«کانات بیک مورزا خلیل اف» کارشناس دینی قرقیزستان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک به بررسی وضعیت دینی این کشور و منطقه و خطر افزایش گروههای سلفی اشاره کرد.
خلیلاف گفت: "اگر کشورهای آسیای مرکزی به طور مشترک جریانها و جنبشهای سلفیگری را کنترل نکنند، ممکن است این موضوع، منطقه را تهدید کند".
فارس: وضعیت سلفیگری در قرقیزستان و به طور کلی در آسیای مرکزی چگونه است و اهداف آنها چیست؟
خلیلاف: قبل از پاسخ دادن به این سوال شما ، بگذارید مختصراً معنای واژه سلفیگری یا سلفیت را توضیح دهیم.
از دیدگاه ریشه شناسی، کلمه سلفیت یا سلفیگری به معنای "سابق" یا "اولی" است. در قرون وسطی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیوم الجوزی سهمهای قابل توجهی در شکل گیری و توسعه سیستماتیک سلفی گری انجام دادند.
پس از آن در قرن هجدهم شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب سلفیت را بیشتر توسعه داد و آن را به سطح دولتی ارتقا داد. بر این اساس جنبشی به نام "وهابیت" پدید آمد.
با این حال وهابیها خودشان اغلب از نام "وهابیت" استفاده نمی کنند. وهابیهای امروز خود را "سلفی" می نامند. سلفیگری خود به چند گروه تقسیم می شود. گفته می شود گروه "سلفی های بردبار" و همچنین "سلفی های افراطی" ، "تکفیری ها" و "جهادی ها" وجود دارند.
در آسیای مرکزی، جنبش سلفی توسط دادگاهی در تاجیکستان ممنوع شده است. این جنبش از آن زمان در قزاقستان که جنبش تکفیری سلفی را خطرناک توصیف کرده اند ، ممنوع شده است.
علاوه بر این، بسیاری از تحلیلگران گزارش کرده اند کسانی که در صفوف القاعده و طالبان در درگیری های سوریه و عراق شرکت داشتند از ایدئولوژی سلفی استفاده می کردند.
در حال حاضر در آسیای مرکزی به علت شیوع ویروس کرونا، به نظر می رسد جنبشهای سلفی مانند سایر جنبشها در حال سکوت و سکون است. اکنون دولتها باید اقدامات پیشگیرانه تری را علیه حرکتهای تکفیری انجام دهد.
فارس: آیا کشورهای آسیای میانه اقدامات مشترک و هماهنگ علیه سلفیت دارند؟
خلیلاف: در سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی لیست واحدی از جنبشهای تروریستی و افراطی ممنوع شده وجود دارد. برای جلوگیری از فعالیت جنبشهای تروریستی و تخریبی، توافق نامههای بین المللی و دو جانبه امضا شده و کشورهای آسیای مرکزی در چارچوب این توافقات فعالیت می کنند.
به دنبال آن فعالیت های مشترک تبادل اطلاعات در سطح امنیت ملی هر کشور و سایر نهادهای اجرای قانون انجام می شود. علاوه بر این در بخش مفتیات نیز مقامات با هم در تلاشند با جنبههای منفی سلفیت و جنبشهای تکفیری و افراطی مبارزه کنند.
نمونه بارز آن جلسات مفتیهای کشورهای آسیای مرکزی ، حضور در کنفرانس های مختلف منطقهای و بین المللی و تبادل تجربیات است. این اقدامات به نوبه خود در سطح محلی هم ادامه دارد.
به عنوان مثال در قرقیزستان کتاب های علمای مشهور دینی آسیای مرکزی به زبان قرقیزی ترجمه می شود و کتب عالمان دینی قرقیز نیز به زبان های کشورهای همسایه ترجمه می شود و با این روش تبادل اطلاعات انجام می شود.
