به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۲۱ سالهای که در عملیات طرح ارتقای امنیت اجتماعی محلهمحور توسط نیروهای کلانتری سپاد مشهد دستگیر شده بود و با پوشش پسرانه اقدامات مجرمانه انجام میداد، درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: مادرم زنی بسیار مهربان و خوشقلب بود اما پدرم بعد از چند سال زندگی مشترک با زن دیگری هم ازدواج کرد.
پدرم قاچاقچی موادمخدر بود و از مسیر خلافکاری روزگارش را میگذراند تا اینکه یک روز ماموران انتظامی منزل ما را در حالی محاصره کردند که پدرم مقدار زیادی مواد مخدر خریده بود. او مادرم را فریب داد تا مالکیت مواد مخدر را گردن بگیرد.
- آزاد کردن ۴۵ زندانی با دیه میلیاردی قتل فرزند | آزادی زن قاتل پس از ۱۹ سال
- زوگیری با لباس یگان امداد پلیس | کشف انواع لباس و تجهیزات از پلیسهای قلابی + عکس
اینگونه بود که مادرم برای سالهای طولانی روانه زندان شد و من و خواهرم نزد زن دوم پدرم بزرگ شدیم. در همین حال پدرم همچنان به خرید و فروش مواد مخدر ادامه میداد تا اینکه خواهر بزرگترم از خانه فرار کرد و به عقد یک جوان معتاد درآمد. من هم تا مقطع راهنمایی درس خواندم.
زمانی که ۱۴ سال بیشتر نداشتم، تحمل محیط منزل برایم بسیار سخت بود. رفتارهای زنپدرم را نمیتوانستم تحمل کنم و از طرف دیگر هم هیچکس مرا راهنمایی نمیکرد که مسیر درست را در پیش بگیرم چراکه زنپدرم دوست داشت فقط به فرزندان خودش برسد و من از دیدن این صحنهها عذاب میکشیدم.
به همین خاطر یک روز مقداری پول از جیب پدرم برداشتم و شبانه از خانه فرار کردم. آن زمان نوجوانی بیش نبودم و نمیفهمیدم با این رفتارها آیندهام را نابود میکنم.
روزی در خیابان با احمد آشنا شدم. او برایم خانهای اجاره کرد و من به طور مجردی در حالی به زندگی سیاه خود ادامه دادم که دیگر در منجلاب خلافکاری غرق شده بودم. در این شرایط بود که احمد هم در یک نزاع خیابانی چاقوکشی کرد و جوانی را به قتل رساند. او مدتی فراری بود اما بالاخره به دام کارآگاهان پلیس افتاد و هماکنون حکم قصاص نفس او نیز صادر شده است.
بعد از این ماجرا بود که من برای تامین مخارج زندگی سرقت از منازل در حال احداث را شروع کردم و با پوشش پسرانه شیرآلات، موتور کولر و لوازم دیگر را به سرقت میبردم و با فروش آنها به ضایعاتیها هزینههای خلافکاریهایم را میپرداختم. ولی این بار زمانی که وارد حوزه کلانتری سپاد شدم و تعدادی شیرآلات سرقت کردم، ناگهان خودم را در محاصره پلیس دیدم و نتوانستم فرارکنم.
با توجه به اینکه احتمال میرود دختر مذکور سرقت های زیادی را انجام داده باشد، با دستور ویژه سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) بازجوییها از وی در دایره تجسس ادامه یافت و سپس برای رهایی وی از منجلاب خلافکاری، بررسیهای مشاورهای و اقدامات روانشناختی در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.