خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پس از ترور ناجوانمردانه سید حسن نصرالله و یارانش توسط بمبهای سنگر شکن آمریکایی، رژیم صهیونیستی در بیانیهای به واژهای قدیمی و خاک گرفته اشاره کرد که مدتها بود دیگر کاربرد نداشت. زمانی که نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کردند و به بهانه مبارزه با تروریسم هزاران عراقی را به خاک و خون کشیدند و منابع این کشور را غارت کردند، در سال ۲۰۰۶ کاندولیزا رایس بحرانهای منطقهای را درد زایمان خاورمیانه جدید نامید؛ طرحی که علیرغم هزینههای کلان در ابعاد انسانی، تسلیحاتی، منابع و ثروتهای ملی نتوانست دستاوردهای از پیش تعیین شده را برای واشنگتن محقق کند.
در طرح مذکور، حذف حزب الله، حماس، نابودی مقاومت در منطقه، سقوط دولت بشار اسد، تجزیه ایران و عراق، احیای فرقه گرایی و جنگ در یمن در آن گنجانده شده بود و کالین پاول نیز سعی در احیای این طرح با نام خاورمیانه بزرگ را داشت.
تمام کسانی که طرحهایی برای ایجاد تغییرات در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا داشتند نه تنها موفق نشدند بلکه از چرخه قدرت حذف شدند و این منطقه همچنان در اختیار ملتهای آن باقی ماند. رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس خود نیز این هدف را دنبال میکرد و در مراحل نخستین با هدف اشغال کل سرزمین مقدس فلسطین و سپس اشغال کشورهای اطراف، رؤیای تشکیل سرزمینی از نیل تا فرات را در سر پروراند. در این مسیر هم از حمایتهای بی شائبه غرب و آمریکا و حتی برخی پادشاهان منطقه برخوردار بوده است.
اما آنچه که باعث نقش بر آب شدن تمام این برنامهها شد بروز و ظهور مقاومت در منطقه بود که با پشتوانه مردمی و اتکا به یاری خداوند قدرت گرفت و باعث شد اسرائیل دیگر نه تنها به فکر اشغال دیگر کشورها نباشد، بلکه تصور اشغال کامل فلسطین را نیز فراموش کند و تنها برای حفظ بخشهایی تلاش کند که تا آن زمان با کشتار و جنایت اشغال کرده بود.
این تحقیر برای اسرائیل بسیار گران تمام شد و چند بار تلاش برای احیای آبروی ریخته شده آن با شکست روبرو شد و خفت بیشتری در کارنامه ننگین صهیونیستها ثبت شد که از آن جمله این شکستها میتوان به اخراج نظامیان اسرائیلی در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان، جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ و جنگهای ۳۳، ۲۲، ۱۱، و ۶ اشاره کرد.
پس از این دوران حقارت صهیونیستها، شیاطین غربی به آمریکا طرح ایجاد موجودی فاقد عقل و درایت البته با امکانات بالا را راه اندازی کردند و گروههای تکفیری متعددی را به وجود آوردند؛ طرحی فجیع و بیرحمانه که هدف اصلی آن نابودی مراکز مقاومت بود. اما نتیجه حاصله قدرت گرفتن مقاومت و نابودی این وحوش تروریست توسط نیروهای مقاومت بود.
در ادامه نبرد مقاومت و با تکفیریها و صهیونیستها، طوفان الاقصی اتفاق افتاد که یک ضربه شدید اطلاعاتی، امنیتی و نظامی را به رژیم صهیونیستی وارد کرد و این رژیم را تا آنجا تحقیر کرد که برای جلوگیری از نابودی کامل دست به کودک کشی و قتل عام غیر نظامیان بزند؛ کشتاری که جزو صفحات سیاه و ننگین صهیونیست در تاریخ باقی خواهد ماند.
با تمام این احوال، هیچیک از اهدافی که اسرائیل از ابتدای جنگ غزه تعریف کرده بود، حاصل نشد و تنها دستاورد اسرائیل، آمریکا و غرب، کشتار مردم غزه و تحمیل گرسنگی به بازماندگان بوده است.
اکنون میتوان گفت که منطقه غرب آسیا و شمال آفریقای جدید در حال ایجاد و ظهور است؛ آن هم درست در زمانی که بیش از ۸۰ تُن بمب سنگر شکن برای ترور یک فرمانده استفاده میشود و تمامی سازمانها و مجامع بین المللی سکوتی خفت بار را پیشه کردهاند و حتی اراده حمایت از قطعنامههای خود را که در سال ۱۸۶۴ در کنوانسیون ژنو به تصویب رساندند، ندارند.
منطقه در حال تغییر است زیرا بیداری اسلامی فراگیر شده و ملتهای آزاد اندیش هوشیارانه در برابر جنایتکاران جهان ایستادگی میکنند و بدون ترس روزها و شبهای زیادی در خیابانهای همه کشورهای جهان راهپیمایی اعتراض آمیز راه میاندازند و خواستار نابودی اسرائیل میشوند. دیگر سرکوب و زندان و کشتار نمیتواند مانع از بیداری ملتها شود.
عماد نجار؛ تحلیلگر مسائل منطقه