به گزارش "ورزش سه"، رضا حقیقی هافبک دفاعی سابق تیم پرسپولیس است که دو سال زیر نظر یحیی گلمحمدی، علی دایی و حمید درخشان در پرسپولیس بازی کرد و در نقل و انتقالات نیم فصل لیگ چهاردهم، به دلیل مشکلات مالی سرخپوشان از این تیم جدا شد و به پدیده مشهد پیوست. او که در جام جهانی 2014 نیز حضور داشت، پس از ترک پرسپولیس، خیلی زود از سطح اول فوتبال ایران کنار رفت و حالا در 32 سالگی، به عنوان فوتبالیست بازنشسته شناخته میشود.
* دوری از فوتبال؛ یک سری مسائل اذیتم میکنند
کلا یک سری مسائل وجود دارد که آدم را اذیت میکند. مثلا در حال حاضر یک سری بازیکن در لیگ برتر وجود دارند که اگر خود من به عنوان مربی 10 تا تیم دستم باشد آنها در یکی از آن تیمها جایی ندارند. ولی به هرحال این بازیکنان وجود دارند، پول خوبی هم میگیرند. متاسفانه فضای مجازی هم به آنها بها میدهد به طوری که قیمت یک بازیکن 200 میلیونی یک دفعه پنج میلیارد میشود. به خاطر همین مسائل مدتی است که از فوتبال فاصله گرفتم تا کمی خودم و خانوادهام در آرامش باشیم.
* افت ناگهانی؛ چرا و چگونه؟
راستش را بخواهید خیلی راجع به این قضیه از من سوال شده است. من فوتبال را از پیام مشهد در لیگ یک شروع کردم بعد از آن با این تیم به لیگ برتر صعود کردیم. آن زمان آقای "خداداد عزیزی" سرمربی ما بود. بعد از آن به دلیل شرایط سنیام و به این خاطر که باید دوران سربازیام را سپری میکردم مجبور شدم تا به تیم فجر سپاسی بروم. البته خودم معتقدم که بهترین تایم فوتبالیام در فجرسپاسی سپری شد. بسیاری این را نمیدانند و فکر میکنند که من زمانیکه بازیکن پرسپولیس بودم برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم. در صورتیکه من اولین بار وقتی در فجرسپاسی فوتبال بازی میکردم محمود خان یاوری عزیز سرمربیام بود به تیم ملی دعوت شدم. واقعا محمود خان خیلی برایم زحمت کشید امیدوارم که روحشان در آرامش ابدی باشد. زمانیکه به فجر سپاسی رفتم سنم خیلی از بقیه بازیکنان کمتر بود ولی با این حال محمود خان بهم اعتماد کرد بازوبند کاپیتانی را به من داد. تا نیمفصل که برای فجر بازی کردم تیم در شرایط فوق العادهای قرار داشت. درست است که فجر در آن زمان مشکلات مالی زیادی داشت ولی ما در رده سوم جدول قرار داشتیم در شرایط خوبی بودیم. بعد از آن من به پرسپولیس پیوستم. آن موقع مثل الان نبود که هر بازیکنی وقتی به پرسپولیس میرود میگوید من از اول پرسپولیسی بودم. وقتی به استقلال میرود میگوید من از اول استقلالی بودم. وقتی هم که به تراکتور میرود میگوید که من از اول تراکتوری بودم. ولی من از اول یک عشق داشتم و آن هم پرسپولیس بود.
* قسمت دوم؛ جدایی از پرسپولیس...
قبل از اینکه به این تیم ملحق شوم امیرخان قلعهنویی به من برای پیوستن به استقلال پیشنهاد داد ولی من نپذیرفتم. نه به این خاطر که استقلال تیم بدی باشد نه. بلکه به این دلیل که دوست داشتم آرزوی کودکیام را برآورده کنم روزی بتوانم برای پرسپولیس به میدان بروم به این تیم پیوستم. خداراشکر در تیم محبوبم خیلی خوب کار کردم زمانیکه از جام جهانی 2014 برگشتم. از (هرتابرلین، دیناموکیف اوکراین، راپیدوین اتریش، الاهلی امارات) پیشنهادات مالی فوقالعادهای داشتم. حتی قیمت من آن زمان در ترنسفرمارکت به 2 میلیون پانصدهزار یورو رسیده بود. ولی من به خاطر قرادادی که با پرسپولیس داشتم نتوانستم هیچکدام از این پیشنهادات را بپذیرم. حتی با آقای دایی هم مشورت کردم علی آقا گفتند: تو فعلا پرسپولیس بمان. به خاطر اینکه من خودم هم در هرتابرلین بازی کردم بعدا از طریق ارتباطاتی که دارم کانال میزنم تا با شرایط بهتری به آلمان بروی. ولی متاسفانه نتایج هفته هشتم لیگ خیلی جالب نبود آقای دایی از هدایت تیم برکنار شدند. بعد از آن هم حمید خان درخشان آمدند. که من همان زمان هم در تمامی بازیها حضور داشتم شرایط تیم به طور کلی بد نبود. تا اینکه در آن برهه از زمان آقای سیاسی به عنوان مدیرعامل باشگاه به زندان افتادند شرایط باشگاه پرسپولیس هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ کاری و مدیریتی به مشکل برخورد. یعنی هیچکس در باشگاه پدرو مادر خودش را هم نمیشناخت. دقیقا زمانیکه که تیم داشت برای بازیهای آسیایی آماده میشد، پیشنهادی برایم از تیم پدیده مشهد آمد از آنجایی که من خودم مشهدی هستم و پیشنهاد از لحاظ مالی خیلی خوب بود، پیش خودم فکر کردم که خوب چقدر عالی هم فوتبالم را بازی میکنم و هم کنار خانوادهام هستم.
