همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: در این بین اما گروهی از داوطلبان هستند که به عشق امام حسین (ع) خدمت داوطلبانه به این زائران حسینی را انتخاب می کنند و با ارائه خدمات به آنها می کوشند تا سفری ایمن تر پیش رو داشته باشند. پزشکان داوطلب از جمله این افراد هستند که از گوشه و کنار ایران در قالب کاروان طبیبان حسینی به این سفر اعزام می شوند به گفته وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی حدود ۱۰ هزار نیروی پزشکی فقط در مرزهای هشت گانه به زائران خدمت می کنند سیدعلی مرعشی رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلالاحمر هم تعداد پزشکان داوطلب در مراکز درمانی هلال در عراق را حدود ۵ هزار نفر برشمرده است. همشهری با تعدادی از این پزشکان که در حال حاضر در بیمارستان های کربلا و سامرا مشغول خدمات رسانی به زائران هستند گفتگو کرده است.
مهمان خاص شدم
مینا موسایی ۳۴ ساله و تخصص زنان و زایمان دارد. اولین تجربه حضور داوطلبانه او در مراسم پیاده روی اربعین به سال ۹۸ برمی گردد: « ۴ سال است که فارغ التحصیل شده و مشغول کار هستم. هرساله از تلویزیون که شاهد تصاویر حضور میلیونی مردم در مراسم پیاده روی اربعین بودم از این شور و حضور مردم لذت می بردم حتی یک سال برادرم دراین مراسم شرکت کرد و آنقدر از خوبیهای این سفر و حال و هوایش برایم تعریف کرد که مرا کلا هوایی کرد. اربعین سال ۹۸ رزیدنت سال چهارم زنان و زایمان دانشگاه شیراز بودم که متوجه شدم یکی دوتا از هم دوره ای هایم مشغول آماده سازی خود برای این سفر هستند. دیگر انگار دلم برید و خود را به آب و آتش زدم تا از این قافله جا نمانم این در حالی بود که حتی گذرنامه هم نداشتم اما به لطف خدا تمام همانگی های لازم انجام شد و موفق شدم با تیم هلال احمر راهی سفر شوم. آن سال محل خدمت ما درمانگاه "بلد الاولیا" در کربلا بود از درش که خارج می شدی گنبد و گلدسته های حرم حضرت ابوالفضل درست روبرویمان بود. ۱۲ روز در این محل خدمت کردیم از آنجا که این درمانگاه در مسیر پیاده روی نجف تا کربلا بود مراجعه کننده هم زیاد داشت در آن سفر ما امکانات خوب و درجه یکی داشتیم اما در سفر امسال جریان فرق می کند.»
او امسال که تصمیم می گیرد راهی این سفر شود متوجه می شود محل خدمتش سامراست. جایی که همه اطرافیان او را از رفتن منع کردند و با این توضیح که سامرا امنیت کامل ندارد قصد منصرف کردن او از این سفر را داشتند: «امسال من از اول محرم منتظر سفر اربعین بودم. زمان تیم بندی پزشکان متوجه شدم به تیم سامرا اضافه شده و باید راهی سامرا شوم وقتی نزدیکانم از این مسئله خبردار شدند نگران شده و با ابراز نگرانی حتی پیشنهاد انصراف را دادند اما حس غریبی مرا تشویق به این سفر می کرد. بالاخره راهی شدم یکی دو شب اول چون تنها پزشک بانویی بودم که باید عازم سامرا می شدم در کربلا اطراق کردیم هر کس متوجه می شد که قرار است به سامرا بروم می گفت تو طلبیده خاص امام زمانی که چنین سعادتی نصیبت شده است. حالا که در میانه میدان قرار گرفته ام می بینم چقدر خوب شد که آمدم. این جا کلا با کربلا فرق می کند نه از هتل ستاره دار خبری است نه از درمانگاه های مجهز حس غریبی دارد. سیل زائران زیاد است و همه آنهایی که مشغول خدمتند با عشق کار می کنند تعداد بیماران زیادی اینجا به ما مراجعه می کنند و میزان شیفت های ما زیاد است. گاهی برای بهبود حال بیمارانمان مجبوریم خودمان دوندگی تامین دارو، ویلچر و ... را انجام دهیم اما باور کنید همه این ها به عشق امام حسین هیچ سختی ندارد.»