فارس: هدف از گسترش سلفیگری در آسیای مرکزی چیست و آیا برای منطقه خطرناک است؟
خلیلاف: بله گسترش سلفیگری در آسیای مرکزی مشهود است. رقابت آنها با سایر جریانات را میتوان به عنوان برخورد دیدگاه ها و ایدئولوژی ها توصیف کرد. اما آیا رقابت بین سلفیگری و سایر فرقه ها تشدید خواهد شد یا آرام می شود - این یک سوال عمده ای است.
چنین نگرانی هایی ، البته ، باید در سطح دولتی رفع شود. دولت باید رویکرد جامعی نسبت به دین داشته باشد.
اول از همه ، آموزش و پرورش دینی باید در سیستم تعلیم و تربیت وارد شود و به مردم، به ویژه دانش آموزان مدرسه، درک صحیحی از دین داده شود.
در کشورهای آسیای مرکزی از جمله در قرقیزستان، چندین فرقه و جنبش در چارچوب اسلام وجود دارد که در بین آنها رقابتهایی هست. البته قانون اساسی ما آزادی دین را در نظر گرفته بنابراین برای تحقق آزادی دینی در مسیر درست باید در چارچوب تعیین شده توسط قانون عمل کنیم و ابتدا باید به بالا بردن سطح آموزش دینی مردم خود توجه کنیم.
در این راستا، دولت باید شرایط را کنترل کرده و به عنوان داوری که قواعد بازی را تعیین می کند باید همه چیز را زیر نظارت خود قرار دهد.
به همین دلیل به طور کلی در کشورهای آسیای مرکزی زمان آن فرا رسیده که نگاه به دین تغییر کرده و دولتها در مورد نقش و اهمیت و جایگاه دین بیشتر تأمل کنند.
فارس: آیا این پیشنهاد شما فقط برای قرقیزستان صدق می کند؟ اگر سی سال گذشته از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را در نظر بگیریم، در این مدت در قرقیزستان طیف گسترده ای از سازمان های مذهبی به وجود آمده پیش بینی شما از آینده چیست؟
خلیلاف: با اینکه در قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی دولتها، سکولار به حساب می آمدند اما در واقع الحادی بودند. آن افکاری که در آن زمان نفوذ کرده، امروز نیز مورد بحث است. در حال حاضر این ایده که کلمه "سکولار" باید در چارچوب اصلاحات قانون اساسی قرقیزستان که اکنون در مورد آن بحث می کنیم حذف شود ، به یک موضوع داغ تبدیل شده است.
اگر معنای کلاسیک سکولار را در نظر بگیریم، دولت سکولار به این معنا نیست که دولت خارج دین باشد بلکه دولتی است که شرایط را برای توسعه ادیان ایجاد می کند.
کشورهای دینسالار، دین و مذهب را در سطح دولتی به رسمیت می شناسند. به عنوان مثال، ملکه انگلیس به عنوان رئیس دولت و کلیسا شناخته می شود.
امروز اوضاع مذهبی در کشور ما پایدار و در عین حال در وضعیت تنش قرار دارد زیرا دولت نتوانسته مسئله دین را به طور کامل حل کند. در حالی که اوضاع در برخی مناطق پایدار است اما در مناطق دیگر تنش ادامه دارد.
نکته اصلی این است که در کشور هنوز قوانین حاکم بر حوزه مذهب مطابق با الزامات مدرن تدوین نشده است.
البته این مسائل به تدریج بررسی می شود. از همه مهمتر، دولت باید مدل رفتار خود با دین را تعریف کند. هنگامی که ما مدل را معین می کنیم، باید یک استراتژی بلند مدت مبتنی بر علم تدوین کنیم که شبیه شرایط فعلی یا کشور دیگری نباشد.
به طور کلی این موضوع مربوط به همه کشورهای آسیای مرکزی است. همانطور که در ابتدا گفتم کلا سلفیگری در کشورهای همسایه ممنوع است و همه ما از وضعیت ترکمنستان که دارای یک دولت قدرتمند است آگاه هستیم.
