برترین‌ها- آرمان رمضانی: اگر از آن خوره‌های سینما باشید حتما خبر دارید که سینمای کشور کره جنوبی حالا سال‌هاست که با داستان‌های خاص و تنوع فراوان در ژانر در کنار سینمای ژاپن راهش را از بقیه اسیا جدا کرده و تقریبا در تمام کشورهای کره زمین علاقمندان خاص خودش را دارد. همچنین حتما می‌دانید که سینمای کشور کره بر خلاف تصور عام تنها معطوف به فیلم‌های عاشقانه با پایان خوش یا درام‌های تاریخی نمی‌شود و سینمای این کشور با کارگردان‌هایی چون پارک چان ووک و بانگ جون هو و فیلم‌های مملو از هیجانش ضربان قلب مخاطبان سینما در سراسر دنیا را سریع و سریع‌تر می‌کند.
با همه این صحبت‌ها اگر بخواهیم تنها یک مولفه برای سینمای کره جنوبی تعریف کنیم احتمالا آن یک مولفه انتقام خواهد بود. زیرژانری که به دلایل مختلف فرهنگی و تاریخی در بسیاری از فیلم‌های موفق کره وجود دارد و حالا بسیاری از مخاطبان سینما در دنیا سینمای این کشور را با داستان‌هایی درباره انتقام می‌شناسند.
به همین بهانه در این مقاله برای شما 10 فیلم هیجان‌انگیز از سینمای کشور کره جنوبی انتخاب کرده‌ایم که درون‌مایه داستانی آن‌ها حول محور انتقام می‌چرخد. فیلم‌هایی به شدت تحسین شده در فستیوال‌های معتبر جهانی که چه از نظر داستان و چه از نظر بازی با برترین فیلم‌های هالیوودی رقابت می‌کنند.
کارگردان: پارک چان- ووک
محصول سال ۲۰۰۲
یک فیلم بی‌نقص و باکلاس که بدون شک مو بر بدنتان سیخ خواهد کرد. پارک چان ووک هم کارگردان این فیلم هیجان انگیز و نئو نوار بوده و هم به صورت مشترک داستان آن را نوشته است. همدردی با آقای انتقام داستان یک کارگر کر و لال یک کارخانه به نام ریو را روایت می‌کند، کارگری که مجبور است برای عمل کلیه خواهرش پول زیادی جمع کند و از این بابت به شدت تحت فشار و در مرز افسردگی است.
ریو در نهایت به راه حل عجیبی برای مشکلش می‌رسد و آن گروگان گرفتن دختر فردی بسیار ثروتمند و درخواست پول برای آزادی دختر است. ریو با وجود طرح یک نقشه بسیار محتاطانه خیلی زود در عمل به مشکل می‌خورد و حالا علاوه بر مشکلات قبلی باید با انبوه پلیس‌هایی که در تعقیبش هستند هم مقابله کند.
داستان مجازاتی که از آن خون می‌چکد
این اولین فیلم از سه‌گانه انتقام چان ووک(فیلم‌های بعدی Oldboy و Lady Vengeance است) است و مطابق انتظار سطح خشونت در آن بسیار بالاست. نباید از شخصیت پردازی ماهرانه فیلم گذشت که شخصیت‌های اصلی آن برخلاف معمول این‌گونه فیلم‌ها نه تنها بی‌نقص نمایش داده نمی‌شوند بلکه هر کدام مجموعه‌ای هستند از بیماری‌های روانی و عیب و نقص‌های رفتاری واضح. در نهایت نمی‌شود در توصیف خصوصیات مثبت این فیلم نوشت و به بازی بی‌نقص بازیگرانی چون سانگ کانگ- هو، بائه دوونا و هان بو بائه اشاره نکرد.
کارگردان:وو مین- هو
محصول سال ۲۰۱۵
این فیلم هیجان انگیز و سیاسی بر اساس داستان وبتونِ(Webtoon) یوون تائه- هو ساخته شده و به داستان پرتکرار فساد سیاست مداران و افراد پرقدرت می‌پردازد. مخاطب این فیلم داستان یک دستیار به نام آن سانگ- گوو را دنبال می‌کند، دستیاری که هرچند خالصانه برای سیاست‌مداران مورد حمایتش تلاش کرده اما به بدترین شکل مورد خیانت واقع می‌شود.
