به گزارش شمال نیوز،اواخر سال ۱۴۰۰ پسر نوجوانی به همراه پدرش با مراجعه به پلیس آگاهی از مربی کلاس فوتبالش به اتهام آزار و اذیت شکایت کرد.
پدر این پسر نوجوان در تشریح ماجرا به مأموران گفت: پسرم از کودکی علاقه زیادی به فوتبال داشت و با همسرم تصمیم گرفتیم همزمان با تعطیلات تابستانی مدارس پسرم را در کلاس فوتبال ثبت نام کنیم. به همین خاطر پس از پرس و جو او را در یک باشگاه ورزشی در شرق تهران و در نزدیکی خانهمان ثبت نام کردیم.
وی افزود: اولین روزی که پسرم میخواست به کلاس برود همراهش رفتم و با مربیاش که مردی حدوداً ۴۰ ساله بود، آشنا شدم. او به من اطمینان داد که آموزشهای لازم را به شاگردانش میدهد. اما بعد از گذشت چند جلسه متوجه رفتارهای متفاوت پسرم شدیم. او یا ساکت و آرام بود و دوست نداشت با کسی حرف بزند یا دعوا میکرد و خواستههایش را با داد و فریاد میگفت. ابتدا فکر کردیم شاید به خاطر شرایط سنیاش چنین رفتارهایی میکند اما وقتی دقت کردیم متوجه شدیم او موضوعی را از ما پنهان میکند.
دیگر نه ذوق و شوقی برای رفتن به کلاس داشت و نه حرفی از آنجا میزد. وقتی پیگیر ماجرا شدیم پسرم بالاخره با اصرار زیاد ما راز هولناکی را فاش کرد و گفت که مربی فوتبالش او را آزار داده است. حالا هم من از این مرد شرور شکایت دارم.
پس از ثبت این شکایت و آغاز تحقیقات پلیسی دو پسر نوجوان دیگر هم با مراجعه به پلیس آگاهی شکایت مشابهی را از همین مرد شرور مطرح کردند.
در ادامه مربی فوتبال برای تحقیقات احضار و دستور جلبش صادر شد اما مأموران دریافتند که متهم به مکان نامعلومی متواری شده است.
به این ترتیب پلیس با ردیابیهای تخصصی موفق شد وی را که به شهری شمالی گریخته بود، بازداشت کند.
در این میان ۵ شاکی دیگر هم به شاکیهای پرونده اضافه شدند و مشخص شد که متهم ۸ پسر ۱۲ تا ۱۴ ساله را به قصد آموزش فوتبال و بهانههای مختلف به خانهاش کشانده و آنها را مورد آزار قرار داده است.
در ادامه تحقیقات برای مأموران روشن شد که متهم بعضی از قربانیها را مجبور به برقراری رابطه با یکدیگر کرده و با تهدید انتشار فیلم آنها را مجبور به سکوت کرده است.
با روشن شدن این موضوع پلیس پیگیر فیلمها شد و توانست تعدادی از این فیلمها را کشف و ضبط کند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه تحقیق در دادگاه
در این جلسه، متهم سعی داشت خودش را بیگناه نشان بدهد و به قضات گفت: من متأهل هستم و نمیدانم چرا چنین شکایتی از من کردهاند. من غیر از رابطه مربی و بازیکنی رابطه دیگری با شاگردانم نداشتهام.
پس از آن شاکیها و والدینشان با دستور قاضی وارد شعبه شدند و یک به یک ماجرای آزار و اذیت فرزندانشان از سوی متهم را برای قضات تشریح کردند.
در ادامه بخشی از فیلمهای سیاه به دست آمده از خانه متهم به وی نشان داده شد که وی در نهایت اتهامش را پذیرفت.
با پایان نخستین جلسه تحقیق، سایر شاکیها نیز شکایتشان را مطرح کردند و مقرر شد تا در تاریخ دیگری به پرونده متهم رسیدگی شود.
نخستین جلسه دادگاه
در نخستین جلسه دادگاه که پشت درهای بسته و غیرعلنی برگزار شد، ۸ پسر نوجوان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند و برای متهم به اتهام آزار و اذیت درخواست اعدام کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: من هیچکدام از شاکیها را آزار ندادهام. اما برای آموزش فوتبال به آنها نزدیک شدم که اشتباه کردم و از کارم پشیمان هستم. حالا هم از آنها میخواهم من را ببخشند.
بعد از اظهارات متهم همه شاکیها اعتراض کردند و به اتفاق گفتند او دروغ میگوید و ما را آزار داده است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده متهم را به اعدام محکوم کردند.
با صدور حکم اعدام وکیل متهم به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی فرستاده شد تا پس از نظر کارشناسان پزشکی قانونی درباره حکم صادره تعیین تکلیف شود.
دومین جلسه دادگاه
کارشناسان پزشکی قانونی نیز در گزارشی اعلام کردند تجاوز جنسی رخ نداده و در حد «تفخیذ» بوده، بنابراین با شکسته شدن حکم اعدام وی این بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی از خود دفاع کرد و بار دیگر اتهام آزار و اذیت پسران نوجوان را نپذیرفت.
در پایان جلسه قضات دادگاه با توجه به اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی، متهم را به ۹۹ ضربه شلاق، دوسال تبعید به منطقهای بد آب و هوا در جنوب شرقی کشور و همچنین دو سال محرومیت از فعالیت ورزشی و مربیگری محکوم کردند.