به گزارش اقتصادنیوز، محمدرضا ظفرقندی از جمله چهره های اصلاح طلب حاضر در کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان است؛ متخصصی که در سالیان اخیر فارغ از حوزه طبابت و پزشکی نامش را در موضوعات سیاسی دیده و شنیده ایم؛ امری که نمایندگان اصولگرای مجلس و مخالفان دولت مستقر را حسابی برآشفت.
در واقع در میانه نقدها به ظفرقندی، رد پای بحث های فنی در حوزه بهداشت و درمان کمتر مشاهده میشود و مخالفان اغلب، بر یک محور تاکید کردند؛ مباحث سیاسی. آن ها ظفرقندی را با عبارات و دلایلی چون «تحریم کننده انتخابات»، «نشر بیانیههای تند علیه برخی سیاستهای نظام» و «موضع گیری نامشخص درباره حوادث سال 88» مورد نقد قرار داده و از این رو، او را مناسب برای کرسی وزارت بهداشت و درمان نمی دانند؛ رویکردی که با واکنش اصلاح طلبان همراه بوده است و بسیاری از چهره های سرشناس وابسته به این جریان در روزهای اخیر با اعلام حمایت خود از ظفرقندی و تشریح توانایی ها و دستاوردهای او در حوزه بهداشت و درمان، سعی در خنثی کردن تلاش اصولگرایان داشتند.
البته حمایت ها از ظفرقندی تنها به طیف اصلاح طلبان محدود نمانده است؛ برخی از چهره های نام آشنای اصولگرا هم در روزهای گذشته حمایت خود را از این وزیر پیشنهادی کابینه چهاردهم اعلام کرده اند. چهره هایی مانند علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران که در نامه ای به محمدرضا ظفرقندی، وزیر پیشنهادی بهداشت، ضمن «اعلام آمادگی فرهنگستان علوم پزشکی» برای «مشاوره و همکاری و همفکری» در خصوص «موضوعات مرتبط با سلامت»، موفقیت او را در ماموریت مهم وزارت بهداشت خواستار شد.
عبدالحسین روح الامینی، دیگر چهره اصولگرایی است که از ظفرقندی حمایت کرده است؛ عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس -که سالها فعالیت در راس انیستیتوپاستور ایران و همچنین مشاور باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت اول احمدی نژاد را در کارنامه دارد- درباره اعتماد به این وزیر پیشنهادی مسعود پزشکیان گفته است: «در تخصصی ترین حوزه ای که خود پزشکیان مجتهد است و وزیر بهداشت بوده، به وزیر پیشنهادی آقای پزشکیان اعتماد نکنیم؟»
اما ظفرقندی در طول سالیان اخیر چه موضع گیری های سیاسی داشته که اینچنین فعالیت های سیاسی اش از برنامه های تخصصی ارائه شده او پیشی گرفته و به محل جدال اصولگرایان و اصلاح طلبان تبدیل شده است؟
این متخصص 66 ساله که متولد تهران و فارغ التحصیل پزشکی از دانشگاه تهران است؛ دو دوره ریاست سازمان نظام پزشکی را برعهده داشت. سابقه ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران و همچنین ریاست سازمان نظام پزشکی در دو دوره از جمله دیگر سوابق ظفرقندی محسوب می شود. اما کارنامه او تنها به حوزه بهداشت و درمان خلاصه نمی شود و عضویت در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و نمایندگی این حزب در جبهه اصلاحات را هم می توان به عنوان بخشی از رزومه سیاسی ظفرقندی در نظر گرفت. نکته جالب توجه درباره این وزیر پیشنهادی معرفی او به عنوان یکی از نامزد پیشنهادی این حزب به جبهه اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری 1403 است.
