آیا حیوانات نام دارند؟ به گفته شاعر آمریکایی «تی. اِس. اِلیوت»، گربهها سه نام دارند: اول نامی که صاحبشان آنها را صدا میکند. نام دوم که نجیبتر یا رسمیتر است و درنهایت، یک نام عمیق و غیرقابل درک که فقط برای خودشان شناخته شده است و هیچ تحقیق انسانی نمیتواند آن را کشف کند!
اما اکنون، محققان مجهز به ضبطکنندههای صوتی و نرمافزارهای تشخیص الگو درحال اکتشافات غیرمنتظرهای درمورد اسرار نامهای حیوانات هستند. حداقل درمورد میمونهای کوچکی به نام «مارموست».
در این مطالعه که در مجله Science هفته منتشر شد، دانشمندان ادعا کرد که مارموستها با صدایی خاص به دوستان میمون خود برچسب میزنند. تا بهحال، تنها انسانها، دلفینها فیلها و احتمالاً طوطیها بودند که از صداهای خاصی برای صدا زدن افراد دیگر استفاده میکردند.
مارموستها موجوداتی بسیار اجتماعی هستند که ارتباط خود را از طریق صدای جیر جیر و چهچهههای بلندی به نام «تماس فی» حفظ میکنند. با ضبط جفتهای مختلف میمونها که در نزدیکی یکدیگر قرار گرفتهاند، تیم میگوید که آنها دریافتند حیوانات صداهای خود را با یک برچسب آوازی که مخصوص شریک مکالمهشان است تنظیم میکنند.
«دیوید عمر»، عصبشناسی که این پروژه را رهبری میکند، میگوید: «این صداها شبیه به نامها در انسان است. در تماسهای آنها یک ساختار زمانی معمول وجود دارد، و چیزی که ما گزارش میکنیم این است که میمون آن را بهخوبی تنظیم میکند تا هر فرد را رمزگذاری کند.»
این نامها واقعاً برای گوش انسان قابل تشخیص نیستند. بلکه از طریق یک جنگل تصادفی و تکنیک آماری یادگیری ماشینی که تیم عمر برای طبقهبندی و تجزیه و تحلیل صداها استفاده میکرد، شناسایی شدند.
تیم برای اثبات اینکه کد میمونها را شکستهاند و نامهای مخفی را یاد گرفتهاند، از طریق یک بلندگو صدای ضبط شده مارموستها را پخش کردند. وقتی نام ضبط شده میمونها پخش میشد، بیشتر پاسخ میدادند.
این نوع تحقیقات میتواند سرنخهایی را درمورد منشأ زبان انسان، که مسلماً قویترین نوآوری در تکامل گونههای ماست، ارائه دهد. در سالهای گذشته، استدلال میشد که زبان انسان منحصربهفرد است و حیوانات فاقد مغز و دستگاه صوتی برای مکالمه هستند. اما شواهد فزاینده ای وجود دارد که اینطور نیست، به خصوص اکنون که استفاده از نامها در حداقل چهار گونه از موجودات یافت شده است. عمر میگوید: «شواهد اخیر بسیار قوی هستند که نشان میدهد تکامل زبان یک رویداد منحصر بهفرد نبوده است.»
برخی از تاکتیکهای تحقیقاتی مشابه در اوایل سال جاری توسط «میکی پاردو» گزارش شد که 14 ماه را در کنیا برای ضبط اصوات ارتباطی فیلها گذراند. فیلها با بوق زدن، زنگ خطر را به صدا در میآورند. اما در حقیقت بیشتر صداهای آنها انقدر بلند و عمیق است که فقط تا حدی برای انسان قابل شنیدن است.
پاردو همچنین شواهدی پیدا کرده بود که نشان میداد فیلها از برچسبهای صوتی استفاده میکنند. او میگوید که قطعاً میتواند با پخش صدای فیل دیگری که فیل را خطاب میکند، توجه فیل را جلب کند. اما آیا این بدان معناست که انسانها اکنون حیوان سخنگو هستند؟
پاردو میگوید نه کاملا. او فکر میکند که زبان واقعی به معنای توانایی بحث درباره چیزهایی است که در گذشته اتفاق افتاده است یا ایدههای پیچیدهتری را در کنار هم قرار میدهد. او امیدوار است در مرحله بعد تعیین کند که آیا فیلها صداهای خاصی برای تصمیمگیری درمورد اینکه از کدام آبچاله بازدید کنند دارند یا خیر، آیا آنها از نام مکانها نیز استفاده میکنند؟
تلاشهای متعددی درحال انجام است تا بفهمیم آیا صدای حیوانات بیشتر از آنچه ما فکر میکردیم معنایی دارد یا خیر. امسال، گروهی به نام Project CETI که صدای نهنگ عنبر را مطالعه میکنند، دریافتند که آنها بسیار پیچیدهتر از آنچه قبلاً شناخته شده بودند، هستند. بنابراین حیوانات از نظر تئوری، میتوانند از نوعی دستور زبان استفاده کنند، هرچند مشخص نیست که آیا واقعاً چیز خاصی میگویند یا خیر.
تلاشی دیگر، با هدف استفاده از هوش مصنوعی برای رمزگشایی ارتباطات غیرانسانی و کمک به محققان در جمعآوری دادههای بیشتر درمورد صداهای حیوانات آغاز شده است. این تیم میگوید که جدیدترین انواع هوش مصنوعی را نیز امتحان خواهند کرد.
مارموستهای آنها در یک مرکز آزمایشگاهی زندگی میکنند و عمر میگوید که قبلاً میکروفونهایی را در فضای زندگی میمونها قرار داده است تا هر چیزی را که میگویند، 24 ساعت شبانهروز ضبط کند.
عمر میگوید از صحبتهای آنها برای آموزش یک مدل زبان بزرگ استفاده میشود. اما آیا مدل زبان نخستیها واقعاً منطقی خواهد بود یا فقط بدون معنی و الگویی از بین میرود؟ فقط میمونها میتوانند بهطور قطعی به این سوال پاسخ دهند.
عمر میگوید: «من هیچ انتظار رویاپردازانهای ندارم که آنها درباره نیچه صحبت کنند یا مانند یک انسان بسیار پیچیده باشند. اما انتظار دارم که به ما کمک کنند تا چیزی درمورد چگونگی توسعه زبانمان درک کنیم.»