به گزارش ایرنا، مرکز پژوهش های «الجزیره» قطر در گزارشی به قلم «ابراهیم متقی» استاد دانشگاه تهران نوشت: طی مذاکرات هسته ای ایران، «جوبایدن» درباره ایران موضع هماهنگی را با «جان کری» و «باراک اوباما» در پیش گرفت. بایدن در مناظرات انتخاباتی و مصاحبه های مطبوعاتی اشاره کرده است که آمریکا نمی تواند سیاست های منطقه ای ایران را نادیده بگیرد. از این رو، ایران یکی از اولویت های اساسی سیاست خارجی و بین المللی آمریکا خواهد بود.
دراین گزارش آمده است: رسیدن به سطح جدیدی از روابط ایران و آمریکا در زمینه مسائل منطقه و راهبردی تحقق نخواهد یافت مگر اینکه مسنولان آمریکا جایگاه ایران و جایگاه ساختاری آن را در نظام منطقه ای به رسمیت بشناسند. پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ زمینه را برای شکل دهی ذهنیت بازگشت امید به دیپلماسی ایران برپایه انعطاف آمریکا درباره توافق هسته ای مهیا کرد. همچنین واقعیت های تعامل دیپلماتیک در روابط ایران و آمریکا نشان می دهد که دو کشور در دوره های مختلف همکاری، رقابت و تنش را پشت سر گذاشته اند. می توان دلیل اصلی این فراز و نشیب در روابط را به الگوهای (مدل های) امنیت منطقه ای و بحران های بی پایان در جغرافیای سیاست منطقه خاورمیانه دانست. زیرا جغرافیای سیاسی خاورمیانه بر تهدیدهای بی پایان متکی است و به این دلیل کشورهای منطقه برای مقابله با یکدیگر سازوکارهای «موازنه تهدیدها» را دنبال می کنند.
الجزیره ادامه داد: بایدن تلاش می کند دیپلماسی جدیدی را درباره ایران آغاز کند. احتمال دارد دیپلماسی جدید بر محور مسائل اقتصادی، کاهش تحریم ها و آغاز مذاکرات جدید درباره مسائل منطقه ای و راهبردی بچرخد. با توجه به این اندیشه که بایدن نظریه «بازگشت متوازن» را درباره ایران تایید می کند، هرگونه تحرک دیپلماسی بایدن درباره ایران قطعا در موازنه قدرت در منطقه و رفتار کنشگران سیاست بین المللی و موازنه اجتماعی در ایران تاثیر خواهد گذاشت.
در بخشی از این گزارش می خوانیم: تمرکز اصلی سیاست های بایدن درباره ایران و برخی کشورهای منطقه بر چندجانبه گرایی و نهادگرایی استوار است. بنابراین امکان ندارد که این افکار در زمان اندکی تغییر کند. اما از سوی دیگر در دوره دولت جدید آمریکا گریزی برای از سرگیری دیپلماسی میان آمریکا و ایران نیست. شایان ذکر است که سیاست آمریکا در دوره بایدن از فضای اجتماعی، رسانه ها و اندیشکده ها و الگوهایی که دیگر کنشگران سیاسی بین المللی دنبال می کنند تاثیر خواهد پذیرفت.
این تحلیلگر افزود: تیم سیاست خارجی بایدن تلاش می کند روند جدیدی را آغاز کند که راه رای برای همکاری چندجانبه بین ایران و آمریکا فراهم می کند. برای تحقق این اهداف مسوولان دولتی و امنیتی دولت بایدن برای آغاز شکل جدیدی از دیپلماسی کارآمد با ایران تلاش می کنند. ممکن است دیپلماسی جدید بر روی محورهای اقتصادی و کاهش تحریم ها و آغاز مذاکرات جدید درباره مسائل منطقه ای و راهبردی متمرکز شود.
