر کرد، ما بررسی کردیم و گزارش کامل به قوه قضائیه، دولت، مجلس و بانک مرکزی فرستادیم، اما هیچ پیگیری تاکنون نشده است. علوی با بیان اینکه اینها ارزهای دولتی 4200 تومانی است، افزود: طبق قوانین اشخاص دریافتکننده این ارزها، باید صورتهای مالی حسابرسیشده ارائه میکردند، اما نکردند. او اضافه کرد: حدود 300 هزار اظهارنامه مالیاتی در سال قبل به سازمان امور مالیاتی کشور تسلیم شده که از این تعداد 35 هزار اظهارنامه، حسابرسی شده است. علوی افزود: این نشان میدهد که متاسفانه ضریب نفوذ حسابدهی و پاسخگویی در کشور 10 تا 12 درصد است.
اعتماد از گزینههای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات 1400 گزارش میدهد. در بخشی از این مطلب آمده است: .. میتوان گفت که جنس چالش اصولگرایان رقابتی درونگفتمانی است میان چهرههای مطرح و مشتاق پاستور. افرادی که بر این باورند که شایستگی در اختیار گرفتن کرسی ریاستجمهوری را دارند. یکی از آنان عزتالله ضرغامی است که از مدتها پیش، دفتر کارش را هم کنار نهاد ریاستجمهوری تحویل گرفته و مدتهاست در ساختمان حیاطدار و زیبایی که در آن اقامت دارد، مهمانی سیاسی بهصرف صبحانه برگزار میکند و از همان جا هم فعالیتهای خود در شبکههای اجتماعی را سامان میدهد. ضرغامی در سخنانی که به تازگی از او منتشر شده، بنا بر روال گذشته از جوانان انقلابی و شایسته برای حضور در انتخابات دعوت کرده و همزمان از احتمال حضور خود سخن گفته است. به غیر از ضرغامی اما بازی انتخاباتی اصولگرایان نیروهای ثابت دیگری هم دارد که اینبار هم قصد ندارند دست از حضور در این عرصه بردارند. ازجمله آنان محسن رضایی است. او که چند دوره حضور فعال در انتخابات ریاستجمهوری را در کارنامه دارد و هرگز موفق به جلب اعتماد رایدهندگان نشده، این دوره هم گویا قرار است به وزارت کشور برود و برای انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کند. اما از دیگر چهرههای قدیمی و باتجربه عرصه انتخابات در جریان اصولگرایی، محمدباقر قالیباف است. او که بالاخره موفق به جلب آرای مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی شد و حالا چندماهی است، با رای نمایندگان اصولگرای دوره یازدهم، رییس قوه مقننه است، گویا همچنان در رویای «پاستور» روزگار میگذراند و جالب آنکه همین دو، سه روز گذشته، دو نوبت اقدام به ابلاغ قوانین بهجای رییسجمهوری کرده است. برخلاف چهرههای دیگر که درباره آنان هنوز هیچ مخالفت رسمی اعلام نشده اما برخی اصولگرایان درباره کاندیداتوری قالیباف رسما اعلام موضع کرده و گفتهاند که مخالف حضور او در این عرصه هستند. ولی با این حال شواهد امر نشان میدهد که قالیباف هم آماده حرکت است؛ چنانکه بسیاری از ناظران، فعالیتهای او را در مجلس، «تبلیغاتی» و «انتخاباتی» ارزیابی میکنند. ضمن اینکه او هنوز حضور خود را در انتخابات تکذیب نکرده و همین نشان میدهد که قالیباف هم منتظر بررسی