داستان از جایی جذاب‌تر می‌شود که این دستیار زخم‌خورده و در فکر انتقام با فردی به نام وو جانگ- هوون برخورد می‌کند. فردی جاه‌طلب که هدفی جز کشف اسرار افراد قدرتمند و سر درآوردن از ارتباطات آن‌ها ندارد.
یک بازی موش و گربه ساده با سنگین‌ترین مجازات برای بازنده
با نگاهی به فروش رکوردشکن این فیلم در سینماهای کره متوجه می‌شویم که فقط با یک فیلم سیاسی و بیانیه خوان حوصله‌سربر روبرو نیستیم و کارگردان با چرخش‌های ناگهانی داستان، برملا شدن حقیقت‌های غیرقابل باور و از پشت خنجر زدن‌های راه و بیراه تا ثانیه آخر فیلم را برای مخاطب جذاب نگه می‌دارد. کارگردان به کمک بازی بی‌نقص لی بیونگ- هان و چو یئونگ- وو مخاطب را تا لحظه آخر نامطمئن و در حال حدس زدن با خود پیش می‌برد و در عین حال انتقادهایی درست و حسابی از سیستم قضایی کشورش مطرح می‌کند.
کارگردان:لی جئونگ- بیوم
محصول سال ۲۰۱۰
مخاطب مردی از هیچ‌کجا با یک مغازه‌دار به نام تائه- سیک همراه می‌شود. مردی بی‌ادعا که اجناس دست دوم خرید و فروش می‌کند و به دلایلی نامشخص گوشه‌نشینی را انتخاب کرده است. تائه تنها با دختر کوچک همسایه ارتباط اندکی دارد. دختری به نام سو- می که با مادری که رقاص یک کلاب بدنام است وضع زندگی خوبی ندارد. ضربان قلب مخاطب این فیلم زمانی سریع‌تر می‌شود که مادر سو می با آدم‌های بسیار خطرناکی درمی‌افتد. قاچاقچیانی که در ازای دزدی مادر سو می، او را گروگان می‌گیرند.
هم‌زمان به دزدیده شدن سو می و تهدید شدن او به قتل، مخاطب با گذشته تائه سیک به عنوان یک مامور سابق نیروهای ویژه آشنا می‌شود. حالا تائه سیک باید برای نجات دختربچه همسایه با لشکری از افراد بسیار خطرناک روبرو شود و در صورت نابود کردن سندیکایی از جنایت‌کاران شاید بتواند تنها دوستش در دنیا را نجات دهد.
داستانی تکراری اما همیشه جذاب
کارگردان به خوبی صحنه را برای هنرنمایی یک ستاره سینمای رزمی یعنی وان بین چیده و همه‌چیز را برای جذاب‌تر کردن حرکات او در سر جای خودش قرار داده است. مانند بسیار از فیلم‌های مشابه وان بین در نقش مردی پیچیده و زخم‌خورده ظاهر می‌شود که هرچند علاقه‌ای به دوباره جنگیدن ندارد اما اتفاقاتی او را مجبور به مبارزه می‌کند. شما به عنوان مخاطب این فیلم اگر عاشق صحنه‌های مبارزه تن به تن و پرهیجان هستید بدون شک با تماشای مردی از هیچ‌کجا به رضایت کامل خواهید رسید.
کارگردان: لی چانگ- دانگ
محصول سال ۲۰۱۸
ما به عنوان مخاطب این فیلم با یک نویسنده فوق‌العاده و موفق همراه می‌شویم. این نویسنده که لی جانگ- سو نام دارد از سر اتفاق با دوست دوران کودکی‌اش برخورد می‌کند. جانگ سو و دوستش که شین هائه- می نام دارد چند روزی را با هم می‌گذرانند و همین چند روز برای آقای نویسنده کافی است که احساس کند عاشق دوست دوران کودکی‌اش یعنی هائه می شده است.
هائه می ناگهان به خاطر سفری به آفریقا جانگ سو را برای مدتی کوتاه ترک می‌کند و جانگ سو در مدت سفر وظیفه سر زدن به خانه و رسیدگی به گربه مرموز هائه می را قبول می‌کند. هائه می از سفر بازمی‌گردد اما انگار به فرد کاملا متفاوتی تبدیل شده است و دوستی جدید به نام بِن را همراه خود دارد.حضور بن منجر به اتفاقات مرموزی می‌شود که نفس را در سینه مخاطب حبس می‌کند.