در عین حال در ازبکستان نیز بر سیاست های مذهبی توسط دولت نظارت دقیق انجام می شود. اما به دلیل ماهیت دموکراتیک دولت در قرقیزستان سیاست مذهبی جنبه های مثبت و منفی هم دارد. در همین حال فعالیتهای سازمانهای مذهبی افراطی از نظر قانونی ممنوع شده است.
در حال حاضر از سال 2003 تا 2017 میلادی 21 گروه به عنوان سازمان های تروریستی و افراطی در قرقیزستان شناخته شده و با تصمیمات مختلف دادگاه ها فعالیت آنها در این کشور ممنوع شده است و گروه های مذهبی سلفی نیز در این لیست وجود دارد که شامل القاعده ، طالبان و سازمان های دیگر هستند.
فارس: بنابراین اگر دولت کنترل سلفی گری را در دست نگیرد ، امنیت کشور می تواند تهدید شود؟
خلیلاف: در آغاز گفتیم سلفیها تقسیم می شوند به سلفیهای مدارا، سلفیهای افراطی، سلفیهای تکفیری و جهادی. به عنوان مثال سلفیهای مدارا یا میانهرو از افراط گرایی دور هستند. آنها خود را سلفی می نامند اما دیگر مسلمانان را طرد نمی کنند و آنها را به کفر متهم نمی کنند.
آنها از نظرات جهادی و دیگر افراطگرایان فاصله دارند. از طرف دیگر سلفیهای تکفیری، جهاد و جنگ را به عنوان اصول اصلی خود انتخاب می کنند. بعنوان مثال می توان به القاعده و طالبان و جنبشی که توسط "اسامه بن لادن" بنیان نهاده شد اشاره کرد.
همچنین می توان از جنبش اسلامی ازبکستان که اکنون به عنوان "جنبش اسلامی ترکستان" شناخته می شود و توسط "جمعه نمنگانی" و "طاهر یولداشف" تاسیس شده بود نام برد.
فارس: پس سلفیها با یکدیگر اختلاف دارند؟
خلیلاف: درگیری و افراطگرایی فقط مربوط به سلفی ها نیست. دلیل این امر این است که بین سایر ادیان در جهان و همچنین در میان بسیاری از ادیان دیگر مانند مسیحیت، یهودیت، بودایسم ، شینتو، کنفوسیونیسم و تائوئیسم هم اختلافاتی وجود دارد چرا که در اینجا تناقضات ایدئولوژیک وجود دارد.
فارس: امروز برخی رسانهها گزارش میدهند تروریستها و افراطگراهای شکستخورده در سوریه به افغانستان منتقل شدند. آیا اکنون آنها تهدیدی برای آسیای مرکزی نیستند؟
خلیلاف: بله ، اعضای بازمانده سازمان تروریستی داعش که در سوریه و عراق مستقر شده بودند اکنون به منطقه "وزیرستان" واقع در مرز افغانستان و پاکستان منتقل شدند.
گفته می شود آنها با طالبان، جنبش اسلامی ترکستان و دیگر سازمانهای آنجا ادغام شده اند. البته نمی توان خطری را که نزدیکی آنها به مرزهای ما ایجاد میکند را منتفی دانست.
البته کشورهای آسیای مرکزی مشکلات داخلی، مرزی، آب و اختلافات دیگری دارند. ما فقط با همکاری منطقه ای می توانیم از پس این تهدید برآییم. تبادل اطلاعات و پشتیبانی متقابل با سازمان های بین المللی ضد تروریسم و ضد افراط گرایی برای جلوگیری از این تهدید کمک می کند.
تروریسم و افراطگرایی نه تنها در قرقیزستان یا آسیای مرکزی، بلکه در سراسر جهان یک مشکل بزرگ است. این خطر در آستانه و بسیار نزدیک است.
انتهای پیام/ح