شرایط است و چنانچه احساس کند که فضا برای حضورش فراهم است، احتمالا کلید «بهارستان» را تحویل اصولگرایی دیگر دهد و برای نقل مکان به «پاستور» در انتخابات در صف بلند کاندیداهای اصولگرا، جایی برای خود رزرو کند. با داغ شدن اعلام کاندیداتوری اصولگرایان اما پایداریها هم سریع دست به کار شده و همچون همیشه ساز مخالف خود را مینوازند و این نوبت هم از احتمال حمایت از سعید جلیلی بهطور مستقل از دیگر اصولگرایان میگویند. هرچند جلیلی تاکنون رسما در این باره موضعگیری نکرده و به نظر میرسد او هم در حال ارزیابی شرایط است. تا این جای کار اما اصولگرایان هم چهره انصرافی داشتهاند. سیدابراهیم رییسی، رقیب اصلی حسن روحانی در انتخابات گذشته به تازگی در جمع دانشجویان، درباره گمانهزنیها از احتمال حضورش در انتخابات 1400 اعلام کرده که «من بهچیزی غیر از قوه قضاییه فکر نمیکنم.» با این حال برخی میگویند که نباید انتظار داشته باشیم که رییسی از هماکنون دیدگاه قطعی خود را درباره انتخابات 1400 اعلام کند. چراکه هنوز برای موضعگیری در این باره بسیار زود است و او هم مسوولیت مهمی به عنوان رییس یکی از قوای سهگانه بر دوش دارد؛ بنابراین نباید این سخن او را به این معنی تعبیر کنیم که رییسی قطعا در انتخابات شرکت نمیکند و او هم احتمالا مانند دیگر چهرههای مطرح در حال بررسی شرایط است و تا دقایق پایانی برای تصمیم نهایی صبر میکند. اما میدان رقابت درونگفتمانی اصولگرایان، این دوره چهرههای جدیدی هم دارد. سعید محمد که برخی از او به عنوان مصداق مناسبی برای «جوان مومن و انقلابی» یاد میکنند، حالا مدتی است که پا به عرصه گذاشته و درحال رایزنی با احزاب و اشخاص متنفذ اصولگراست تا بتواند حمایت آنان را جلب کند. با این حال واعظ آشتیانی از کنشگران سیاسی اصولگرا در گفتوگویی به «اعتماد» معتقد است که احتمال رأیآوری چهرههایی که چندان شناخته شده نیستند، بسیار اندک است و نباید روی آنها به عنوان کاندیدای اصلی حساب کرد. هر چه هست، در آستانه برگزاری مهمترین رویداد سیاسی نخستین سال سده پیشرو، صحنه سیاست ایران نشان میدهد که نگرانی اصلی این روزهای اصولگرایان رقابت با همقطاران و همکاران اصولگرایشان است؛ اینکه چگونه بتوانند اعضای ارشد و موثر جریان خود را قانع کنند که گزینه اصلح برای ریاستجمهوری چه کسی است. به همین خاطر پیشبینی میشود که روزبهروز رایزنیها در این جریان برای تعیین نامزد نهایی فشردهتر و داغتر شود.
ابتکار در گزارش اصلی به ماجرای سایتهای شرطبندی پرداخت. در بخشی از این مطلب تاکید شده است: کوچ سلبریتیها به خارج از ایران و به دنبال آن حواشی ساختگی برای جذب فالور یکی از ترفندهای بر سر زبانها افتادن است که این روزها به کرات شاهد آن هستیم. یک روز داستان مهاجرت خواننده جوان و تازهکاری که به فالشخوانی در کنسرتها معروف است سوژه داغ صفحات اجتماعی شده و روز دیگر خبر مهاجرت بازیگر پرحاشیه دست به دست