درباره ترور دبیرکل حزب الله لبنان توسط رژیم صهیونیستی گفت: طی دو سال گذشته رژیم صهیونیستی توانست از لحاظ تکنولوژیک (فناوری ) به موقعیت دست پیدا بکند که در شناسایی مخالفانش دارای دست برتر باشد. این موضوع در بخش‌های مختلف فنآوری‌های ارتباطی اتفاق افتاد و اسرائیلی‌ها با کمک آمریکایی‌ها توانستند با یک برنامه ریزی و پیگیری دوساله، موقعیت‌هایی را در سیستم ارتباطی برای خودشان به وجود بیآورند البته این کار را به طور مطلق نتوانستند انجام دهند اما به طور محدود توانستند موقعیت‌هایی را به دست بیآورند. مثلا اسرائیلی‌ها به رغم همکاری آمریکایی‌ها در دستیابی به کادرهای اصلی حزب الله ناکام بودند اما توانستند به برخی فرمانده‌هان نظامی حزب الله که فرصت آزاد تری داشتند و مثلا نوعا از تلفن همراه استفاده می‌کردند دسترسی پیدا کنند.
این کارشناس ارشد تحولات غرب آسیا با اشاره به عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در انفجار وسائل ارتباطی « پیجرها » در لبنان گفت: اسرائیلی‌ها با انفجار پیجرها در لبنان تلاش کردند شکست اطلاعاتی و تکنولوژیکی خود در 7 اکتبر ( 15 مهر 1402 ) بپوشانند چراکه در این روز رزمندگان مقاومت توانستند به راحتی از سیستم‌های چند لایه امنیتی اسرائیلی‌ها عبور و به عمق 70 کیلومتری اطراف غزه نفوذ کنند. لذا اسرائیلی‌ها با انفجار پیجرها در آستانه سالگرد 7 اکتبر می‌خواستند از این سطح نفوذی که در وسائل ارتباطی پیدا کرده بودن رونمایی کنند.
زارعی عملیات ترور دبیرکل حزب الله را خارج از معادله نفوذ و سیستم‌های ارتباطی خواند و گفت: وقتی که صهیونیست‌ها از دسترسی به سید ناامید شدند یک محدوده از ضاحیه واقع در جنوب بیروت را بمباران کردند تا اطمینان پیدا کنند از بین حدود 60 واحد ساختمانی حتما سید حسن نصرالله در یکی از آنها استقرار دارد.
وی روایت اسرائیل در ترور سید مقاومت را دروغ خواند و تصریح کرد: البته بعد از این که دبیرکل حزب الله به شهادت رسید اسرائیلی‌ها ادعا کردند ما به طریقی نسبت به محل استقرار سید حسن نصرالله احاطه پیدا کرده بودیم که این واقعیت نداشت اما برای بازسازی آن قدرت شکست خورده اطلاعاتی رژیم صهیونیستی آمدند یک چنین دروغی را مطرح کردند.
وی درباره هدف رژیم صهیونیستی از ترور شهید سید حسن نصرالله گفت: در حالی که اسرائیلی‌ها می‌دانستند این ترور برای آنان چقدر عواقب خطرناک در پی دارد و با چه واکنشی‌های از سوی محور مقاومت مواجه می‌شوند، خودشان را به شدت نیازمند به شهادت رساندن سید حسن نصرالله می‌دانستند. شما به سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا توجه کنید، در آنجا می‌گوید «بیاید دست در دست هم برای تغییر ورقه جاری در منطقه خاورمیانه کار کنیم و اوضاعی که نفع ما نیست با همکاری هم تغییر بدهیم». این عین جملاتی است که نتانیاهو در کنگره آمریکا بیان کرد یا در سخنرانی اخیرش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ارائه نقشه‌ای از جبهه مقاومت ومنطقه گفت این تهدیدات که از سوی جبهه مقاومت مطرح است، فقط ما و حتی منطقه را در برنمی‌گیرد، تهدیدی است که در سراسر منطقه استمرار دارد.
