محمدرضا عارف در جلسه معارفه وزیر نفت به همین شکل صحبت کرد: «کدام عقل سلیمی میگوید بنزین را با دلار وارد کنیم و ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ در حال حاضر قصد انجام هیچ کاری نداریم. نگویید عارف گفت فردا میخواهیم آزادسازی انجام دهیم. ما در حال بیان واقعیتها هستیم».
اول باید با مردم واقعیتها را گفت. مردم متین و پذیرای واقعیتها هستند. میتوان بنزین وارداتی را از بنزین داخلی جدا و با نرخ متفاوت عرضه کرد. برخی گفتهاند بنزین سوپر وارد کنید و هرچه میخرید همان را حساب کنید. حتی میتوان همین بنزین سهمیهای را با همین قیمت یا اندکی بیشتر یا دوبرابر کردن حفظ کرد و مصرف بیشتر را که بر گردن پولدارها میافتد، با قیمت آزاد محاسبه کرد. چرا کسی که آینه بغل ماشینش ۵۰ میلیون تومان قیمت دارد و در کل سال همیشه در جاده و تفریح است، در مجموع سال یک میلیون هم پول بنزین ندهد؟! باید از روش عاقلانه دولت برای آمادهکردن افکارعمومی حمایت کرد.
هم شخص رئیسجمهور و هم حالا معاون اول او حرف دل خود را درباره نوع مواجهه غلط با قیمت بنزین زدهاند. اما رئیسجمهور در زمان تبلیغات انتخابات مجبور شد حرف خود را پس بگیرد یا تعدیل کند که حرجی بر این کار او نیست. بعد از انتخابات هم یکیدوبار آن حرف دل تازه شد. حالا همان احتیاط را هم معاوناول دارد و گفته است که «فعلاً نمیخواهیم کاری کنیم»، اما این سخن، خود به این معناست که «بعداً شاید چنین کنیم». یکی از جلوههای وفاق باید همراهی در همین جراحیهای اقتصادی باشد.
رویکرد نیروهای انقلاب نیز باید کاملاً حمایتی و همراهی با این اقدامات اقتصادی دولت باشد. نباید در زمان این کارهای خطیر، رفتاری جناحی داشت و دولت را در این مسیر تنها گذاشت. کاری که اصلاحطلبان فراوان کردند و میکنند. مثلاً افزایش نرخ بنزین در دولت روحانی را با تیتر «هزینه جراحی» در ۲۸ آبان ۹۸ حمایت کردند، اما در دولت رئیسی همین رویهها را مورد حمله قرار دادند! نه این رفتارهای اصلاحطلبانه نباید الگوی نیروهای انقلاب باشد. باید از بندندان باور داشت که دولت نیاز به جراحی در بخشهایی از اقتصاد از جمله بخش انرژی دارد. کار زیاد سختی هم نیست. دیگر از جراحی بزرگ دولت شهید رئیسی در حذف ارز رانتی ۴۲۰۰ تومانی بزرگتر نیست. فایدهاش را مردم و کشور در بلندمدت بردند، هرچند جریانهای نابالغ دولت را از رفتارها و گفتارهای زشت و غیرکارشناسی خود بینصیب نگذاشتند.
اکنون دولت چهاردهم نیز در سر دارد که کار بزرگی بکند و سامانی اصولی و مردمپذیر و پرفایده به نرخ انرژی بدهد؛ اقدامی که هم مانع قاچاق میلیاردها دلار سوخت میشود، هم ناترازی بنزین را حل میکند یا دستکم ولخرجی مردم در بنزین را کنترل میکند، هم میلیاردها دلار هزینه واردات بنزین را کم میکند و شاید حتی ما را به دوران صادرات بنزین بازگرداند، هم درآمد دولت را بهبود میبخشد؛ و فواید دیگر که تا عملی نشود، ملموس نخواهد شد.
در حالحاضر وضعیت در کشور ما برعکس همهجای دنیاست. یعنی بهجای اینکه پراید ۳۰ میلیون و بنزین با قیمت بالا باشد، پراید ۴۰۰ میلیون و بنزین مفت و مجانی است. معلوم است که بخشی از این گرانی خودرو برای تأمین درآمد دولت است که از بنزین به دست نمیآورد. در همهجای دنیا خرید یک خودرو که هم ارضای روانی برای صاحب خودرو دارد و هم یک نیاز بشری در این زمانه است با چند ماه یا نهایت یکسال پسانداز شدنی است، آنهم خودرو با کیفیت که در جاده به هر بهانهای معلق نزند. اما در همان کشورها سوخت اینطور نیست که هر ارابهای را به چرخزدن طولانی در خیابانها به هوس بیندازد. این رویه باید در کشور ما نیز تغییر کند. بهتر است دولت چهاردهم دستکم یک اثر خوب دولت سیزدهم در حذف ارز رانتی را اینبار در حوزه سوخت شبیهسازی کند و قطعاً با وفاق و حمایت همراه خواهد بود.