* انگیزه ام ناگهان فروکش کرد
هر وقت که شرایط پرسپولیس در سالهای بعد بهتر سد باز دوباره برمیگردم. استارت بدشانسی و انتخاب بدم از همینجا شروع شد. "ضرب المثلی هست که میگویند: همیشه با یک اشتباه 19 نمیشوی بعضی وقتها صفر میشوی." حقیقتش را بخواهید قدر خودم و موقعیتم را ندانستم. مثل این است که تو در یک خانه 500 متری زندگی کنی، یک دفعه تو را ببرند در یک خانه 20 متری بگویند: بیا حالا اینجا زندگی کن. واقعا همین بود. این اتفاق خیلی من را از لحاظ روحی و روانی سرخورده کرد. به طوری که هرکس که مرا میدید میگفت: خیلی اشتباه کردی که از پرسپولیس جدا شدی این تصمیم را گرفتی. بعدش به خودم گفتم به هر حال این تصمیم مثل تف سربالا است. بهتر است از این به بعد دیگر روی فوتبالم تمرکز کنم تا همهچیز بهتر شود. ولی متاسفانه در پدیده به مشکل خوردم سال بعد تصمیم گرفتم که به صبای قم بروم دوباره شاگرد علی آقا دایی شوم که آن زمان تیمش خیلی شرایط خوبی داشت. ولی آنجا هم دیدم که انگیزهام به طرز وحشتناکی فروکش کرده است. چون وقتی بازیکنی در پرسپولیس بازی میکند، واقعا دیگر با صبای قم و پدیده این تیمها از لحاظ روحی و روانی ارضا نمیشود. راحت بگویم در شرایطی بودم که نه راه پس داشتم و نه راه پیش. سعی کردم این وضعیت را با لژیونر شدن و پیوستن به تیم "سوفانبوری" لیگ تایلند جبران کنم. پیشنهاد باشگاه تایلندی از لحاظ مالی فوق العاده بود. علارغم اینکه بسیاری فکر میکنند که لیگ تایلند بسیار ضعیف است ولی این طرز فکر اصلا واقعیت ندارد. بیشتر تیمهایش مثل بوریرام و.... از امکانات بینظیری برخوردارند همیشه از گروه خودشان در بازیهای آسیایی بالا میآیند. به قدری امکانات و شرایط لیگ تایلند عالی است که من حتی یک سوم آن امکانات را هرگز در ایران ندیدم.
* پایان فوتبال؛ 20 کیلو اضافه وزن آوردم!
اما کشاله ام پاره شد و بعد پدرم هم از دنیا رفت. انگار همه چیز دست به دست داد تا رضا حقیقی به نوعی خسته شود و جا بزند. بعضی وقتها هرچه قدر خودت را به درو دیوار بزنی میبینی که نمیشود. دیگر هیچ چیز آنطور که تو میخواهی پیش نمیرود. بعد از آن چندین پیشنهاد بهم شد. مثلا از گسترش فولاد که اتفاقا بد هم نبود. به قول معروف از یک سوراخ دوباره گزیده شدم. الان شرایطم طوری شده که 20_30 کیلو اضافه وزن دارم. واقعا از نظر فوتبالی مدتی تصمیم گرفتم تا فاصلهام را حفظ کنم. که حداقل از لحاظ روحی و روانی در شرایط بهتری باشم تا ببینم در آینده چه اتفاقی میافتد.
* اگر میخواهید از پرسپولیس جدا شوید...
شجاع خلیلزاده که بهترین رفیق فوتبالیام است ما از تیمملی امید با همدیگر هماتاق بودیم. وقتی که قصد داشت از پرسپولیس جدا شود من خیلی با او صحبت کردم. منتهی شجاع یک شرایط مالی خاص داشت که بسیاری آن را در نظر نمیگیرند. مثلا پول 20 سالهاش را رفت و از لیگ قطر گرفت. به هر حال این را هم مردم باید درک کنند و در نظر بگیرند. ولی خیلیها هم هستند که بعد از جدا شدنشان از پرسپولیس شرایط خیلی بهتری پیدا میکنند کلی در مسیر پیشرفت قرار میگیرند مثل مهدی طارمی. ولی من نه به عنوان نصیحت بلکه به عنوان کسی که دوست دارد تجربیاتش را در اختیار بازیکنان جوان مخصوصا پرسپولیسیها قرار دهد میگویم: اگر بازیکنی قصد جدایی از پرسپولیس را دارد تیمی که میخواهد به آن ملحق شور چهار پنج لول از پرسپولیس بالاتر است برود.