این کارشناس تحولات غرب آسیا اظهار داشت: اگر این جملات را اگر دقت بکنید متوجه می‌شوید صهیونیست‌ها احساس کرده‌اند حتما ورق باید برگردد تا اسرائیل بتواند ادامه حیات بدهد و اگر ورق برنگردد رژیم صهیونیستی نمی‌تواند به حیات خود ادامه بدهد و برگرداندن ورق مستلزم این است که شاخص‌ترین چهره مقاومت در منطقه یعنی سید حسن نصرالله را به شهادت برسانند. به این امید که با شهادت سید حسن نصرالله و وارد کردن ضربات پیاپی به پیکره و موقعیت حزب الله لبنان، حزب الله را از معادلات منطقه خارج یا منفعل کنند، بعد این انفعال را به سوریه و عراق بکشاند.
صدرالحسینی: نظم نوین منطقه‌ای توسط جبهه مقاومت پیاده می‌شود
وی با اشاره به سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی مبنی بر این که اسرائیل به سراغ دیگران می‌رود، اظهار داشت: این سخن نتانیاهو برای این بود که بگوید ما نیازمند تغییر معادلات منطقه‌ای هستیم یا این تغییر معادلات در لبنان خلاصه نمی‌شود لذا اسرائیلی‌ها با نیت اینکه ما معادلات تغییر می‌دهیم، وارد شدند اما از رفتار و سخنان نتانیاهو و اعضای کابینه صهیونیستی برمی‌آید، آنان به شدت دچار هراس شده‌اند.
این تحلیلگر مسائل منطقه به سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از شهادت سید حسن نصرالله اشاره کرد و گفت: نتانیاهو سه خواسته را به عنوان هدف از ترور سید مطرح کرد؛ اول این که اسرائیل می‌خواست پیامی به «یحیی سنوار» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس بدهد. دوم پیامی بود برای این که اسرای ما را آزاد کنند و سوم علامتی بود مبنی بر این که باید سیاست مهاجرت اتباع یهودی مستقر در شمال اسرائیل (فلسطین اشغالی) کنار گذاشته شود. در اینجا باید گفت دو خواسته نتانیاهو یعنی یحیی سنوار و مسئله آزادی اسراء صهیونیستی مربوط به غزه است وربطی به لبنان ندارد. درخصوص لبنان هم یک خواسته حداقلی مطرح کرد این که لبنانی‌ها باید بپذیرند به منطقه شمالی فلسطین اشغالی شلیک نکنند. اینها نشان می‌دهند صهیونیست‌ها در وحشت به سر می‌برند و مطمئن نیستند اسرائیل بتواند پیامدهای ترور سید حسن نصر الله تحمل کند.
زارعی به نشست کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی اشاره کرد و اظهار داشت: در این نشست گفته شد که ما در آستانه سالگرد 7 اکتبر قرار داریم. اکنون می‌توانیم با نشان دادن قدرتمان در لبنان، یهودیان را متقاعد کنیم که در یکسال گذشته دستاورد داشتیم. درحالی که این ماجرا (حملات گسترده هوایی به لبنان) مربوط می‌شود به اول مهر تاکنون یعنی یک دوره 7 و 8 روزه قبلش چه بوده است؟ اعتراف به شکست. خب، آیا با بمباران‌های لبنان این 3 و 4 خواسته رژیم صهیونیستی اجرایی می‌شود؟ آیا ترکیبات مدنی در غزه تغییر پیدا می‌کند؟ آیا مقاومت در غزه جمع می‌شود؟ آیا اسراء آزاد می‌شوند؟ مشخص است که در اینجا اسرائیلی‌ها دارند بلوف می‌زنند و تلاش می‌کنند برای خودشان دستاورد بتراشند. مسلما طی روزهای آینده صهیونیست‌ها خواهند فهمید که ترور سید حسن نصرالله برای آنان چقدر خطرناک و غیر قابل تحمل خواهد بود.
