به گزارش خبرورزشی، انصراف مالک و اعضای هیئت مدیره باشگاه داماش (که در خوشبینانهترین حالت ممکن به داماش و تیمهای مشابه آن نمیشود لقب باشگاه داد) جزو عجایب روزگار است. در واقع انصرافهایی عجیب در این سبک و سیاق به اپیدمی جدید فوتبال ایران تبدیل شده و در اتفاقی محیرالعقول که منشا و مبدا مشخصی هم ندارد، مالکان از ادامه تیمداری صرفنظر میکنند! به نظر شما در کجای دنیا مالک یک باشگاه میتواند از تیمداری انصراف بدهد جز در فوتبال ایران؟
در گذشته مالکان زیادی چه در فوتبال گیلان چه در سایر شهرها، از مالکیت انصراف دادهاند اما بر اساس قانون، مالک هرگز نمیتواند در جایی که مالکیت به نام او محرز است انصرف بدهد.
نکته جالب اما این است که بخش خصوصی فوتبال ایران، صاحب مالکانی است که از مصائب باشگاهداری در فوتبال ایران بیاطلاعند. البته شاید نشود به طور تمام و کمال گفت بیاطلاع! چون هزینههای باشگاهداری در فوتبال ما محدود به دریافت وام یا گرو گذاشتن سند ملک مسکونی یکی از اعضای داماش نیست. تیمداری بسیار گستردهتر از فعل و انفعالاتی از این دست است.
مشکل عمده مالکان تیم های شهرستانی این است که به محض خرید امتیاز یک تیم لیگ یکی، پشت در اتاق فرماندار و استاندار مینشینند تا از بودجههای دولتی و اعانههایی از این دست منتفع شوند؛ در حالی که اگر فوتبال خصوصی و تیم هم صاحب یک مالک مشخص است، چرا استاندار باید خرج تیم را بدهد یا فلان نماینده مجلس برای احقاق حقوق بازیکنان و مربیان دست به کار شود؟
ملاحظه میکنید همه چیز در فوتبال ایران در یک سیکل معیوب قرار گرفته و اوضاع داماش هم بسیار بحرانی است؛ در واقع تیمی با این پتانسیل مردمی و سوابق قابل توجه در فوتبال کشور، یک مالک مستاصل در بخش خصوصی دارد که نامه انصراف او و اعضای هیئت مدیره را تقدیم استاندار گیلان میکند!
در واقع دولت که بدش نمیآید از هزینههای سرسامآور تیمداری در استقلال و پرسپولیس خلاص شود و بار مسئولیت را به دوش دیگران بیندازد، حالا در رشت با یک نامه باید وارث تیمی بدهکار شود که بودجهای روشن برای گذراندن اموراتش ندارد. نقل و انتقالی که از پایه و اساس غلط است و استانداری نیز قطعا نمیتواند یک تیم خصوصی را با نامهای 3 صفحهای تحویل بگیرد.