خبرگزاری میزان - بنا به اعلام سپاه نیوز، حجتالاسلام و المسلمین عبدالله حاجیصادقی به تشریح ویژگیها و فضایل اخلاقی شهید والامقام آیت الله شیخ فضل الله محلاتی و نیز نقش و جایگاه معنویت در ارتقای توان سپاه و اقدامات و کارکردهای این نهاد پرداخت.
سوال: شهید محلاتی در جایگاه نمایندگی، ولی فقیه در سپاه چه خصوصیاتی داشت؟
اگر بخواهم خیلی خلاصه کنم با ادبیات امروزی، مرحوم شهید محلاتی به معنای واقعی خودش یک سرباز فداکار و فرمانبر مطلق امام بود؛ یک سرباز شجاع بود. خیلیها را داریم که برای امام سرباز بودند، اما آنجایی که باید بصیرت، جرأت، جسارت و صراحت به میدان آمدن را داشته باشند، کمتر داشتند؛ در حالی که زندگینامه شهید محلاتی هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب این را نشان میدهد که در سربازی امام تعبد داشت، نه اجتهاد؛ یعنی خیلیها میگویند فلان دستور مقام معظم رهبری را فرمان میبریم، چون مبتنی بر این حکمت قرار دارد و بهتر است؛ اما شهید محلاتی نسبت به امام، معتقد بود.
شهید محلاتی معتقد بود که، چون امام حکیم است، لذا وقتی مطلبی را میگوید، نباید دنبال دلیل آن رفت، بلکه حتماً خیر است؛ لذا در تشخیص اینگونه بود و در عمل هم همه چیز را فدای امام میکرد؛ این ویژگی خیلی برای او نقشآفرین بود تا جایی که حاضر شد از حق و جایگاه خود کوتاه بیاید به خاطر اینکه نظر امام را عمل کند؛ لذا اگر کسی دقت کند، امام در پیام شهادت ایشان اشارهای دارند به اینکه تحملهای زیادی را محلاتی داشته به نحوی که با مشکلات خیلی با تحمل برخورد کرده است؛ این بازمیگردد به مسائلی که در داخل سپاه داشتند و مواضعی که میگرفتند و برخیها آن را تحمل نمیکردند.
اما در کنار این موضوع، شهید محلاتی سه نقش بزرگ را هم در دوران حضور خود در سپاه داشت. یکی نقش هدایتی و تربیتی بود؛ بالاخره شهید محلاتی بهعنوان نماینده، ولی فقیه که نماینده بُعد رهبری و ولاییِ، ولی فقیه محسوب میشد، بود.
شهید محلاتی بزرگترین رسالت خود را این میدانست که پاسداران را رشد تربیتی و معرفتی دهد و در این وادی خیلی زحمت کشید و کارهای فراوانی هم انجام داد؛ بُعد دوم، بُعد صیانتی بود؛ خیلیها دنبال این بودند تا سپاه را به معنای امروزی آن تصاحب کنند، اما محلاتی از سپاه صیانت کرد تا مبادا سپاه وارد دستهبندیها شود و بخواهد هزینه افراد شود.
تلاش آیتالله محلاتی این بود که سپاه منطقه امام باشد، نه منطقه افراد دیگر و اینکه سپاه را در منطقه امام نگه دارد و به هیچ جریان و گروه و شخصیتی میدان ندهد که بخواهد این منطقه را برای خود کند؛ ضمن اینکه سپاه با همه شخصیتها و همه جریانهای سیاسی ارتباط داشت، اما در عین حال در هیچ دستهبندیای وارد نشد. واقعاً در صیانت سپاه، شهید محلاتی نقش بسیار تعیینکننده و مؤثری داشت.
نقش سوم شهید محلاتی نقش حمایتی بود؛ شهید محلاتی مدتی را علاوه بر اینکه نماینده امام در سپاه بود، نماینده مجلس بود و حتی در بیرون نیز جلسات و مسئولیتهایی هم داشت؛ در واقع او یکی از مدافعان قاطع سپاه در مجالس مختلف بود؛ لذا نقش ایشان در سپاه مخصوصاً در زمان بنی صدر بسیار مهم بود.