موضع گیری سیاسی دیگر ظفرقندی که مورد انتقاد اصولگرایان هم قرار گرفته، نگارش نامه به بشار اسد در تاریخ 30 مهرماه 1390 همزمان با آغاز بحران سوریه و درگیری دولت این کشور با داعش بود. در این نامه بیش از 200 عضو جامعه پزشکی ایران که عمدتا چهرههای وابسته به اصلاحات هستند، خطاب به رئیسجمهوری سوریه، از کشتار مردم این کشور و استفاده از تسلیحاتی نظیر توپ و تانک اعلام انزجار کردند. البته نام ظفرقندی در نامه 143 چهره سیاسی به رهبر انقلاب درباره رفع حصر محصوران سال 88 نیز به مشاهده میشود.
با این حال ظفرقندی در حوزه تخصصی خود که به بهداشت و درمان اختصاص داشته است نیز چهره ای فعال محسوب می شود و یکی از اقدامات او در این حوزه به 21 دی 1399؛ در بحبوحه شیوع کرونا در جهان و ایران باز می گردد که به همراه چهره های مطرحی همچون ایرج فاضل و مصطفی معین با نوشتن نامهای به حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم، خواهان واردات واکسن کرونا به ایران بدون توجه به مسائل سیاسی، با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود شدند.
اظهارات مخالفان ظفرقندی در جلسه امروز مجلس نشان می دهد که او احتمالا نه راه آسانی برای کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی دارد و نه در وزارتخانه. حتی اگر او بتواند مجلس را به تصدی خود بر وزارت بهداشت اقناع کند، به نظر می رسد مسیر سهلی پیش روی خود ندارد و با چالش های بسیاری در وزارت بهداشت و درمان دست و پنجه نرم خواهد کرد؛ چرا که نظام سلامت ایران سالهاست با چالشها و بحرانهای بزرگی مواجه است که از آن جمله می توان به «کمبود منابع پایدار مالی»، «بحران نابسامانی نیروی انسانی»، «کیفیت پایین خدمات سلامت»، «هزینههای بالای خدمات سلامت در بخش خصوصی»، «ضعف پوشش بیمهها»، «فرسودگی ناوگان خدمات رسانی» و... اشاره کرد؛ چالش هایی که البته ظفرقندی هم به آن ها واقف است و در برنامه های خود برای تصدی کرسی ریاست وزارت بهداشت و درمان به آن ها اشاره کرده است. وزیر پیشنهادی مسعود پزشکیان در برنامه خود به ارائه راه حل هایی برای «تحقق رویکرد سلامت همه جانبه و انسان سالم»، «توجه به اولویت پیشگیری بر درمان در همه قوانین»، «تحکیم تولیت یکپارچه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در امر سیاستگذاری»، «متناسبسازی سهم سلامت از اعتبارات عمومی دولتی»، «توسعه کمی و کیفی بیمهها» پرداخته است.
او همچنین درباره بزرگترین معضل این روزهای شبکه بهداشت و درمان کشور که مهاجرت نیروهای متخصص و کارآزموده است هم اعلام نظر کرده و معتقد است: «با واقعی شدن تعرفهها و هزینه تمام شده» و همچنین «حمایتهای مادی و معنوی از کادر درمان»، میتوان از مهاجرت نیروهای تخصصی حوزه سلامت جلوگیری کرد.
با این همه چالش های اشاره شده، تنها معضلاتی نیست که وزیر آینده بهداشت و درمان باید با آن ها دست و پنجه نرم کند، بلکه میزان بودجه و طیف گسترده کارکنان این وزارتخانه هم یکی دیگر از مشکلاتی است که باید فکری به حال آن کرد.
وزارت «بهداشت» در حالی با بودجه 244 هزار میلیارد تومانی، بیشترین سهم را از بودجه عمومی دولت در اختیار دارد که با توجه به حجم گسترده کارکنان ستادی و نیروهای تحت خدمت خود، بخش عمده ای از این بودجه را باید صرف «تامین حقوق و مزایای کارمندان و کارکنان» خود کنند؛ به عبارتی اگر چه این وزارتخانه رکورد بودجه ای دولت است اما آنچه بخش اعظمی از بودجه این وزارتخانه را می بلعد، هزینه های جاری و پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان است و برنامه های این وزارتخانه، سهم اندکی از بودجه دارند.