به گزارش "ورزش سه"، مهدی پاشازاده، ستاره سابق استقلال و تیم ملی ایران، امروز در گفتوگویی مفصل با ورزش سه در خصوص شرایط استقلال در روزهای گذشته صحبت کرد و به بررسی حواشی این تیم از روز شکست برابر استقلال خوزستان تا امروز پرداخت.
پاشازاده که شرایط فعلی استقلال را حاصل عدم مدیریت میداند، کنایههایی را نسبت به مسئولان این باشگاه مطرح کرد که نشان میداد اعتقاد دارد آنها در پستهایی قرار گرفتهاند که هیچ تخصص و اطلاعاتی از آن ندارند.
ستاره سابق تیم ملی همچنین درباره مقایسههایی که این روزها بین نسلهای مختلف تیم ملی ایران صورت میگیرد صحبت کرد و از تفاوت نسلهای گذشته و نسل فعلی تیم ملی گفت.
گفتوگو با پاشازاده را در ادامه میخوانید:
* استقلال در شرایطی که فقط سه هفته از لیگ گذشته بود، وارد شرایط عجیبی شد. درباره این اتفاقات صحبت کنید.
اتفاقاتی که افتاد بیشتر نتیجه عدم مدیریت بود. متاسفانه این عدم مدیریت باعث شد که باشگاه به این بزرگی مثل یک تیم تازه تاسیس شده عمل کند. تنها چیزی که به نظر مهم نبود، آینده باشگاه و خشنودی هواداران بود، در صورتی که این موضوع باید از همه چیز مهمتر باشد. به این موضوع اصلا توجه نشد و این یک بیاحترامی به هواداران بود. متاسفانه علایق شخصی جای تصمیمات ورزشی و درست را گرفت و در نتیجه دیدیم که این اتفاقات افتاد.
* همه این ماجراها از بازی با استقلال خوزستان و شعارهای هواداران آغاز شد و پس از آن همه چیز تحت تاثیر قرار گرفت. نظر شما درباره آن اتفاقات چه بود؟
این اولینبار نیست که چنین اتفاقاتی در فوتبال ما و استقلال میفتد، اما اینکه اینبار چرا این اتفاقات افتاد، نیاز به بحثهای زیادی دارد. من بدون طرفداری از کسی باید بگویم خط قرمز من باشگاه و هواداران هستند. در اینکه تیم آقای نکونام خوب بازی نکرد، شکی نیست اما این اتفاق میتواند برای هر تیمی بیفتد. ما تعارفی نداریم و میدانیم تیم آقای نکونام در آن بازی در حد انتظار نبود ولی باید درباره اینکه یکدفعه چرا هفته سوم این اتفاقات میفتد باید تحقیق و بحث کرد و دید چطور این اتفاق افتاد.
* این انتظار میرفت که باشگاه همان ابتدا با بیانیهای از سرمربی خود حمایت کند. درباره این برخورد باشگاه چه نظری دارید؟
همانطور که گفتم این حاصل عدم مدیریت است و از طرفی ما فرد فوتبالی هم در باشگاه نداریم که بداند باید بیایند و صحبت کنند. شاید بنده خداها نمیدانند!
* چطور ممکن است کسی که در باشگاه فعالیت میکند، چنین موضوع مهم و واضحی را نداند؟
من خیلی تعجب نمیکنم. من هم اگر الان یک کلینیک زیبایی بزنم و بخواهم خودم آمپول تزریق کنم، ممکن است آمپول چانه را به بینی و آمپول بینی را به چشم بزنم! یا اگر قرار باشد عملی را به من بدهند، ممکن است ندانم اول باید بیهوش کنم! کاملا واضح است. وقتی به اتفاقات دیگر هم توجه کنیم، میبینیم دلیل این مسائل چیست. من نمیخواهم بیشتر از این موضوع را باز کنم.
* شما چقدر به آینده این تیم امیدوار هستید؟
من یک مثال میزنم؛ یک انسان زمانی میمیرد که قلبش بایستد، اما گاهی اوقات هم ممکن است یک انسان وارد کما شده باشد اما قلبش بتپد. الان استقلال در چنین حالتی است و تا این قلب که طرفداران تیم هستند، بتپد، هنوز امید هست. این باشگاه مال طرفداران است و من از همه خواهش میکنم سلایق شخصی خودشان را وسط نیاورند. اینجا یک تیم خصوصی نیست، یک تیم مردمی است؛ مردمی که از صبح تا شب با هر خبری اندوهگین میشوند و گریه میکنند. در دو روز اخیر از هر جای ایران که فکر کنید به من زنگ زدند که من بیشتر آنها را نمیشناختم اما هوادارانی بودند که صادقانه دنبال این بودند که حقشان گرفته شود. ما در این ۱۰ سال به اندازه کافی عدم مدیریت، ضعف و هر چه که فکر کنید، داشتیم. گفتیم حداقل امسال اتفاقات خوبی رخ میدهد اما از ب بسم الله دیدیم مشکلات هست و ما همان آقایی هستیم که بودیم.