میشود. البته حاشیهها تنها به مهاجرت چند سلبریتی و زندگی شخصی آنها ختم نمیشود و از جایی این مساله اهمیت پیدا میکند که پای کسب درآمدهای میلیون دلاری از طریق سایتهای شرطبندی به میان میآید. کم نیستند چهرههای معروفی که به محض مهاجرت برای جذب فالور دست به هر کار میزنند و با داستانهای ساختگی یکشبه پای مخاطبان بسیاری را به صفحات شخصیشان باز میکنند. پس از افزایش فالور، حال نوبت به نمایش دادن زندگی لاکچریشان میرسد، نمایشی که بتوانند ادعا کنند که ثروتشان از طریق بازی در سایتهای شرطبندی به دست آمده است و این شروع ماجرا برای پرشدن جیب سلبریتیهای پرحاشیه خواهد بود...به هرحال این روزها بازار شرطبندیهای آنلاین داغ داغ بوده و روزانه مخاطبان بیشتری را جذب میکند. اما ماجرا از کجا آب میخورد و چگونه سفره سوءاستفاده از جوانان برای یکشبه پولدار شدن هنرمندنماها پهن میشود؟ قطعا اولین ابزار برای جذب فالور حاشیهسازی است.. در ادامه آمده است: یک بررسی ساده نشان میدهد که روزانه میلیاردها تومان توسط سایتهای شرطبندی (قمار آنلاین) به شکل قانونی از کشور خارج میشود. تبلیغ سایتهای شرطبندی را بارها و بارها در صفحات اجتماعی دیدهایم، سایتهایی که پشت پردههاشان داستانهای ساختگی و مبالغ هنگفتی نهفته است و ماجرای عجیبتر فعالیت آنها زیر سایه درگاههای مجاز بانکی است. حال این سوال مطرح میشود که سایتهای شرطبندی با وجود اینکه هیچ بعد قانونی در ایران ندارند، چگونه از درگاه الکترونیکی بانکهای رسمی کشور استفاده میکنند؟آنطور که گفته میشود سایتهای شرطبندی از روشهای متفاوتی برای پرداخت و دریافت پولهایشان استفاده میکنند. به عنوان مثال سایتهای شرطبندی تحت عنوان صنفهای مختلف برای درگاه پرداخت اینترنتی ثبتنام میکنند و وقتی درگاه ثبت شد، به سرعت تغییر کاربری میدهند. به بیانی روشنتر فرض بر این باشد که یک فرد تصمیم به راهاندازی سایت شرطبندی میگیرد، برای انجام پرداخت و دریافتها باید درگاهی داشته باشند. طبیعتا هیچ سایت شرطبندی و قمار آنلاینی نمیتواند به سازمان توسعه تجارت الکترونیک مراجعه کند و بگوید که میخواهد سایت شرطبندی راهاندازی کند و نیاز به درگاه الکترونیکی دارد. چراکه هیچ شرکت PSP (شرکتهای با واسطهگری بین بانکها و پذیرندگان که ارائه کننده خدمت هستند) نیز به هیچ سایت شرطبندی درگاه الکترونیکی نمیدهد. بنابراین این افراد تمام مراحل قانونی برای دریافت درگاه را انجام میدهند و درگاهی را برای یک سایت فروش کالا و یا خدمات قانونی آنلاین مثل کتابفروشی دریافت میکنند. پس از اینکه درگاهی در اختیارشان قرار گرفت آدرس درگاه پرداخت اینترنی که شرکت PSP در اختیارشان قرار گذاشته تغییر داده و و به یک سایت شرطبندی منتقل میکنند.
با توجه به مسائل گفته شده میتوان نتیجه گرفت که گرداننده سایتهای شرطبندی با دور زدن قوانین درگاههایی را دریافت و تحت پوشش آن پرداخت و دریافتهایشان را انجام میدهند.
