لوب آهيانه يا parietal lobe يكي از لوبهاي مغز انسان است.
كه در پشت لوب پيشاني قرار دارد. لوب آهيانه پردازشگر لامسه است.
تشخيص درد ، گرما ، فشار و درك تمايز اجتماعي به عهده اوست.
لوب آهيانه اگر آسيب ببيند شخص توانايي تشخيص سمت چپ و راست خود را ندارد. ممكن است توانايي و اداره كمترين كار را از دست بدهد.
دكوراسيون قدرت در شرق و غرب عالم طي 50 سال گذشته كاملا بههمریخته است. ضربات مداومي كه از سوي انقلاب اسلامي و محور مقاومت در منطقه بر «لوب آهيانه» مغز سرمايهداران ، قدرتهاي اهريمني و رژيم صهيونيستي فرود آمده قدرت پردازش اطلاعات را از آنان گرفته است.
ضربه 11 سپتامبر ضربه مهمي بود . اين ضربه آمريكا را وارد باتلاق افغانستان و عراق كرد. بدون اينكه كمترين دستاورد راهبردي داشته باشد. ضربه جنگ 33 روزه حزبالله و ضربه 7 اكتبر طوفانالاقصي ضربه مؤثري به لوب آهيانه مغز اتاق فكر جنگ صهيونيستها بود بهطوریکه ادراكات ديداري ، هرگونه حركت عاقلانه و حتي تواناييهاي گفتاري آنها را گرفته است.
آن روز كه پنتاگون ، سيا و وزارت خارجه آمريكا در تدارك تحريك صدام براي حمله به ايران بودند نميدانستند پايان يك نبرد حماسي ملت ايران در غرب آسيا چه خواهد شد. آنها حتي نميدانستند عدم توفيقها در برخي عملياتهاي ايران، سكويي براي يك پرش عظيم نظامي خواهد شد و معادلات نظامي در منطقه و جهان را بر هم خواهد زد. حاصل دفاع مقدس در ايران توليد يك قدرت نظامي با سلاحهاي فوق مدرن موشكي و پهپادي خواهد شد و خواب خوش را از آمريكا و اسرائيل غاصب خواهد گرفت.
فريدمن، تحليلگر آمريكا در نيويوركتايمز چندي پيش نوشت؛
- آمريكا لنگرگاههايش را از دست داده است.
- آمريكا در حال حاضر در يك «طوفان بيپايان» از خشم اخلاقي و اطلاعات نادرست قرار دارد.
- آمريكا امروز با فقدان نهادهاي اعتمادساز مواجه است.
روايت فريدمن از اوضاع داخلي آمريكا حكايت از يك آسيب جدي و ضربات تعيينكننده به «لوب آهيانه» مغز مديران فعلي جامعه امروز آمريكاست.
متأسفانه برخي از رسانههاي ما در داخل اين فلاكت سياسي و اجتماعي و ... آمريكاييها در آنسوی اقيانوسها و رژيم صهيونيستي كه امروز نيروهاي جبهه مقاومت در مرزهاي آن حضور دارند را سانسور ميكنند و به بزرگنمايي قدرت دشمن مشغولاند.
مقام معظم رهبري در ديدار دستاندركاران كنگره ملي بزرگداشت شهداي استان كهگيلويه و بويراحمد چند نكته كليدي را در ترسيم و تصوير وضع كنوني دشمنان ملت فرمودند كه ذكر آن خالي از فايده نيست:
- يكي از پايههاي جنگ رواني اين است كه دشمنان ملت را بزرگنمايي ميكنند.
- دست دشمن آنگونه كه ادعا ميكند پر نيست.
براي درك اين وضعيت كافي است به اظهارات مقامات رسمي آمريكا استناد كنيم.
همين چند روز پيش بود كه ، ترامپ در جريان يك سخنراني انتخاباتي تصريح كرد:
- ما ملتي شكستخورده هستيم.
- ما ملتي در حال افول هستيم
- آمريكا اكنون در خطرناكترين وضعيت ممكن قرار دارد.
- ما بهشدت به يك جنگ جهاني نزديك ميشويم . رهبراني داريم كه نميدانند چگونه با آن برخورد كنند.
آخرين تحولات در غرب آسيا حاكي است كه كارشناسان نظامي ، امنيتي آمريكا در منطقه به همراه نظاميان و تروريستهاي صهيونيست در اتاق فكر طراحي توطئهها و نيرنگهاي منطقهاي خود براي ترميم آسيب به لوب آهيانه مغز تصميمگيريها و اقدامات خود به اين نتيجه رسيدهاند كه ؛
1- اسرائيل ديگر طاقت تكرار يك حمله شبيه نبرد طوفانالاقصي را ندارد.
2- تهديد حزبالله در شمال جدي است. اگر طوفانالاقصي از سوي حزبالله در شمال تكرار شود ديگر طوفان نيست، يك سونامي است كه همه سازههاي 70 ساله صهيونيستها در سرزمينهاي اشغالي را از بين خواهد برد.
3- پديده قدرت نظامي يمن يك شوخي نظامي نيست. فقيرترين ملت از ملتهاي عربي اكنون قدرتمندترین قدرت يك دولت عربي است. اين قدرت بیمحابا پنجه در پنجه آمريكا ، اسرائيل و انگليس انداخته ، از مرزهاي ترس عبور كرده است.
ضربه حوثيها به لوب آهيانه مغز نظامي دشمن اگر ازحماس و حزبالله بيشتر نباشد كمتر نيست.
مجموعه اين جمعبندي پاسخ به اين پرسش كليدي است كه ؛ در غرب آسيا دست كي خالي است و دست كي پر است!؟