شهید محلاتی به معنای واقعی حامی قاطع و محکمی برای سپاه در مجالس گوناگون بود؛ اینها در کنار خصوصیات فردی شهید محلاتی مثل سربازی و شجاعت بود؛ وی واقعاً برای امام حاضر بود در تنور برود و حتی در یاران امام کمتر سراغ دارم که کسی مثل محلاتی باشد.
سوال: ارتباط پاسداران با ایشان به چه نحوی بود؟
شهید محلاتی ارتباط خیلی خوبی با پاسداران و بدنه سپاه داشت؛ چون آن موقع بحث درجه مطرح نبود. خاطرم هست آن زمان ستاد فعلی سپاه را که ستاد مرکزی سپاه میگفتند هم در نمازخانه و هم سر میز غذاخوری، شهید محلاتی با همه کارکنان در عضویتها و درجات مختلف که آنجا خدمت میکردند بهویژه جوانان یکی بود؛ یعنی همه یکسان بودند و به ما هم تأکید میکرد با بدنه سپاه ارتباط خوبی داشته باشیم.
آیتالله محلاتی بهعنوان یک مسئولیت و قرارداد، نماینده امام در سپاه نبود، بلکه با اعتقاد به پاسدارها کار میکرد؛ ضمن اینکه در برابر لغزشهای آنها هم قاطع بود و آدمی هم نبود که معنویت و جاذبهها آن را از مأموریتهای دافعهدار بازدارد؛ یعنی در برابر لغزش مخصوصاً آنجایی که احساس میکرد پاسدار یا مسئولی نسبت به مواضع امام، ضعیف است در برابر آن قاطع عمل میکرد.
شهید محلاتی در بحث صیانت که عنوان شد، کمیسیونی را بهمنظور پیگیری فرمان امام ایجاد کرده بود و وقتی از نظر امام درباره موضوعی مطلع میشد، نسبت به آن موضوع بسیار قاطع بود؛ بهعنوان مثال اینکه در سپاه باندبازی نباشد و در اجرای آن با هیچ کس تعارف نداشت؛ البته در عین قاطع بودن، نسبت به پاسداران و سربازان بسیار مهربان بود.
سوال: در زمان شکلگیری سپاه، گروههای التقاطی و افراطی بسیاری وجود داشتند؛ توصیه شهید محلاتی درباره نحوه برخورد با اعضای چنین گروههایی چه بود؟
شهید محلاتی نسبت به چنین جریانهایی بصیرت و آگاهی داشت؛ مبنای بصیرت آن هم امام بود؛ یعنی شاخص تشخیص مواضع جریانها را امام میدانست؛ لذا معتقد بود که هرکس با امام زاویه دارد، از ما نیست؛ ولی چنانچه هرکس با امام باشد، سلیقههای آن هرچه بود، مهم نیست.
به همین جهت در برابر جریانهای سیاسی و معاندین مانند مجاهدین خلق واقعاً موضع جدی داشت؛ البته نسبت به جریانهای درون انقلاب نیز بسیار مسلط بود. او یکی از برجستهترین افرادی بود که نسبت به جریان بنیصدر همیشه ناراحت و منتقد بود؛ در واقع نسبت به تفکرات لیبرالیستی خیلی موضع صریح و تندی داشت.
سوال: شهید محلاتی در مورد نقش دین و روحانیت در سپاه چه نظری داشت؟
شهید محلاتی باور داشت که هویت حقیقی سپاه و پاسداری روحیه و ماهیت دینی و فرهنگ عاشورایی، حسینی و علوی است؛ اصلاً هویت سپاه را به مکتبی بودن و ماهیت دینی آن میدانست؛ لذا خودش را مأمور این میدانست که نسبت به این هویت دینی سپاه که حقیقت سپاه را تشکیل میدهد، هم به لحاظ معرفتی و هم به لحاظ رفتاری وعملی کار کند.
