عزیزخان خواجه، که به نام عزیزخان ندائی یا عزیزخان شریف زنجانی نیز شناخته میشود، یکی از خواجههای برجسته و معروف دربار قاجار بود. او به خاطر نزدیکی به امین السلطان، به ثروت و املاک زیادی دست یافت و به یکی از مالکان و ثروتمندان برجسته دوران قاجاریه تبدیل شد. با این حال، چون او نتوانسته بود خانوادهای برپا کند و وارثی نداشت، قبل از فوتش، اموال و املاک خود را وقف کرد و مدیریت آنها را به پادشاه وقت سپرد. پس از مرگ او، این اموال و املاک در زمینههای مختلف مورد استفاده قرار گرفتند.
باغ وسیع او در نیاوران، که به باغ عزیزخان خواجه معروف بود، بعداً به بیمارستان مسلولین تهران و دفتر کار فرح دیبا تبدیل شد. همچنین، کتابخانه خصوصی عزیزخان خواجه به یکی از بخشهای اولیه کتابخانه ملی ایران تبدیل گردید.
محل کنونی فرهنگسرای نیاوران و باغ وسیع اطراف آن، که در شرق محله حصار بوعلی واقع شده، در گذشته به نام باغ عزیزخان شناخته میشد و ملک خصوصی عزیزخان خواجه بود. همچنین، چهارراه معروف به چهارراه عزیزخان در شمال چهارراه حسنآباد تهران در خیابان حافظ، که محل املاک و دکانهای او بود، هنوز هم به نام او شناخته میشود.
مهدی بامداد در کتاب شرح حال رجال ایران عزیزخان خواجه را به عنوان یکی از خواجگان سفیدپوست و زیبا معرفی میکند و اشاره دارد که اگر کسی از خواجگی او اطلاعی نداشت، ممکن بود تصور کند که او یک زن زیباست که لباس مردانه پوشیده است.
عزیزخان از دوران کودکی، پس از آنکه خواجه شد و توانایی داشتن فرزند را از دست داد، در اندرونی ناصرالدین شاه قاجار زندگی میکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان، که به اتابک نیز شهرت داشت، زمانی که فهمید عزیزخان خواجهسرای اندرونی شاه است، او را به سمت خود جلب کرد و وظیفه داد تا اخبار و رویدادهای داخلی حرمسرا و زنان ناصرالدین شاه را به او گزارش دهد.
ناصرالدین شاه پس از مدتی متوجه شد که اخبار اندرونیاش به امینالسلطان میرسد و پس از تحقیق دریافت که عزیزخان خواجه این اطلاعات را به امینالسلطان منتقل میکند. به همین دلیل، شاه با خشم عزیزخان را از حرمسرا اخراج کرد و او را به امینالسلطان بخشید.
پس از اخراج عزیزخان خواجه از دربار ناصری و بخشیده شدن او به امینالسلطان، وی به خانه امینالسلطان رفت و در آنجا اقامت گزید. از سال ۱۳۰۶ هجری قمری به بعد، عزیزخان به عنوان «خواجه امینالسلطان» شناخته شد و به تدریج در بین مردم با این لقب شهرت یافت. رابطه نزدیک او با امینالسلطان و زیبایی و سفیدی پوست عزیزخان باعث شد که بسیاری از مردم تصور کنند او معشوق شخصی امینالسلطان است، به همین دلیل او در میان مردم به عنوان «معشوق امینالسلطان» نیز معروف شد.
در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا که در سالهای ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ هجری قمری انجام شد و امینالسلطان به عنوان وزیر اعظم شاه را همراهی میکرد، عزیزخان نیز در این سفر حضور داشت. چهره او در برخی از تصاویر باقیمانده از این سفر در کنار امینالسلطان و سایر رجال قاجاری به وضوح دیده میشود.
به دلیل علاقه شدید امینالسلطان به عزیزخان خواجه و نفوذ و اقتدار امینالسلطان، عزیزخان به تدریج در بین مردم مورد توجه قرار گرفت. هر جا که امینالسلطان دعوت میشد، عزیزخان نیز به همراه او دعوت میشد. این توجه و عشق امینالسلطان به عزیزخان موجب شد که مقام و اعتبار او به سرعت افزایش یابد و او به یکی از ثروتمندان و ملاکان برجسته تبدیل شود.