دکتر موسایی از شلوغی پیاده روی اربعین و جمعیت زیادی که امسال در این پیاده روی حضور دارند برایمان می گوید از پاهای تاول زده زائران پیاده و حال و روز گرما زده ها که به محض دریافت خدمات درمانی دوباره شال و کلاه کرده و راهی سفر می شوند : «این جا دنیای عجیبی است خیلی از مردم با پاهای برهنه روی زمین داغ راه می روند. سن و سال برای کسی معنی ندارد. نوجوان و جوان، میانسال و پیر همه با هر شرایط جسمی که فکرش را کنید خود را به قافله زائران رسانده اند و به نظرم کار ما در برابر کار آنها هیچ است.»
زوج درمانگر در کربلا
دکتر روح الله امانی هم از پزشکان جوان است که امسال برای خدمت به زائران حسینی همراه همسرش که پرستار است عازم کربلا شده است : «اولین تجربه حضورمان در قالب کادر درمان خدمات دهنده به زائران حسینی است پارسال یک سفر شخصی همراه با همسرم پای پیاده به کربلا داشتیم و با خودمان قرار گذاشتیم سال آینده همراه با تیم پزشکان برای خدمت سفر کنیم که خوشبختانه مقدمات انجام این کار فراهم شد و ما راهی سفر شدیم. حال و هوای این جا وصف نشدنی است. شاید باورتان نشود از روزی که همراه با همسرم پایمان به این سرزمین رسیده، صبح تا شب مشغول خدمت به زائران هستیم تمام هم و غم دنیا را از یاد برده ایم و همه دغدغه امان خدمت خالصانه به زائران امام حسین شده است. »
او متخصص جراحی عمومی و دستیار فوق تخصص جراحی قلب است به خاطر همین دوست داشت در اتاق های جراحی به بیماران خدمت کند اما نشد: «گرچه به نظر خودم در این بخش می توانستم کمک تخصصی بیشتری به زائران انجام دهم اما قسمت شد در بخش عمومی در خدمت مردم باشم و الحق که با توجه به تعداد زیاد مراجعان به این بخش قطعا کمک بیشتری هم می طلبید واقعا این جا تخصص و درجه پزشکی اهمیتی ندارد مهم نیتی است که ما برایش راهی این سفر شده ایم.»
از حال و هوای کربلا برایمان می گوید از سیل عظیم جمعیتی که هر روز به آن اضافه می شود و مشتاقانی که نه رنگ و نژاد نه طبقه اجتماعی و نه هیچ شاخصه دنیایی دیگری آنها را از هم جدا نمی کند و همه در یک چیز مشترک هستند و آن عشق به حسین است : «چند روز پیش پسر بچه ای با یک شکستگی کف دستش به ما مراجعه کرد و گفت به یک مرکز درمانی عراقی رفتم اما بهبودی حاصل نشده است. شاید این وضعیت را اگر در حالت عادی تجربه می کرد درد امانش را می برید اما صبورانه پیش ما امد و من هم با توجه به این که جراح عمومی هستم خیلی با دقت و حساست ویژه آسیب او را برطرف کردم باور کنید وقتی بیماری با کمی بهبودی از درمانگاه خارج می شود و می تواند با خیال راحت تر به مسیرش ادامه دهد ما خود را در این زیارت و عبادت شریک او می دانیم حتی اگر اصلا فرصت زیارت با توجه به حجم زیاد کار برایمان فراهم نشود. »
دکتر امانی آنقدر این تجربه شیرین به دلش نشسته و لذتش را برده است که قرار است به محض برگشت به ایران قرار است به عضویت جمعیت هلال احمر در آید و به عنوان پزشک داوطلب به مردم مناطق محروم سرزمینش خدمت کند: «یکی از دلائلی که رشته جراحی قلب را انتخاب کردم نیاز مردم منطقه ما بود من اصالتا بجنوردی هستم و امکانات درمانی در این منطقه بسیار محدود است و باخودم عهد بستم بعد از اتمام درسم حتما روزهایی را داوطلبانه در خدمت بیماران نیازمند باشم.»