جوان در یکی از گزارش های صفحه اول خود آورده است: استراتژی ایران برای «بیاثر کردن تحریمها» به جای انتظار برای رفع تحریمها، اداره چندین ساله کشور بدون فروش کافی نفت و حرکت به سوی اقتصاد بدون نفت، اختلافات جناحی بر سر شیوه مقابله با تحریمها در داخل، مصوبه اخیر مجلس در موضوع هستهای و استنکاف تلویحی دولت از آن، انتخابات ۱۴۰۰ و تأثیر وضعیت تحریمها در سرنوشت جناح مذاکرهکننده برجام در ایران و نهایتاً شرطیکردن دوباره اقتصاد ایران و نگهداشتن استخوان برجام لای زخم معیشت مردم و وقتکشی در انجام اقتصاد مقاومتی، همه و همه از چشماندازهایی است که مشاور امنیت ملی بایدن به آن توجه کافی کرده است و حالا امریکا برای «مرغان حریص بینوا» صدهزاران دام و دانه در آستین میپروراند تا هرچقدر در انبان داخلی اقتصاد و سیاست برای تکیه بر پای خویش و بینیازی از غرب اندوختهایم، همچون موشی از ایرانیان برباید. سالیوان با همین انگیزه اعلام کرد که دولت بایدن میخواهد با بازگشت به برجام و پایبند کردن ایران به توافق هستهای ۲۰۱۵، برنامه هستهای ایران را زیر کنترل بگیرد.تیم بایدن وارد کاخ سفید نشده، در باغ سبز را باز کرده و سیگنال مذاکره میفرستد، در باغ سبزی که تیم دیپلماتیک دولت روحانی، یک بار هم آن را در جریان مذکرات منتج به برجام آن دیده است. جیک سالیوان، گزینه «مشاور امنیت ملی» بایدن میگوید امریکا میخواهد به توافق هستهای برگردد؛ برخلاف دیگر مقامهای امریکایی، او علیالظاهر نه فقط هیچ پیش شرطی نگذاشته، حتی عامدانه تلاش کرده از لفظ تحریم هم استفاده نکند.دیپلماتها پشت دوربینها که صحبت میکنند، یک جور هستند، ولی وقتی پشت درهای بسته اتاق مذاکره مینشینند، حرف زدنشان متفاوت است. جیک سالیوان را باید جزو آن دسته دیپلماتهایی قلمداد کرد که اتاقهای دربسته مذاکره را بیشتر از پشت دوربینها دوست دارند، کسی که از همین حالا عنوان مشاور امنیت ملی بایدن را یدک میکشد، جزو معدود طراحان توافق هستهای با ایران است و از زمان پاگرفتن مذاکرات مخفی معروف به «کانال عمان»به همراه ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات با ایران حاضر بوده است. او طبعاً نه فقط با محمدجواد ظریف و تیم او آشناست، دولت روحانی را هم خوب میشناسد. سالیوان روز دو شنبه در یکی از اولین موضعگیریهایش از زمان باخت ترامپ در انتخابات، گفته که دولت آینده امریکا قصد دارد با بازگشت به توافق هستهای ایران و مجبور کردن تهران به پایبندی به مفاد توافقنامه اصلی، برنامه هستهای ایران را بار دیگر تحت کنترل قرار دهد. حرفهای او کپی برابر با اصل همان حرفهایی است که اوباما و تیمش میزدند. آنها درماههای مذاکره از ۱۹ هزار سانتریفیوژ ایران صحبت میکردند و سالیوان هم حالا از سانتریفیوژهای ایران صحبت میکند: «در وضعیت خطرناکی قرار داریم. آنها اورانیوم بیشتری غنی کردهاند. ما (از توافق) خارج شدیم و تنها هستیم.»سالیواان در سخنرانی خود که آن را روز دو شنبه در اجلاس شورای مدیریت «وال استریت ژورنال» بیان کرده، یک بار دیگر وعده میلیارد دلاری به طرف ایرانی داده و گفته که بازگشت (امریکا) به توافق، به معنای لغو تحریمهای میلیارد دلاری برای تهران است و البته این را هم پیشبینی کرده که لغو تحریمها «زمینه را برای مذاکرات بعدی درباره مسائل گستردهتر فراهم خواهد کرد.» این سخنان سالیوان، تکرار همان رویکردی است که باراک اوباما رئیسجمهور قبلی امریکا در پیش گرفته و معتقد بود، سر ریز کردن دلارها به سمت ایران و باز کردن اقتصاد ایران، زمینه را برای رشد طبقهای از تجار آماده میکند که خود مانعی مقابل برنامه هستهای ایران هستند.مشاور امنیت ملی بایدن خوب ظریف را و ظرافتهای او را میشناسد و ظاهراً به او توصیه شده برای اینکه چینی مذاکرات آتی با ایران ترک برندارد، فعلاً از عبارت «تحریم» که سیاست خارجی امریکا معتاد به آن است، استفاده نکند. او گفته که پاگرفتن مذاکرات به ایران بستگی دارد و اگر حاضر به همراهی نشود، آن زمان امریکا میتواند از کشورهای دیگر بخواهد به آن بپیوندند تا به ایران نشان دهند گزینه دیگری ندارد. سالیوان از بازگشت به برجام صحبت کرده و ظاهراً برای آن قید و شرطی هم نمیگذارد، ولی نگفته چه تضمینی هست که این توافق نیمبند، فرضاً بعد از چهار سال اجرا، به سرنوشتی دچار نشود که دولت ترامپ برای آن رقم زد، هرچند خیلیها امید چندانی ندارند که بایدن هم گلی به سر این توافق محتضر بزند. سالیوان در خصوص خاورمیانه هم توافقات عادیسازی روابط میان برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در دولت ترامپ را باارزش توصیف کرد و گفت دولت بایدن این روند را ادامه خواهد داد. سالیوان گفت: به تقویت و تعمیق و گسترش عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی امیدواریم.
