اگر به ۹ سال قبل برگردیم، اولین حضور پژمان جمشیدی به عنوان نقش اصلی در تلویزیون را به یاد میآوریم، زمانی که سریال «پژمان» آغاز شد و پژمان جمشیدی و سام درخشانی برای اولین بار در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند، نقشی که به نظر میآمد روابط این دو شخص در واقعیت نمی تواند اینگونه باشد.
اما سالیان بعد و همزمان با آغاز سری دوم «خوب، بد جلف» مهراب قاسمخانی با انتشار متنی در اینستاگرامش نوشت که رابطه درخشانی و جمشیدی در واقعیت هم اینگونه است. در ادامه هم این دو خودشان را لورل و هاردی سینمای ایران دانستند و رفاقت آنها به قدری مشهود است که نیازی به گفتن ندارد. اما حالا زمزمههای جدایی به گوش میرسد. آیا قرار است این دو هنرمند راهشان را از هم جدا کنند؟
داستان تولد زوج درخشانی و جمشیدی به سال ۹۱ بازمیگردد، به سریال پژمان»، زمانی که پژمان جمشیدی تا آن زمان به عنوان یکی از چهرههای فوتبالی شناخته میشد در این سریال جلوی دوربین رفت و توانست به عنوان بازیگر مطرح شود.
جمشیدی در این مجموعه در نقش واقعی خودش به عنوان یک بازیکن فوتبال ظاهر شد که دوران اوجش به اتمام رسیده و در تکاپوی پیدا کردن یک تیم جدید بود. در این کار درخشانی نیز نقش مدیر برنامههای او را ایفا میکرد. با دیدن سریال متوجه میشویم که رفتار هر دوی آنها بسیار عجیب و غریب است. شاید همین موضوع باعث شد تا زوج جمشیدی و درخشانی و سریال «پژمان» محبوبیت خاص خودشان را پیدا کنند.
چهار سال پس از سریال «پژمان»، قاسمخانی که توانسته بود به راحتی روی شخصیت آنها ایده پردازی کند، تصمیم گرفت تا سینمایی«خوب، بد جلف» را بسازد. ترکیب ویشکا آسایش، مانی حقیقی، حمید فرخنژاد، باعث خلق اثر متفاوتی از لحاظ داستانی در سینما شد و باعث کسب دیپلم افتخار بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در سی و پنجمن جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم، این بار بر روی وجه دیگری از زندگی هنری این زوج تمرکز داشت و داستان ارتباط مستقیمی با سریال «پژمان» نداشت. در این فیلم، پژمان همان بازیکن فوتبال بود که وارد عرصه بازیگری شده و سام درخشانی نیز در این فیلم مانند او، در نقش واقعی خودش به عنوان یک بازیگر ظاهر شد. سام در این فیلم سینمایی یک بازیگر تلویزیون و پژمان بازیگر آثار کمدی سینمایی بود که هیچکدام سابقه درخشانی در آثار مهم سینما و تلویزیون نداشتند، اما ادعایشان گوش فلک را کر میکرد.
پس از دوبار موفقیت پیمان قاسم خانی در استفاده از این زوج، نوبت به مسعود اطیابی رسید تا امتحان کند که آیا واقعا زوج سام و پژمان میتواند مخاطب را به سینما بکشاند و گیشه خوبی را برای سینما رقم بزند یا خیر که با فروش ۱۴ میلیاردی «تگزاس» متوجه شد که ترکیب یک فیلمنامه کمدی و با این زوج رقم خوبی را برای گیشه میسازد. یکسال بعد از «خوب، بد جلف» این بار شاهد زندگی دو دوست که در برزیل درگیر اتفاقاتی عجیب و کمدی میشدند، بودیم. این فیلم کاملاً با فرمول آثار گیشه پسند ساخته شده بود و زوج پژمان و سام در آن شخصیت ویژه و یا آورده متفاوتی برای مخاطب نداشتند.