* در این مدت خیلی به من تهمت زدند
درکل فضای مجازی چیزی نیست که کسی از آن بدش بیاید همه به نوعی با آن مشغول هستیم. معتقدم یک سری از حرفها را که جایی نمیتوان بازگو کرد در سوشالمدیا به خوبی میتوان آنها بیان کرد. ولی همه ما میبایستی قبل از استفاده از فضای مجازی فرهنگ آن را داشته باشیم. چرا که فرهنگ فضای مجازی از خود آن هم مهمتر است. من در پیج شخصیام پست و استوریهای مختلفی را بارگذاری میکنم هر از چندگاهی شاید کری هم بخوانم، ولی کسی نیست که ببیند چقدر به خودم و خانواده فحاشی میشود. چقدر در این مدت به من انگ چسباندند. ولی واقعا برایم مهم نیست چون من اصلا برای مردم و حرف آنها زندگی نمیکنم. اما جایی که فکر کردم میتوانم با یک مصاحبه، تیکه و یا طعنه از تیم محبوبم دفاع کنم این کار را انجام دادم باز هم انجام خواهم داد.
* در ماجرای علی و مهرداد، ایران عزادار شد
واقعا فقط بحث درگذشت علی، مهرداد عزیزمان نیست. ما در این مدت هر کدام از عزیزانمان را که از دست دادیم واقعا از صمیم قلب متاثر شدیم. مخصوصا این دو عزیز که مردم با آنها خاطره داشتند. دیگر در آن قضیه بحث رنگ تیمها اصلا ملاک نیست. فوتبال ایران دو دسته گل را از دست داد. کل جامعه مردم ایران به نوعی عزادار شد. درست است که افتخار همبازی شدن با این دو عزیز را نداشتم ولی به این دلیل که از کودکی پرسپولیسی بودم آنها بارها و بارها با بازیهای زیبایشان دل من و امثال من را خیلی شاد کرده بودند. واقعا بعد از درگذشت علیآقا و مهرداد خان خیلی حال روحیهام به هم ریخت ناراحت شدم. برای هر دو آنها آرزوی آرامش ابدی و برای خانواده و دوستدارانشان هم آرزوی صبر و سلامتی میکنم. امیدوارم که این ویروس هر چه زودتر از بین برود تا همه مردم بتوانند دوباره به زندگی روزمره خودشان برگردند.
* بازیکن مورد علاقه؟ شجاع و سیدجلال
لژیونرها که به هر حال همگی آنها باعث افتخار فوتبال و کشورمان هستند. ولی من در کل دو بازیکن را خیلی خیلی دوست دارم. اولی شجاع خلیلزاده بهترین دوستم است. که آرزو میکنم هرجا هست و هر تصمیمی که میگیرد در آن به موفقیت برسد. ولی جدا از شجاع بازیکنی که همیشه دوست دارم برای بازیکنان جوان مثال بزنم سید جلال حسینی است. آقا جلال از دوره قبل از من حتی در دوره من هم تا همین حالا فوتبال بازی میکند. هنوز هم در سطح اول فوتبال ایران حضور دارد. ماشاالله هزار ماشاالله هم عالی است. سید جلال بازیکنی است که همیشه بهترین خودش را به نمایش میگذارد. او چه بازی کند، چه نکند، چه پول بگیرد چه نگیرد هرگز کوچکترین حاشیهای ندارد. آقا جلال یک کاپیتان تمام عیار یک الگوی مثال زدنی برای جوانترهاست. ببینید پرسپولیس خارج از زمین در بین کادرفنی آقا یحیی، افشین خان، آقا کریم، حمیدخان مطهری و بزرگترهای زیادی را دارد که همیشه بالای سر بازیکنان و تیم هستند ولی بنظرم سید جلال داخل زمین با همه فرق میکند. او خیلی در موفقیتها و نتایج خوب تیم تاثیر مستقیم دارد در هفتههای اخیر مدام گلهای سه امتیازی میزند. به عنوان یکی از هواداران پرسپولیس خوشحالم که در تیم محبوبم آقا جلال حضور دارد. بازیکنی که همیشه میتوان مثل یک نقطه قوت به تجربه و هوشاش اتکا کرد. امیدوارم که پرسپولیس و سیدجلال همیشه موفق و سربلند باشند و در کنار هواداران عزیزمان بهترین نتایج را کسب کنند.
مصاحبه از ترنم کشاورز