ایران در گزارشی وضعیت فروش نفت کشورر را بررسی کرده است. این روزنامه مینویسد: بزرگترین واردکنندگان نفت آسیا در حال آزمایش آبها هستند؛ به این امید که دولت جدید ایالات متحده در دوره رئیس جمهوری جو بایدن، زمینه را برای ازسرگیری صادرات نفت خام از ایران و ونزوئلا فراهم کند. به عبارت دیگر، همه منتظر لحن نرمتری از بایدن هستند و به همین سبب مدتی است که مشغول سنجش شرایط هستند که اگر خرید نفت از ایران و ونزوئلا را افزایش دهند و یا از سر بگیرند، آیا شرکتهای آنها تحریم میشوند یا خیر؟ و چگونه این اتفاق رقم خواهد خورد. به این مسأله در عرف تجارت جهانی «آزمایش آبها» گفته میشود که معمولاً با خرید تکمحمولهها آغاز و در نهایت به قراردادهای مدتدار (ترم) منجر خواهد شد. اکنون به نظر میرسد که خریداران آرامش بیشتری دارند و احتمال میدهند که بایدن شرایط را ملایم کند تا حداقل بتوانند ایران را به لیست تأمینکنندگان انرژی خود بازگردانند. آنها حتی این موضوع را طی روزهای اخیر به زبان آوردهاند. دارمندرا پرادان، وزیر نفت هند، هفته گذشته گفت که این کشور مایل است از تولیدکنندگان بیشتری نفت بخرد. پرادان در حالی این جمله را به زبان آورد که از او سؤال شد: آیا مایل است تحریمهای کاخ سفید علیه ایران و ونزوئلا را در سیاستهای تأمین انرژی کشورش کمرنگ کند؟ خریداران چینی نیز چنین شرایطی دارند. آنها بویژه به نفت خام فوق سنگین ونزوئلا نیاز دارند و از همین حالا ابراز علاقه کردهاند؛ نفتی متمایل به قیر. به این ترتیب بخشی از بازار از همین حالا منتظر بازگشت نفت ایران و ونزوئلاست و این موضوع نوید دهنده این است که با وجود کاهش تقاضا برای انرژی در نتیجه شیوع ویروس کرونا و مازاد عرضه، بازار تمایل دارد که با روی کار آمدن بایدن و کاهش شدت فشارهای امریکا، برای نفت ایران و ونزوئلا جا باز کند. به این معنی که بازگشت به بازار اگرچه سخت اما ممکن است.