* برخی از هواداران میگویند با توجه به بازیکنانی که در تابستان جذب شده بودند، انتظار عملکرد متفاوتی از تیم داشتند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
بازیکنان تیم که تقریبا همان بازیکنان پارسال هستند و فقط در بازی قبلی یک هافبک وسط اضافه شده و از اول فصل هم که رامین رضاییان و اسلامی وارد تیم شدهاند. نظر فنی من قطعا این است که مقداری زمان میبرد تا بازیکنان هماهنگ شوند و درک تاکتیکی و سایر مسائل ایجاد شود. من از خیلیها سوال کردهام که سختترین کار سرمربی، باشگاه و کادرفنی چیست؟ یکی میگوید تیم بستن و یکی میگوید روحیه دادن، تاکتیک، بدنسازی و... اما به نظر من سختترین کار باشگاه زمانی آغاز میشود که تیمش وارد بحران شود. یک زمانی تیم در اواسط یا اواخر مسابقات وارد بحران میشود و یک زمانی هم از اول وارد بحران میشود که این خیلی سخت است اما از طرفی هم جای شکرش باقی است که هنوز زمان زیادی باقی مانده است، اما به شرطی که همه یکدل شوند. مشکل استقلال این یکدل نبودن است. تیم خوبی داریم و من به این تیم ایمان دارم و فکر میکنم میشود کارهای بزرگی با این تیم انجام داد، اما اول باید از کما دربیاییم تا بتوانیم سرپا بایستیم.
* فکر میکنید در این مقطع برای خارج از کما چه کار کرد؟
این بازی مهم است و حمایت طرفداران میتواند کمک زیادی کند. هواداران عزیز، این تیم مال شماست، نه مال هلدینگ است، نه جواد نکونام و شخص دیگری. این تیم مال هواداران است و مال هواداران خواهد ماند. پس مهم است که در این فازی احیا شویم و بعد از آن بتوانیم در راه راست قدم برداریم و بعد از آن اگر نشد، تصمیمات دیگری بگیریم.
* از نظر شما باید تا چه زمانی به این تیم فرصت دارد؟
به نظر من این بحث فرصت دادن غلط است. الان تیم تمرین میکند و چند روز بعد بازی دارد. همه باید دست به دست هم بدهند و کمک کنند تا این بازی را به نحو احسن انجام بدهیم. خیلی مهم است که انرژی مثبت از طرف همه به بازیکنان برسد. من شرایط بازیکنان را درک میکنم، چون خودم در استقلال در چنین شرایطی قرار گرفتم و میدانم چقدر تمرکز برای بازیکن سخت میشود. نباید این تمرکز را از بازیکنان بگیریم.
* درباره اسامی مربیانی که در این مدت مطرح میشدند، چه نظری دارید؟
بخشی از این اسامی اصلا درست نبودند اما ما در هر کاری شورش را در میآوریم. اگر یک نفر ویلا بسازد، همه ویلا میسازند و اگر یکی وارد کار نان خشک شود، همه آنجا میروند. الان هم هر سایت و پیج و کانال تلگرامی هر روز و هر دقیقه یک خبر میزنند، ولی اسامیای بود که معلوم شد هیچکدام درست نبوده که بخواهیم دربارهاش صحبت کنیم.
* یک سوال هم خارج از بحث استقلال داشتم؛ یکی از موضوعاتی که هر چند وقت در فوتبال ما مطرح میشود این است که کدام نسل تیم ملی بهتر است. شما چه نظری دارید؟
این بحثها واقعا بد است. ما متاسفانه لیگمان را با بیانیه و تهمت تمام کردیم و از آن بدتر با همین ماجراها و بیانیه و شکایتها هم شروع کردیم و پس از آن هم این بحث نسلها مطرح شد. به نظر من همه نسلها قابل احترام هستند و همه زحمت کشیدهاند. مگر دهه شصتیها زحمت نکشیدهاند؟ مگر با آن همه بدبختی و گرفتاری همه وجودشان را نگذاشتهاند؟ همه نسلها خوب هستند. اینکه مدام مقایسه کنیم درست نیست. فقط نسل ۹۸ در دل مردم است و این محبوبیت است که ماندگار خواهد بود. خیلی مهم است که شما محبوب شوی تا قهرمان. این محبوبیت ۹۸ایها هست. اگر بخواهیم خیلی خیلی ریز شویم هم باید بگویم زمان ما دو تیم بالا میرفت و قطعا این سختتر است. حالا بحث امکانات را هم کنار بگذاریم. الان تیمهای بیشتری به جام جهانی میروند و به خدا کسی ناراحت نیست، خدا را شکر. شما هم زحمت میکشید و دمتان گرم. خدا هر کسی مال این مملکت زحمت میکشد و عرق میریزد، حفظ کند، ولی این مقایسهها و توهینها به یکدیگر اصلا قشنگ نیست.
* اشارهای به نسل دهه ۶۰ داشتید که کمتر صحبتی از آنها میشود. شما آن نسل را به نسبت نسل خودتان چطور میبینید؟
ما در دهه ۶۰ بازیکنان خیلی خوبی داشتیم اما شرایط مملکت و ورزشمان ایدهآل نبود. بعد از جنگ بود و چندین سال بود که اصلا بازیها انجام نمیشد. مثل الان نبود که راحت در هواپیما بنشینی و بروی و بیایی. حتی نسل ما هم برای یک سفر به استرالیا سه روز در راه بود و با اکونومی میرفتیم. من و خداداد عزیزی از مالزی تا استرالیا زیر صندلیها خوابیدیم و مدام مهماندار میآمد و میگفت خطرناک است، ولی ما نه منتی سر کسی میگذاریم و نه چیزی؛ وظیفهمان بود. الان هم نمیگوییم بچهها را با اکونومی ببرند و اتفاقا باید هم بهترین امکانات را داشته باشند. اما دهه شصتیها واقعا نسل سوخته بودند.