از آنجایی که بسیاری از امور تحت کنترل امینالسلطان بود، مردم عزیزخان را به عنوان واسطهای بین خود و امینالسلطان در انجام کارهای بزرگ قرار میدادند و معمولاً هیچ کاری بدون آنکه عزیزخان سهمی از آن بگیرد انجام نمیشد. علاوه بر این، رجال و افراد مختلف که از رابطه نزدیک عزیزخان با امینالسلطان آگاه بودند، برای جلب محبت و کسب نفوذ، هدایا و پولهایی به او پرداخت میکردند. در نتیجه، عزیزخان به سرعت به یکی از ثروتمندان و ملاکان بزرگ تهران تبدیل شد.
عزیزخان خواجه، با وجود ثروت و املاک بسیار که طی زندگیاش اندوخته بود، به دلیل خواجه بودن و عدم توانایی در ازدواج و تولیدمثل، همسر و فرزندی نداشت. بنابراین مشخص نبود که پس از مرگ او، سرنوشت این ثروت عظیم چه خواهد شد و اموال و املاک او به چه کسی خواهد رسید. گرچه عزیزخان در طول زندگیاش بخشی از اموال خود را به امور خیریه و عامالمنفعه اختصاص داده بود، اما پس از مرگش وصیتنامهای از او یافت شد که تاریخ آن به دوران سلطنت احمدشاه قاجار بازمیگشت.
در این وصیتنامه، که به دست خط و مهر سیدعلی آقای یزدی، پدر سیدضیاءالدین طباطبایی، تنظیم شده بود، عزیزخان اعلام کرده بود که تمامی اموالش وقف شده و تولیت آنها در اختیار پادشاه وقت ایران قرار دارد. او تأکید کرده بود که هیچ فرد دیگری به هیچ وجه حق تصرف یا ادعایی بر اموال و املاک او نخواهد داشت.
عزیزخان خواجه، به نظر میرسد فردی باسواد و اهل مطالعه بوده و در دوران زندگی خود کتابخانهای خصوصی و نسبتاً بزرگ تشکیل داده بود. پس از مرگش و بر اساس وصیتنامهای که تنظیم کرده بود، این کتابخانه خصوصی به کتابخانه ملی ایران اهدا شد و به یکی از منابع اولیه کتابهای این کتابخانه تبدیل شد.
در تاریخچه تأسیس کتابخانه ملی ایران آمده است که در خرداد ۱۳۱۶، به دستور رضا شاه، کتابهای تکراری و نسخ چاپی و خطی کتابخانه سلطنتی نیز به کتابخانه عمومی معارف، که بعدها هسته اصلی کتابخانه ملی ایران شد، منتقل شدند. در مجموع، ۱۳٬۷۱۲ نسخه چاپی و خطی در چند مرحله به این کتابخانه تحویل داده شد. همچنین کتابخانه خصوصی عزیزخان خواجه، که اموال خود را وقف کرده و پادشاه وقت را متولی آن قرار داده بود، به کتابخانه معارف منتقل شد. مجموعههای دیگری نیز همزمان با افتتاح کتابخانه ملی به این کتابخانه افزوده شدند.
بر اساس وصیت عزیزخان خواجه، تمام املاک و داراییهای او، از جمله خانهها و دکانهایش در شمال میدان حسنآباد تهران، که اکنون به چهارراه عزیزخان معروف است، به پادشاه وقت واگذار شد. همچنین باغ و عمارت وسیع او در شرق حصار بوعلی نیز تحت اختیار شاه قرار گرفت. در تاریخ ۷ مهر ۱۳۰۵، املاک عزیزخان خواجه که به رضا شاه واگذار شده بود، به فرمان او برای پیشرفت بهداشت و معارف کشور اختصاص یافت.
یکی از مهمترین املاک عزیزخان، باغ شخصی و عمارتش بود که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی توسط محمدرضا شاه پهلوی به دکتر محمد یزدی، یکی از همکلاسیهای شاه، واگذار شد تا در آن بیمارستان مسلولین تأسیس شود. این محل که به عنوان باغ عزیزخان یا باغ دکتر یزدی شناخته میشد، بعدها شاهد وقایع مختلفی در تاریخ معاصر ایران بود و امروزه به فرهنگسرای نیاوران تبدیل شده است.