در زمان رئیس جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده سیاست خارجی تهاجمی را دنبال کرد. تحریمها علیه ایران را بویژه در دو بخش روابط بانکی و صنعت نفت، در سال 2018 بازگرداند و سپس اقداماتی را برای محدود کردن صادرات نفت خام ونزوئلا در سال بعد انجام داد. ترامپ و تیم او، پالایشگاههای آسیایی را مجبور کردند تا به دنبال گزینههای نفت خام ترش متوسط و سنگین برای جایگزین نفت این دو کشور باشند. حالا روزهای آخری است که ترامپ در کاخ سفید است. البته در شرایطی که او در حال تشدید تحریمهای خارجی است، امید در بین خریداران آسیایی به کنار رفتن این تحریمها زیاد شده و این مشتریان نفتی انتظار دارند که بایدن توافق هستهای با ایران را احیا کند و همچنین با روی کار آمدن او در ماه آینده، فشارها روی ونزوئلا هم کمتر شود. در این رابطه رویترز مینویسد: «مجلس ایران قانونی را ایجاد کرده است که اگر به تصویب نهایی برسد، به نظر میرسد کار بایدن در رسیدن به توافق با ایران را سختتر میکند و این مسأله کمی نگرانکننده است. چرا که این قانون، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران را مجبور به پایان دادن به بازرسیهای هستهای بینالمللی میکند. کار بایدن دشوارتر شده است، مگر اینکه امریکا تحریمهای اساسی را تا فوریه لغو کند. این فقط چند هفته به تیم بایدن فرصت میدهد تا به موفقیت دیپلماتیک دست یابد.»
گزارشهایی از بازارهای بینالمللی و منابع آگاه به گوش میرسد که میگویند از همین حالا کشورهایی نظیر هند مذاکرات برای پیش خرید نفت از ایران را شروع کردهاند. البته از سوی ایران نیز ابراز تمایلها و مذاکرات در جریان است و در روزهای اخیر حتی حسن روحانی، رئیس جمهوری از آمادگی وزارت نفت برای احیای 3 ماهه ظرفیت تولید نفت کشور به منظور افزایش صادرات خبر داد. البته به نظر میرسد که اولین افزایش عرضه نفت ایران به بازار از ذخایر موجود باشد. حالا وزیر نفت هند نیز گفته است: «به عنوان یک خریدار، دوست دارم خریدهای متنوعی داشته باشم و هند حتی قصد دارد برای افزایش اندازه ذخایر استراتژیک نفت خود اقدام کند.» هند از سال 2019 معافیتهای ایالات متحده برای واردات نفت از ایران را از دست داد. در حالی که قبلاً سومین تأمینکننده بزرگ نفت این کشور، ایران بود. این کشور در 10 ماه نخست امسال حدود 3 میلیون تن نفت ایران معادل 72 هزار بشکه در روز را خریداری کرده که 77 درصد کمتر از مدت مشابه سال 2019 است و حالا امیدوار است که با آمدن بایدن این حجم بیشتر شود.
دنیای اقتصاد به ساحت جدید تنش آمریکا و چین پرداخته است. در این گزارش آمده است: چین و آمریکا بعد از رویارویی گسترده در دو جبهه «ارز» و «تعرفه» وارد سومین جبهه رویارویی میشوند: «تکنولوژی». آمریکا برای سالها خاستگاه تکنولوژی، مهد نوآوری و مدینه فاضله کارآفرینان بوده، اما حالا چین به سرعت در حال گرفتن فضا از آمریکاست. از تعداد ابررایانه گرفته تا ثبت اختراع و از داشتن سهم از ۲۰ غول اول اینترنتی گرفته تا میزان سرمایهگذاری خطرپذیر چین که حالا به آمریکا رسیده است. مهمترین الگوی چین برای مبارزه در زمین این رقیب بزرگ، خود آمریکا بوده است. اکنون از هر ۵ فارغالتحصیل چینی در آمریکا چهارنفر به کشورشان بازمیگردند. میزان سرمایهگذاری چین در صنایع کلیدی چون هوش مصنوعی از خود رقیب هم بالاتر رفته و روند الگو گرفتن و کپی کردن معکوس شده است؛ بهطوریکه این شرکتهای آمریکایی هستند که از رقبای چینیشان تقلید میکنند. اپلیکیشنهای چینی در آمریکا محبوبتر میشوند و دیگر، سیلیکونولی به تنهایی مهد نوآوری جهان نیست.