ولی فروش ۱۴میلیاردی «تگزاس یک» و استقبال مخاطبان، سازندگان را بر آن داشت که «تگزاس ۲» را جلوی دوربین ببرند. اگرچه «تگزاس ۲»در محتوا و داستان پایینتر از قسمت قبلی قرار میگرفت، اما این موضوع در فروش و جذب مخاطب تأثیری نداشت و این فیلم در اکران نوروزی سال ۹۸، توانست رقم ۲۵ میلیارد تومان را برای گیشه ثبت کند و در رتبههای اول جدول فروش قرار بگیرد.
اما چیزی که در هر دو قسمت این فیلم جذاب بود، کشمکشها، چالشها و جنجالهای این دو نفر بود که هر بخشی از آن در عین ساده بودن نوشتههای بابک کایدان، خنده را بر لب مخاطبان میآورد و همه این عوامل در کنار هم سبب شد تا مسعود اطیابی، تصمیم بگیرد تا سری سوم این فیلم سینمایی را بسازد.
حالا حدود چهار سال از «خوب، بد جلف ۱» گذشته بود و پیمان قاسمخانی با یک فیلمنامه تازه اما همان شخصیت پردازی، تصمیم گرفت تا با «خوب، بد جلف ۲؛ رادیو اکتیو» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر شرکت کند و روایت همان دو بازیگر ساده و اعصاب خورد کن را به نمایش در بیاورد، همان زمان بود که مهراب قاسم خانی با انتشار پستی در اینستاگرامش نوشت: «من تا حالا خیلی دایرکت داشتم که دوست داشتن بدونن واقعاً شخصیت و رابطه سام و پژمان توی پشت صحنه و دنیای واقعی هم اینطوریه یا نه که باید بگم نه. اینا فیلمه قربونتون برم. سام و پژمان در دنیای واقعی ده برابر بدتر و اعصاب خورد کن تر از اینی هستن که میبینید و شخصیت واقعیشون برای فیلم کمی تعدیل میشه که هم تماشاچی باور کنه و هم قابل پخش در سینمای ایران باشه.
یه جایی خوندم که سوزان هیوارد بعد از بازی توی فیلم «میخواهم زنده بمانم» به خاطر فشار روحی نقشی که بازی کرد، چند ماه توی بیمارستان روانی بستری شد. اینجا هم حمید فرخنژاد بعد از بازی توی قسمت اول و فشار ناشی از سام و پژمان دچار چنین مشکلاتی شد که تازه داره کم کم به زندگی عادی برمیگرده. حامد کمیلی هم الان زیر نظر چندین متخصص اعصاب و روان در حال شوک درمانیه که براش آرزوی بهبود میکنم.
پ.ن: غلط نکنم پیمان واکسنش را پیدا کرده، وگرنه نمیشه این همه مدت در مجاورت مستقیم این دو تا باشی و مبتلا نشی.»
همین نوشته مهراب قاسم خانی کافی بود تا نشان دهد نویسندهها برای طنز پردازی این دو شخصیت خیلی اذیت نمیشوند و کافیست به خود واقعی آنها مراجعه کنند. این دو بازیگر در مصاحبهای در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به خودشان را لورل و هاردی سینمای ایران خواندند.
پس از ساخت «خوب، بد جلف ۲» اینبار محسن چگینی همراه با پیمان قاسمخانی سری سوم این سینمایی را در قالب سریال شبکه نمایش خانگی ساختند تا همان روایت را ادامه دهند، هرچند که این قسمت دچار ضعفهای ساختاری و نوشتاری متعددی است، اما بازهم کنار هم بودن این دو نفر مخاطب را پای تلویزیون مینشاند.اینکه ترکیب این دو بازیگر زوج جذابی و طنزی است شکی در آن نیست اما پس از حرفهای پیمان قاسمخانی، پژمان جمشیدی از احتمال پایان همکاری زوج او و سام درخشانی خبر داد و گفت: «سریال «خوب بد جلف» شاید جزو آخرین کارهای من و سام درخشانی باشد. با توجه به اینکه هرکدام گرفتاریهای خودمان را داریم و شرایط کرونا همه چیز را پیچیده کرده، شاید من و سام تا مدتها دیگر نتوانیم کنار هم بازی کنیم و سریال «خوب بد جلف» شاید آخرین کار من و سام حداقل تا چند سال آینده باشد.»