تمام تلاش آیتالله محلاتی این بود که آنچه میتواند انجام دهد تا بصیرت و معرفت دینی افراد و به دنبال آن، تعبد دینی افراد نسبت به احکام شرع روز به روز بالا برود. او میگفت که کارکرد و تأثیرگذاری هر پاسداری به میزان ظرفیت او نسبت به دین است؛ لذا هرچه این درجه بالا برود، نقش پاسداری بیشتر میشود؛ این را هم برای افراد و هم برای نهاد سپاه عنوان میکرد؛ بر این اساس، محلاتی به دنبال این بود تا سازمان سپاه دینی شود.
اینکه الان میگویند «دولت اسلامی»، به این معناست که هرچند نظام اسلامی در کشورمان حاکم است، ولی هنوز تا رسیدن به دولت اسلامی فاصله داریم و این هم به معنای دولتمردان مسلمان نیست، بلکه به معنای این است که باید تمام نهادها، نظامات و چارچوبهای عملیاتی نظام بر اساس اسلام طراحی شود؛ لذا از آنجا که روحانیت محور و بستر شناخت و معرفت دینی هستند، شهید محلاتی همواره نقش مهم و تأثیرگذار آنان در این عرصه را برای سپاه و پاسداران ضروری میدانست و از کیفیت این تعامل و نقشآفرینی مراقبت میکرد.
سوال: شهید محلاتی معتقد بود «باید سپاهی بسازیم که دشمن هوس توطئه علیه انقلاب اسلامی را نکند»؛ آیا اکنون این موضوع تحقق یافته است؟
اگر امروز استکبار جرأت تعرض ندارد؛ اگر موشک دارد، اما جرأت زدن ندارد؛ اگر پهپاد آنها را سرنگون میکنیم، ولی جرأت زدن پهپادهای ما را ندارد؛ اگر آمریکا مقابل ایران در میدان تقابل، تحریم و فشار اقتصادی و جنگ نرم قرار گرفته، قسمت اعظم آن به دلیل آن است که امروز اقتدار و توانمندیهای نیروهای مسلح به ویژه سپاه را میبیند و میداند که سپاه میتواند با آنها مقابله کند و این اراده را هم دارد.
اگر امروز سپاه با مجاهدتهای امثال شهید طهرانیمقدم به این توانمندی موشکی نرسیده بود، آیا آمریکاییها ما را راحت میگذاشتند؟ اگر در حوزه پهپادی، این پیشرفتهای فعلی را نداشتیم، آمریکاییها چه بلایی سر ما میآوردند؟ حال چرا سپاه تاکنون در برابر آمریکا موفق بوده است؟
ما در صنعت دفاعی، به فرامین فرمانده معظم کل قوا عمل کردیم؛ چون نیروهای مسلح مستقیماً زیر نظر ایشان قرار دارند، صنعت دفاعی هم با مدیریت ایشان اداره میشود؛ لذا این موضوع باعث شده تا صنعت دفاعی کشورمان امروز در اوج قدرت قرار بگیرد؛ اما هنوز هم بعد از گذشت ۴۰ سال در صنایع متعددی با اینکه نسبت به فناوریهای دفاعی خیلی سادهتر هستند، مصرفکننده هستیم و حتی آنجایی هم که میگوییم تولید داخل داریم، در حقیقت مونتاژکننده هستیم.
ما موشک دو هزار کیلومتری نقطهزن میسازیم و دقیق هم به هدف اصابت میکند؛ امروز موشکی که قادر است از گنبد آهنین دشمنان عبور کند، بهصورت انبوه آن هم در شرایط تحریمی میسازیم به نحوی که در یک رزمایش، تعداد پرشماری از آنها را شلیک میکنیم؛ در حالی که در دنیا اکثر کشورها حتی قدرتهای نظامی، یک فروند موشک شلیک میکنند و تا دو سال درباره آن تبلیغات و مانور رسانهای میدهند.