علاوه بر این، یکی از دیگر اموال عزیزخان، عمارتی در خیابان سرهنگ سخایی بود که وقف نگهداری و پرورش ایتام شده بود. این عمارت به دستور رضا شاه و با طراحی وارطان هوانسیان در سال ۱۳۱۴ ساخته شد و به عنوان هنرستان و مدرسه متقین برای کودکان یتیم مورد استفاده قرار گرفت. این نهاد همچنان به پذیرش اطفال یتیم بیبضاعت زیر هفت سال ادامه میدهد.
یکی از املاک بزرگ عزیزخان خواجه، اراضی وسیعی در منطقهای بود که امروزه به نام پاکدشت شناخته میشود و در گذشته "مامازند" نام داشت. این اراضی در دورهای متروک و تنها شامل یک قلعه قدیمی و بدون سکنه بود که بیشتر در فصل تابستان توسط کارگران موقت برای درو کردن مزارع استفاده میشد. با مالکیت عزیزخان خواجه، این اراضی دچار تغییر و رونق بزرگی شدند.
عزیزخان فردی به نام علی کرمانی را به این اراضی آورد و او را به عنوان مدیر منطقه منصوب کرد. با تلاشهای علی کرمانی و کشاورزی در این اراضی، بهتدریج محصولات باکیفیتی تولید شد که موجب گسترش و رونق منطقه شد. به دنبال این موفقیت، عزیزخان سرپرستی دیگر املاک خود را نیز به علی کرمانی سپرد که بعدها با لقب "علی بلوکباشی" شناخته شد.
علی بلوکباشی نیز تعدادی از بستگان خود را از کرمان به این منطقه منتقل کرد و آنها اولین ساکنان دائمی مامازند شدند. این روند با اضافه شدن خانوادههای دیگری مانند خاندان اسدبیک و خراسانیها ادامه یافت و در نهایت مامازند به یک منطقه پرجمعیت و آباد تبدیل شد. به این ترتیب، عزیزخان خواجه با همکاری علی بلوکباشی و خانوادههای کرمانی، موجبات آبادانی و رونق اقتصادی منطقه مامازند ورامین را فراهم کرد.
1. عزیزخان خواجه چه نقشی در دوره قاجار داشت؟
عزیزخان خواجه یکی از نزدیکان امینالسلطان بود که به دلیل این ارتباط، به یکی از ثروتمندترین و بانفوذترین افراد در دوره قاجار تبدیل شد. او به عنوان واسطه بسیاری از امور درباری و مردمی شناخته میشد.
2. چرا عزیزخان خواجه بدون همسر و فرزند بود؟
عزیزخان خواجه به دلیل خواجه بودن، امکان تشکیل خانواده و داشتن فرزند را نداشت و به همین دلیل تمام اموال خود را وقف کرد.
3. چه عواملی باعث ثروتمند شدن عزیزخان خواجه شد؟
ارتباط نزدیک او با امینالسلطان و استفاده از نفوذ او در انجام کارهای مردم، همراه با هدایای رجال مختلف، از عوامل اصلی ثروتمند شدن عزیزخان بود.
4. کتابخانه خصوصی عزیزخان خواجه چه سرنوشتی پیدا کرد؟
کتابخانه خصوصی عزیزخان خواجه پس از مرگش به کتابخانه ملی ایران اهدا شد و یکی از اولین منابع مهم این کتابخانه شد.
5. عزیزخان چه نقشی در آبادانی اراضی مامازند و ورامین داشت؟
عزیزخان با مدیریت اراضی وسیعی که به دست آورده بود، همراه با کمک علی بلوکباشی، توانست این مناطق را آباد کرده و جمعیت ساکنی در آنها ایجاد کند.
عزیزخان خواجه یکی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار دوران قاجار بود که با بهرهگیری از ارتباط نزدیک خود با امینالسلطان و دیگر رجال آن دوره، به ثروت و نفوذ فراوانی دست یافت. اقدامات خیرخواهانه او مانند وقف اموال و ایجاد مؤسسات عامالمنفعه همچون کتابخانه و اراضی آباد، نشان از نگاهی بلند به آینده داشت. گرچه بدون فرزند از دنیا رفت، اما میراث او همچنان در بخشهای مختلف فرهنگی و اجتماعی کشور ماندگار است.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته