به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، امروز خبرگزاری تسنیم در گزارشی از شرایط نامناسب تهران در بحث فرونشست زمین خبر داده و خواستار توجه جدی به این موضوع شده است. اما آیا فقط موضوع به تهران مربوط میشود؟ چه شهرهای دیگری بیشتر از تهران و فراتر از پایتخت در معرض این خطر قرار دارند و چه کاری باید برای آنها انجام داد؟
این خبرگزاری نوشته است: تهران، پایتختی که روزگاری به عنوان باغ شهر ایران شناخته میشد، امروزه با چالش جدی کاهش شدید آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین دست و پنجه نرم میکند. برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، کاهش بارندگیهای سالانه و رشد بیرویه جمعیت، این کلانشهر را در معرض خطر جدی قرار داده است.
افزایش جمعیت، توسعه صنایع و کشاورزی، و نیاز روزافزون به آب شرب، باعث شده تا برداشت از سفرههای آب زیرزمینی به شدت افزایش یابد. از طرفی کاهش بارندگیهای سالانه و تغییر الگوی بارش، به طور مستقیم بر میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی تأثیر گذاشته است و ورای همه اینها نیز نبود برنامهریزی جامع برای مدیریت منابع آب و عدم اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف آب تهران را با بحران کاهش آبهای زیرزمینی روبهرو کرده است.
یکی از پیامدهای مستقیم کاهش آبهای زیرزمینی، افزایش پدیده فرونشست است که گریبان پایتخت را محکم گرفته است؛ به گفته معاون سازمان زمینشناسی "ما در محدوده شهر تهران و بهویژه در جنوب و جنوب غربی هم فرونشست زمین را داریم. در اکثر مناطق نرخ فرونشست در حالت بیشینه 16، 17 سانتیمتر و متوسط نرخ فرونشست در تهران 6، 7 سانتیمتر است."
هشدارهای پیشین
رضا شهبازی، مدیر کل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی کشور در سال ۱۴۰۱، اعلام کرد که تقریبا تمام دشتهای کشور که منابع آب زیرزمینی شیرین دارند، درگیر فرونشست هستند.
وی گفته بود: 609 محدوده دشتی مطالعاتی بر پایه تقسیمبندی وزارت نیرو در کشور وجود دارد که نزدیک به 410 دشت از آنها با پدیده فرونشست درگیرند؛ یعنی دوسوم دشتهای کشور با چنین معضلی دست به گریباناند. با این حال این پدیده در دشتهای مختلف هم به لحاظ نرخ و هم به لحاظ خطر و نیز میزان پهنههای درگیر یکسان نیست.
خطرناک ترین در کشور
درحالحاضر در استان کرمان نرخ فرونشست رقم بالایی است؛ اما محدوده دشت اصفهان-برخوار پرخطرترین دشت از نظر فرونشست است؛ چراکه یک کلانشهر را تحت تأثیر خود قرار داده است.
خطر و ریسک خطر
به گفته شهبازی، در بحث فرونشست، به طور کلی با «خطر» و «ریسک خطر» مواجه هستیم. «ریسک خطر» بیانگر حاصلضرب خطر در آسیبپذیری است. هرچه خطر و آسیبپذیری ناشی از آن بیشتر باشد، ریسک خطر بالاتر است. درباره اصفهان ریسک خطر بالاست؛ چراکه در آن، مردم ساکن و زیرساختهای مرتبط با آنها در معرض خطر قرار دارد، در واقع خطر بخش شهری را تهدید میکند. ممکن است ما همین حجم خطر را در جاهای دیگر کشور هم داشته باشیم؛ اما ریسک خطر کمتر باشد، برای مثال، منطقه درگیر، شامل یک روستا باشد که از نظر وسعت قابل مقایسه با یک کلانشهر که در آن فرودگاه و پالایشگاه و... و چند میلیون جمعیت وجود دارد، نیست؛ بنابراین ریسک خطر در آن پایینتر است.
جنوب تهران تا چهارمحال و لرستان
شهبازی همچنین گفته بود: جنوب تهران هم از نظر ریسک خطر در وضعیت نامناسبی قرار دارد، البته ریسک بالا در این شهرها نباید باعث شود ما خطر موجود در بقیه دشتهای کشور را فراموش کنیم.
به گفته کارشناسان دشت قزوین، دشتهای استان کرمان، خراسان رضوی، یزد، دشتهای استان لرستان و حتی شهرهایی که در ارتفاعات قرار دارند، مانند چهارمحالوبختیاری و شهرکرد هم ریسک بالایی دارند.
بحران خاص
فرونشست جنبههایی دارد که آن را از سایر مخاطرات زمینشناسی متفاوت میکند. یکی از این جنبهها دور از چشم بودن آن است؛ به طوری که فرونشست، مدتها بعد از وقوع تخریب در زیر زمین، خود را آشکار میکند. جنبه دیگر این است که هر سفره زیرزمینی طی میلیونها سال شکل گرفته و به صورت کنونی درآمده است و ویژگیهای خود را پیدا کرده است. نوع قرارگیری ذرات رسوبات آبخوان در کنار یکدیگر، تخلخل یا نفوذپذیری را در آبخوان ایجاد میکند و آب در بین این ذرات قرار میگیرد. با شکلگیری فرونشست، ذرات به همدیگر میچسبند و جاهای خالی را که تا پیش از این آب در آن وجود داشت، پر میکنند. در این شرایط آبخوان از حالت طبیعی خود خارج میشود و هرگز به حالت قبل برنمیگردد و راهکاری هم برای اصلاح آن وجود ندارد. متأسفانه این اتفاق در سطح و عمق گستردهای رخ میدهد
فجایع انسانی و اقتصادی بزرگ، از دست رفتن زمینهای کشاورزی، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و تشدید مشکلات اجتماعی از جمله عواقب این بحران هستند.
خرید ملک از شهرهای دیگر
کافیست پای درد دل مردم مناطق شمال کشور و نیز برخی از شهرهای دیگر بنشینیم آنگاه در خواهیم یافت که موج گستردهای برای خرید ملک توسط شهروندانی که شهرهای آنها در معرض فرونشست قرار دارند در این مناطق به راه افتاده است.
همین موضوع نیز میتواند ترکیب جمعیتی را به هم زده و علاوه بر آن مشکلات و مسائل اجتماعی دیگری را ایجاد کند.
اینکه جمعیت جدید با فرهنگ جدید بخواهد شرایط منطقه ای خاص را عوض کند قطعاً مشکلات و تبعات جبران ناپذیر دیگری را به همراه خواهد داشت باید این هشدارها را جدی گرفت.