در شرایطی که در کشور سایر صنایع حتی ساده نمیتواند خود را به این حد از پیشرفت برساند، چگونه سپاه توانسته به چنین پیشرفتی دست یابد؟ رمز این موفقیت در واقع تکیه به توان خود است؛ شهید طهرانیمقدم از ساخت گلوله خمپاره شروع کرد و به نقطهای رسید که اکنون ایران از برترین نظامهای موشکی در دنیاست و این همان موضوعی است که موجب عصبانیت دشمن شده است.
البته سپاه نه اینکه فقط موشک دارد، بلکه اگر لازم شد از آن استفاده هم میکند؛ ما اراده کردیم که پهپاد آمریکایی را بزنیم؛ هم توانستیم و هم وقتی اراده کردیم، زدیم؛ آنها زمانی که سردار سلیمانی را به شهادت رساندند، گفتند مگر میشود کسی به آمریکا حمله کند؟ اما وقتی ایران پایگاه آنها را در عراق موشکباران کرد، دیدند که میشود و دیدیم که آمریکا بعد از موشکباران عینالاسد از تهدیدات خود عقبنشینی کرد.
امروز سپاه به لحاظ نظامی در اوج اقتدار قرار دارد. سپاه در دهه اول انقلاب آموزش ندیده بود، زیرا فرماندهان این نهاد از کلاس درس دانشگاه به جبهه میرفتند و بعد از حضور در تعدادی عملیات، فرمانده میشدند؛ فرماندهان قرارگاههای سپاه در جبهه کجا آموزش دیده بودند؟ «باکری» ها، «زینالدین»ها و «همت»ها کجا آموزش دیده بودند؟ اما سپاه امروز به پیچیدهترین دانشهای نظامی، فنی، اطلاعاتی و امنیتی مسلط است؛ اشراف اطلاعاتی سپاه به حدی است که تمام تحرکات دشمن و نقاط قوت و ضعف آنها را تحت رصد خود دارد.
اما آنچه از منظر شهید محلاتی عامل اصلی اقتدار سپاه شده، خداباوری، خدامحوری، خداشناسی، معنویت و ارزشهای الهی است؛ اینها مواردی است که امام (ره) و شهید محلاتی بر آن تأکید داشتند و حتی مقام معظم رهبری هم تقریباً در تمام جلسات خود با سپاه، این عوامل را عوامل اقتدار سپاه معرفی میکنند.
الان با وجود همه تهاجمهایی که علیه بُعد معنوی پاسداران صورت گرفته، به فضل الهی وضع ما خوب است و همچنان سپاه از بهترینهاست؛ ارزشهایی در میان پاسداران جوان میبینم که در جای دیگری نمیبینم؛ بهعنوان مثال یکی از آنها «حججی» است که وقتی شهید میشود، همگان آن را میشناسند.
سپاه امروز در همه عرصهها و حوزهها آمادگی دارد تا در برابر هر خطری که انقلاب اسلامی را تهدید میکند، حضور یابد و خود را برای مقابله با آن فدا کند؛ حتی اگر میدان نبرد نظامی هم نباشد، مثل میدان خدمترسانی و سایر عرصههای مورد نیاز کشور و مردم که سپاه باز هم آن را، چون پاسداری از انقلاب میداند، بدونِ اینکه به لباسی که پوشیده و درجهای که دارد، توجه کند، در چنین میدانهایی همانند میدان جنگ همهجانبه وارد میشود.
سوال: سالروز شهادت آیتالله محلاتی روز روحانیت و دفاع مقدس نامگذاری شده است؛ با توجه به این نامگذاری بفرمایید که روحانیت در دفاع مقدس چه نقش و کارکردی داشت؟
روی این موضوع خیلی کار کردم تا جایی که هشت نقش را برای این موضوع قایل هستم؛ اولین نقشی که روحانیت در رابطه با دفاع مقدس داشته، نقش تبیین و تبلیغ است؛ روحانیت، چون هادی مردم بود، روی این موضوع پافشاری و تأکید داشت که مردم را به سمت دفاع مقدس سوق دهد.
