خبرگزاری مهر، گروه استانها - صدیقه قربان نیا: زمانی که پیراهن مشکی و چای روضه جزئی از خاطرات عاشقان این مکتب میشود نشان از آن دارد که عشق ابا عبدالله الحسین از کودکی در سرشت حسینیها دمیده شده است.
عشق امام حسین سن و سال و مرز نمیشناسد و درس عاشورایی همه را پای این مکتب میآورد خواه پیر فرزانهای چون حبیب باشد یا کودکان گریزپایی که در دل گرمای تابستانه عراق، پیشانی بند یا حسین بر سر میبندند و به زائرانش خدمت میکنند.
مسیر نجف به کربلا، مملو از کودکان و نوجوانان ایرانی و عراقی است که برای آمدن و خادم شدن، لحظه شماری و نذر و نیاز کردند تا نامشان از قرعه بیرون کشیده شود و بتوانند خادم الحسین شوند.
ابوالفضل از موکب داران دانش آموز شهرستان همدان است که در مسیر کربلا به زائران اربعینی امام حسین خدمت میدهد، میگوید: زمانی که ایده خادم الحسین و خدمت در موکب در مدرسه مطرح شد، آرزو میکردم که اسمم در قرعه کشی خادمان بیرون بیایید خیلی دعا و حتی نذر کردم که اگر اسمم در بیاید زمانی که بزرگ شدم یکی از موکب دارانی باشم که فقط خادمانش کودکان همسن و سال خودم باشند.
زمانی که مدیر در کلاس تابستانی اسمم را به عنوان یکی از خادمان موکب مدرسه خواند در پوستم نمی گنجیدم وبرای شکرانه این نعمت دو رکعت نماز شکر خواندم
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر میگوید: زمانی که مدیر در کلاس تابستانی اسمم را به عنوان یکی از خادمان موکب مدرسه خواند در پوستم نمی گنجیدم و برای شکرانه این نعمت دو رکعت نماز شکر خواندم و با خود حجت کردم که به عهدم با امام حسین (ع) وفا کنم ودر حال حاضر یکی از خادمین این مکتب در موکب مدرسه چند روزه در حال فعالیت هستم.
وی گفت: خدا را شاکرم و آرزو میکنم که تمام همسن و سالانم که آرزویی مانند من دارند به آن برسند زیرا خدمت در این مکتب بسیار لذت بخش است.
در مسیر نجف به کربلا نیز کودکان عراقی همانند همسالان ایرانی به زائران خدمت میکنند. بنت الهدی اشعری کودک پنجساله عراقی است که با تمام وجود همانند پدر و برادرش در حال خدمت به زوار امام حسین (ع) است.
او هم همگام با برادرش به سمت زوار میدود تا در رفع تشنگی زوار شریک باشد وبا دستان کوچکش سینی آب را حمل میکند تا با برادرش در این خادمی سهیم باشد، هرچند زمانی که با او همکلام میشوم، صحبتم را متوجه نمیشود اما تنها کلمهای که مرتب تکرار میکند، «السّلام علیک یا ابا عبدالله» است و چنان غلیظ بیان میکند که بعد از چند بار تکرار میتوانم متوجه شوم که چه میگوید.
کتاب داستانی را به رسم مهمان نوازیش پیشکش میکنم و آن را به رسم بزرگان برای تشکر بالای سرش میبرد و سپس به سمت پدرش میدود تا او را از این هدیه باخبر کند. در ادامه مسیر با پسر ۶ ساله دیگری روبرو میشود که اصرار و نان تعارف میکند و میخواهد سهمی در خدمت به زائران داشته باشد.
بعد از آنکه نان را میدهد دوباره به سمت موکب میدود تا از زوار دیگری پذیرایی کند و در راه به خاطر لباس بلندش و دمپایی پلاستیکی اش زمین میخورد اما گویی دردی را حس نمیکند و دست از تلاش نمیکشد و به پذیرایی از زائران ادامه میدهد.
محمد صدر کودک ۱۰ ساله عراقی است که با دستمال کاغذی به استقبال زوار میآید تا بتواند عرق از تن زائران حسینی خشک کند و یکی از کسانی باشد که در این رویداد جهانی سهیم باشد و نام خود را در میان نوکران این عرصه ثبت کند.
اینجا در مسیر الطریق الحسین فقط یک نشان و پیشانی بند به چشم میآید و فرقی ندارد کودک باشی با سالخورده، عرب یا ایرانی، اینان همه یک نشان دارند و آن هم عشق حسین است.
نقش بازی کودکان عاشورا در نجف و کربلا
دستهای از کودکان مازندرانی نیز در قاب هنر سعی کردند، خادم زائران حسینی باشند و با نمایش «کودکان عاشورا» از چالوس روانه نجف شدند تا بخشهایی از حماسه عاشورا و کربلا را به تصویر بکشند. این نمایش منتخب اعزامی بخش بین الملل اشکواره حسینی به کربلا و نجف است که در موکب قدمگاه چالوس به اجرا گذاشته شد و مورد توجه و استقبال ویژه قرار گرفت و مارال جعفرنژاد کارگردانی و مرتضی سام دلیری و ابوالفضل احمدی لاشکی نویسندگی آن را برعهده دارند.
همچنین بهار فقیه عبدالهی، مارال جعفر نژاد، امیر علی استادی، فاطمه قاسمی، مرتضی سام دلیری، مرتضی (فراز) حسین حصار، ستوده سلطانی، ابوالفضل عاشوری، امیر صالح عاشوری، مبینا حسینی، عسل برومند، روژان مقدم، نرگس حسن پور، نهال قربان نیا، امیر محمد قربان نیا، فاطمه طاهائی، آرسن میار کیانی، دنیز شادمان، ابوالفضل احمدی لاشکی، امیر علی سیفی، ترانه سام دلیری، بهراد فقیه عبدالهی و فرداد رئوفی نیز در آن نقش بازی میکنند.
همچنین نمایش (قصه الصحوه) به نویسندگی و کارگردانی و بازیگری مسلم خردمند نیز در مسیر زیارت کربلا خوانش و اجرا شد.
دلهای جاماندگان در کربلا و نجف
طنین نوای لبیک یا حسین (ع) در مناطق مختلف ایران و عراق شنیده میشود و آن سوی مرزها و کیلومترها دورتر و در مازندران نیز، کودکان جامانده ای هستند که آرزو داشتند در روز اربعین در کربلای معلی و مسیر نجف - کربلا باشند.
محدثه کودک دانش آموز بابلی که همراه خانواده اش در پیاده روی اربعین حسینی شرکت کرده است، از آنکه در این مراسم شرکت کرده حس خوبی دارد و میگوید: نتوانستیم همراه پدرم به کربلا بروم و با شرکت در راهپیمایی اربعینی انگار در کربلا قدم می زنم.
دلهای زیادی از راههای دور و نزدیک روانه کربلای معلی شده تا عشق و ارادت به سالار شهیدان را نشان دهند، دست مثل بانوی سالخورده و سالمندی که وقتی اسم کربلا را بر زبان جاری میکند، اشک امانش نمیدهد و میگوید: امسال به دلیل آنکه پای رفتن نداشتم نتوانستم به کربلا بروم و از پیاده روی کربلا جامانده ام و در این راهپیمایی شرکت کردم.
اربعین برای خیلیها همانند بیش از ۱۰۰ هزار نفری که از مازندران برای این سفر ثبت نام کردهاند، چیز دیگری است و هر سال به هر تقلا و زحمتی است خود را به میعادگاه عاشقی در کربلا میرسانند تا برای سید و سالار شهیدان عزاداری کنند.
از استان مازندران امسال ۳۵ موکب در کربلا و نجف و مسیرهای منتهی مستقر شدند و شبانه روز به زائران حسینی داخلی و خارجی خدمت رسانی میکنند.