برخی هم درباره این مساله نوشتند تا زمانی که تضمینی برای اجرای بلندمدت سیاستهای دولت ارائه نشود، سرمایهگذار برای حضور پررنگتر در بازار ریسک نخواهد کرد. در میان این گروه، افراد دیگری هم بودند که به این بخش از نوشته هلالات توجه کرده بودند که درباره نداشتن حافظه کوتاه مدت و فراموش نکردن آنچه که دولت با حوزه بورس انجام داد بود. حرف کلی این دسته از افراد از این قرار بود که نباید خودمان را گول بزنیم و اسیر شعار و احساسات شویم. به اعتقاد آنها در فضای سیاسی و اقتصادی کشور که لحظه به لحظه پر است از تحولات و خبرهای مختلف، این مسائل خیلی زود به دست فراموشی سپرده میشود. مساله دیگری که این افراد مطرح میکردند هم اینطور بود که برفرض فعالان حوزه بورس و چهرههای اقتصادی رفتار دولتمردان در حوزه بورس را فراموش نکنند اما اکثر مردم و سهامداران خرد با کمی رشد شاخص بورس و افزایش سرمایههایشان انتقادها را کنار میگذارند و چشم به افزایش سرمایههایشان میدوزند، انگار که هیچ دخالت و مشکلی از ابتدا نبوده است.
یکی دیگر از بخشهای صحبتهای رئیس سازمان بورس در رابطه با حوزه رمزارزها بود. صحبتهایی که او در آن خطاب به مردم مطرح کرده بود که به جای اینکه دارایی خود را در جایی سرمایهگذاری کنند که نتیجه آن معلوم نیست و نفع آن به کشورهای دیگر میرسد در بازار سرمایه، سرمایهگذاری کنند تا این سرمایهگذاری منجر به رشد اقتصادی در کشور شود. این صحبتها خیلی به مذاق سهامداران خرد و برخی از فعالان حوزه بورس خوش نیامده بود. آنها درباره این مساله مینوشتند که از اسفند ۱۳۹۸ که دولت با تبلیغات گسترده و وعدههای متنوع باعث سرمایهگذاری مردم در حوزه بورس شد، به کدام وعده و حرف خود در این حوزه پایبند بوده است، چه اقدامی برای جلب رضایت و اعتماد مردم در این یک سال کرده است، چه استراتژی برای ترمیم شکاف ایجاد شده بین سهامداران و دولت در پیش گرفته است، که حالا این مساله را مطرح میکنید که مردم سرمایههایشان را در بازار سرمایه داخلی سرمایهگذاری کنند که منجر به رشد اقتصادی کشور بشوند.
گلایهها و انتقادها در این رابطه زیاد بود. مساله دیگری هم که برخی از افراد درباره آن مینوشتند سیاست کنترل دولت در حوزههای سرمایهگذاری بود. به اعتقاد این دسته از افراد برای اینکه دولت بیشتر از این در ذهن سهامداران اعتبار خود را از دست ندهد این بار به رئیس سازمان بورس ماموریت داده شده است که توجه سهامداران را به حوزه بورس جلب کند و باعث شود که مردم از سمت شخص دیگری جلب این بازار سرمایه و سرمایهگذاری در آن بشوند.
این افراد معتقدند که دولت چون نمیتواند در حوزه رمزارزها دخالت یا روی آن نظارتی داشته باشد یا حتی از آن مالیاتی کسب کند، به فکر بد جلوه دادن آن در میان مردم است و میخواهد که هرطور شده است از کوچ سهامداران و ورود مردم به حوزه رمزارزها جلوگیری کند.
در چنین اوضاع و احوالی که این مسائل درباره رمزارزها مطرح میشود، فعالان این حوزه و افرادی که در این بخش مشغول به فعالیت و خرید و فروش هستند، دست بالا را در شبکههای اجتماعی و در تبلیغات خود دارند. آنها از شکاف ایجاد شده بین اعتماد مردم به صحبتهای مسوولان و کارنامه نه چندان درخشان آنها در وعدهها و حرفهایشان سوء استفاده میکنند و با توجه ویژه به صحبتهای منفی مسوولان در رابطه با حوزه رمزارزها اینطور به مخاطبان القا میکنند که مسوولان به فکر سرمایههای مردم نیستند.
در همین رابطه علی کلاهی از فعالان حوزه بورس در توییتر خود نوشت: « رمز ارز هم مانند دلار وسیلهای برای خروج سرمایه است، آنچه باعث خروج سرمایه میشود عدم امنیت، نداشتن امید و ضعف مدیریت اقتصاد کشور است. وقتی تقاضا وجود داشته باشد وسیلهای دیگر پیدا میشود، حالا فرش باشد، عتیقه، آثار هنری، جواهر یا هر چیز دیگری اگر مردم تصمیم بگیرند.»
حسین سلاحورزی
فعال اقتصادی
فعالان بورس، بهویژه سرمایهگذاران خرد،نه میدانند چه ریسکهایی (بهویژه ریسکهای مقرراتگذاری) ممکن است در مسیر پیش روی بازار باشد و نه میدانند در مورد چشمانداز بازدهی سرمایههایشان باید کدام حرف را جدی بگیرند و کدام را نه! این سرگیجه و بلاتکلیفی بزرگترین آفت بازارسرمایه است.
میثم هاشمخانی
تحلیلگر اقتصاد
بدانید و آگاه باشید که نرخ بهره اوراق قرضه ۱۰ ساله دولت کانادا حدود 4/ 1درصد است. یعنی چه؟ مردم ۸۷ دلار اوراق قرضه دولت کانادا میخرند که ۱۰ سال بعد از دولت ۱۰۰ دلار پس بگیرند! چرا؟ چون هم تورم زیر ۲ درصد است و هم عامه مردم انتظار دارند که سالهای سال تورم زیر ۲ درصد بماند.