سیاست منطقه ای بایدن درباره ایران
این گزارش که در تارنمای این اندیشکده قطری انتشار یافت، حاکی است: موضوع اصلی در رویکرد بایدن درباره ایران توازن منطقه ای و راهبردی است. بایدن با توجه به کارنامه فعالیت سیاسی خود و جایگاهش در ساختار قدرت آمریکا همواره سیاست ایران را بر اساس نیاز به توازن در سیاست منطقه ای دنبال می کرد. بایدن این رویکرد را دارد که جمهوری اسلامی ایران با بهبود جایگاه ژئوپلتیک خود و همچین استفاده آرمانی از جبهه مقاومت به عنوان یک منطقه ژئوپلتیک برای امنیت ملی خود تلاش می کند. سیاست منطقه ای آمریکا در دوره بایدن ادامه راهبرد موازنه خارجی خواهد بود. برپایه این دیدگاه، دیپلماسی و توازن منطقه ای جایگزین گزینه نظامی خواهند شد. بایدن نظریه «بازگشت متوازن» را درباره ایران تایید می کند. همچنین تیم سیاست خارجی بایدن معتقد است که هرگونه همکاری اقتصادی با ایران باید به بهبود اوضاع امنیتی منطقه خلیج (فارس) منجر شود. از این رو، ادامه دیپلماسی توافق هسته ای زمینه را برای شکل گیری مدل جدیدی از تعامل میان ایران و بایدن درباره مسائل منطقه ای شکل خواهد داد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: دلیل اصلی فشار راهبردی و تاکتیکی بایدن به ایران کاهش قدرت بازدارندگی و تاکتیکی جمهوری اسلامی در محیط منطقه ای است. می توان قدرت بازدارندگی ایران را یکی از شاخص های اصلی قدرت تاکتیکی ایران علیه تهدیدات خارجی به شمار آورد. همچنین برنامه موشکی ایران مولفه اصلی بازدارندگی راهبردی ایران به شمار می رود. تجربه تاریخی کنشگران سیاست بین الملل این واقعیت را نشان می دهد که معادله قدرت نقش بازدارندگی مهمی را بازی می کند. ایران از قدرت کنشگری برای سیطره بر محیط منطقه ای برخوردار است. گزارش های راهبردی آمریکا بیانگر این واقعیت است که قدرت تاکتیکی ایران از سال ۲۰۰۳ به تدریج افزایش یافته است. به طوری که تشکیل جبهه مقاومت زمینه مناسبی را برای افزایش تلاش ایران برای نفوذ در محیط منطقه ای فراهم کرده است. ایران موفق شده موقعیت خود را در روند امنیت منطقه بهبود بخشد. افزایش قدرت بازدارندگی ایران در نتیجه قدرت موشکی و گسترش نقش جمهوری اسلامی در غرب آسیا است. ایران از طریق قدرت تاکتیکی خود می تواند الگوهای اقدام خصمانه آمریکا را در برخورد با جمهوری اسلامی به صورت بازدارندگی تاکتیکی محدود کند.
اندیشکده الجزیره در بخش پایانی گزارش خود آورده است: استراتژی ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری بایدن درباره ایران با نشانه هایی از همکاری مشروط همراه است. مقامات کاخ سفید تا کنون گفته اند محور اصلی همکاری مشروط بر پایبندی ایران به همه بندهای توافق هسته ای متکی است. با وجود اینکه بایدن و تیم سیاست خارجی او در تعامل با ایران بر روی ادبیات همکاری تکیه می کنند اما چنین مفاهیمی به طور کلی از سیاست های عملی آمریکا به دور است. گام نخست در سیاست دولت روحانی و بایدن بر بازگشت به توافق هسته ای متکی است و بایدن و ایران می توانند از طریق همکاری متقابل و متوازن این هدف را تحقق بخشند. «رابرت مالی» و «ویلیام برنز» و «بلینکن» تلاش می کنند سیاست تدریجی آمریکا درباره ایران را بر اساس الگوی همکاری و تعامل مشخص کنند. تعامل در ذهنیت مسوولان دولت دموکرات آمریکا آغاز دور جدیدی از مذاکرات دوجانبه و چند جانبه است.
مرکز پژوهش های الجزیره خود را یک موسسه پژوهشی غیر انتفاعی مستقل معرفی کرده که در سال ۲۰۰۶ میلادی در کنار فعالیت های رسانه ای شبکه الجزیره قطر تاسیس شده است. این مرکز از طریق رسانه ها و فناوری ارتباطات و عمق بخشی به مولفه های پژوهش های علمی و گسترش دانش تلاش می کند تا نقشی را در افزایش سطح آگاهی و غنی سازی اندیشه های راهبردی در جهان عرب داشته باشد. هدف این مرکز آگاهی سازی و همراه شدن با تحولات منطقه ای و بین المللی و رصد آثار تحولات بر کشورهای عربی و آماده سازی تحقیقات و گزارش هایی در این زمینه است. این مرکز در زمینه های ژئوپلتیک، راهبردی، اقتصادی و اجتماعی، رسانه، مطالعات انسانی و تمدن، نظر سنجی تحقیقات و پژوهش هایی را انجام می دهد.