نقش بعدی، موضوع روحیه بخشیدن به رزمندگان بود؛ روحانیت میدانست آنچه رزمندگان را در برابر دشمن سرسختی که تمام دنیا اعم از کشورهای شرقی و غربی و منطقهای پشت سر آن قرار داشت، پیروز میکند، داشتن روحیه و ایمان است؛ لذا بالابردن و تقویت روحیه جهادی، شهادتطلبی و فرهنگ عاشورایی کارهایی بود که روحانیت انجام میداد.
نقش دیگری که خیلی از روحانیون داشتند، نقش رزمندگی و پیشتازی عملی است؛ تعداد زیادی از چهار هزار روحانی که تقریباً شهادت آنها برای ما بهعنوان روحانی قطعی است، جزو نیروهای خطشکن بودند؛ یعنی اینگونه نبود که به دیگران بگویند به جبههها بروید و خود در پشت جبههها باشند.
نقش دیگری که برای مردم اهمیت داشت، نقش مشروعیت بخشیدن به دفاع مقدس بود؛ روحانیت با الهام از امام خمینی (ره) سربازان ایشان در بدنه جامعه بودند.
نقش دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، نقش مدیریتی و فرماندهی است؛ تعدادی از روحانیون در میدان عملیات با مسئولیتهایی مانند فرماندهی قرارگاه، تیپ، لشکر، گردان و... حضور داشتند؛ بهعنوان مثال حجتالاسلام «بشردوست» فرمانده قرارگاهی بود که حاج قاسم سلیمانی، احمد کاظمی، خرازی و... از فرماندهان تحت امر وی بودند. علاوه بر این، روحانیون در پشت جبهه در مدیریت کردن شهرها هم فعالیت داشتند؛ به عبارت دیگر در مدیریت شهرها و پشتیبانی از جبههها روحانیون نقش تعیینکننده مدیریتی داشتند.
پشتیبانی، نقش دیگری است که در این رابطه میتوان به آن اشاره کرد؛ طبق آمار یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بدون تکرار در دفاع مقدس حضور داشتند، اما ۳۶ میلیون نفر پشت سر این افراد بودند که آنها را پشتیبانی میکردند؛ روحانیت ملت را در پشت جبههها تبدیل به حامی رزمندگان کردند؛ چون کمکهای مردمی از مساجد راه افتاد در واقع روحانیت، مساجد را به پایگاههای پشتیبانی و عقبه جبهههای جنگ تبدیل کرده بود.
تبدیل جبهههای جنگ به صحنههای آموزش هم از دیگر نقشهای روحانیت در دوران دفاع مقدس است؛ در دوران جنگ روزهای زیادی را در پدافند بودیم؛ لذا روحانیت در چنین مواقعی آموزشهایی را به رزمندگان ارائه میکرد. در واقع دفاع مقدس فقط دانشگاه معنوی نبود، بلکه دانشگاه معرفتی هم بود؛ بنابراین میتوان گفت خیلی از معارف و انسانسازیها در بُعد معرفتی در جبههها توسط روحانیون صورت گرفت.
اما مهمترین نقشی که روحانیون در جبههها داشتند، نقش معنویتافزایی بود. روحانیت میدانست آنچه رزمندگان را استوار میکند، افزایش معنویت آنهاست. با توجه به این موضوع، خاطرهای را از شهید جهانآرا ذکر میکنم و آن اینکه وی یک هفته قبل از شهادتش به بنده گفت اگر قم خدمت آیتالله مشکینی رفتی ـ ایشان مرا میشناسد ـ با رساندن سلامِ من به ایشان بفرمایید که ما فرماندهان در جبهه خیلی که تلاش کنیم، دو کار را میتوانیم انجام دهیم؛ یکی پُر کردن سلاح رزمندگان از گلوله و مهمات و دیگر تأمین خورد و خوراک آنها؛ اما اینجا نه شکم پُر و نه سلاح پُر است که میجنگد، بلکه اینجا ایمان پُر میجنگد که پُر کردن آن هم با شما روحانیون است.
انتهای پیام/