اینجا سرزمین عجیبی است
آسیه پزشکی؛ پزشک اورژانس هم یکی دیگر از پزشکان حاضر در کربلا است او سالیان سال تجربه حضور داوطلبانه در مراسم پیاده روی اربعین را دارد و معتقد است در این مسیر که همه قدم بر می دارند او هم باید گوشه ای از کار را بگیرد : «باور کنید اگر کسی عاشق حسین نباشد راهی این سفر نمی شود. گرمای امسال بی سابقه است اما باعث نشده که از تعداد عاشقان کم شود بلکه امسال به نظر من شلوغ تر هم شده است نکته قابل توجه در مراسم پیاده روی امسال و سال های گذشته این است که با وجود شرایط سخت سفر و امکانات محدود بهداشتی و درمانی کشور عراق و جمعیت زیادی که حاضرند، ما در هیچ دوره ای شاهد اپیدمی یک بیماری بین زائران نبودیم و این برای من و خیلی از همکارانم عجیب است و همیشه از آن به عنوان معجزه این سفر یاد می کنیم.»
پزشکی خاطره های زیادی دارد از زائرانی که در مسیر پیاده روی به مرکز درمانی محل استقرار او مراجعه می کنند اما یک خاطره همیشه حال او را دگرگون می کند: «خاطره من بر می گردد به چند سال پیش ما تازه امکانات تست بارداری را به مراکز درمانی آورده بودیم یک خانم جوان که سالیان سال انتظار مادر شدن را می کشید به ما مراجعه و درخواست انجام تست بارداری را کرد برایمان این درخواست جالب بود اما وقتی قصه اش را تعریف کرد همه متحیر شدیم.»
این پزشک اصفهانی درادامه قصه این زائر را اینگونه روایت می کند: « این خانم به همراه همسرش برای انجام یک سفر اروپایی اقدام می کنند اما وقتی قرار بود برای تکمیل روند سفر پاسپورتهایشان را تحویل دهند پاسپورتها گم می شود و علیرغم جستجوی فراوان و تلاش بسیار موفق به پیدا کردن پاسپورت ها نمی شوند و این باعث ناراحتی بسیار آنهامی شود. خانم، شب در خواب آقایی را می بیند که نوزادی را به او می دهد و می گوید این نوزاد از آن توست به شرطی که اربعین به کربلا بیایی! اما وقتی از خواب بیدار می شود هر آنچه دیده را فراموش می کند و مشغول انجام کارهای روزانه می شود که حین جارو زدن دسته جارو به تنه کمد می خورد و هردو پاسپورت به زمین می افتد به محض دیدن پاسپورتها خوابش را بیاد می آورد و طی تماسی همسرش را از پیدا شدن پاسپورت ها مطلع می کند وقتی همسرش می گوید بنابراین برای ادامه کارهای سفر پاسپورتها را به دستش برساند خانم می گوید چون این خواب را دیده فقط به کربلا می رود و راهی این سفر شده بودند. »
به گفته این پزشک اورژانس تست بارداری این خانم در همان سفر مثبت می شود و هدیه اشان را پس از سالها از امام حسین می گیرند: «من هر وقت یاد این خاطره میافتم تنم میلرزد و بیقرار این سفر میشوم»
خانم دکتر پزشکی همچنین حیران حضور نوجوانهایی است که عاشقانه همه سختی های این سفر را به جان خریده و راهی کربلا شده اند: «امسال تعداد نوجوانها و جوانها بیشتر است بچه هایی که با پاهای تاول زده به ما مراجعه می کنند اما انگار نه انگار که در این مسیر این همه سختی و مشقت باید تحمل کنند لبخند از لبشان حذف نیم شود و ردی از خستگی در چهره اشان دیده نمی شود.»