فیلم هیجان انگیزی که مغز مخاطبش را به آرام‌ترین شکل ممکن می‌سوزاند
این فیلم همه‌چیز در خود دارد. یک فیلم هیجان انگیز که پر است از معماهای روان‌شناسانه، تنهایی غیر قابل تحمل، فاصله طبقانی واضح و البته قهرمانی پر از وسواس‌های مختلف. این فیلم هرچند که کمی کند پیش می‌رود اما با سرنخ‌های گاه و بیگاه موفق می‌شود مخاطب را برای سکانس‌های نهایی مشتاق نگه دارد. هر سه بازیگر اصلی یعنی یوو آه- این، استیون یئون و جئون جانگ- سئو نمایشی بدون اشکال از خود با جا می‌گذارند.
کارگردان: لی چانگ- دانگ
محصول سال ۲۰۰۷
یک فیلم فوق‌العاده و دلپذیر که احتمالا باید آن را برترین اثر کارگردانش به حساب بیاوریم. مخاطب با داستان زندگی مادری جوان به نام شین- آئه همراه می‌شود، زنی که هنوز در شوک و عزای مرگ ناگهانی و غیرمنتظره همسرش باقی مانده است.
شین آئه تصمیم می‌گیرد برای یک شروع دوباره به همراه پسرش به شهر مادری‌اش یعنی میریانگ بازگردد تا شاید این تعییر مکان بتواند شرایط را اندکی بهتر کند. درست در همان زمانی که شین آئه و پسرش امیدوارتر از همیشه به ساختن یک زندگی تازه هستند مصیبت و بلا دوباره و این بار به بدترین شکل ممکن به سراغشان می‌آید. مصیبتی که شین آئه را در بدترین شرایط جسمی و روانی ممکن قرار می‌دهد.
داستان تلاش یک مادر برای ساختن زندگی
یکی از غم‌انگیزترین فیلم‌های حاضر در این مقاله، آفتاب پنهان داستان یک انتقام را روایت می‌کند، انتقامی آن‌قدر بیهوده که در نهایت قلب مخاطب را می‌شکند. هسته این فیلمِ بسیار تحسین‌شده درباره اندوه، بخشش و امید است که با بازی فوق‌العاده و منقلب کننده جئون دو- یئون همراه می‌شود. دو یئون برای به تصویر کشیدن این مادر رنج‌دیده و البته پیچیده موفق شد جایزه برترین بازیگر زن فستیوال کن در سال 2007 را از آن خود کند.
کارگردان: پارک چان- ووک
محصول سال ۲۰۰۵
همان‌طور که گفته شد بانوی انتقام اخرین فیلم این کارگردان مطرح کره‌ای از سه‌گانه انتقام است. مخاطب از ابتدای فیلم با زنی به نام لی گئوم- جا همراه می‌شود. زنی که به جرم قتلی که مرتکب نشده است مجبور است 13 سال از عمرش را درون زندان بگذراند.
بالاخره لحظه‌ای که مخاطب برایش لحظه‌شماری می‌کند فرا می‌رسد و بانوی انتقام با گذراندن محکومیت ناعادلانه‌اش از زندان آزاد می‌شود. گئوم جا از همان لحظه آزادی شروع به نقشه کشیدن برای انتقام از مردی می‌کند که درحقیقت قاتل واقعی است. مردی که به سنگدلانه‌ترین شکل ممکن یک کودک 6 ساله را به قتل رسانده و ترتیبی اندیشیده تا گئوم جا بهای آن جرم را بپردازد.
کالبدشکافی شخصیتی که چیزی جز انتقام از آن باقی نمانده است
این احتمالا تیره‌ترین داستان انتقامی است که پارک چان ووک روایت می‌کند و مطابق انتظار این داستان هم با دقتی وسواس‌گونه به جزئیات جلو می‌رود. در کنار تم کلی فیلم که به رستگاری می‌پردازد نمی‌شود به بازی فوق‌العاده لی یانگ- آئه اشاره نکرد. بازیگری که هوشمندانه چاشنی وحشی و غیر قابل پیشبینی بودن را به نقشش اضافه می‌کند. فیلمی شاعرانه، سازش ناپذیر و با طنزی بسیار تاریک که به خوبی تفاوت عدالت و انتقام را برای مخاطب به تصویر می‌کشد.
کارگردان: بانگ جون- هو
محصول سال ۲۰۰۹
احتمالا کم‌لطفی به خود و مقاله‌مان است اگر درباره فیلم‌های پرهیجانِ برپایه انتقام در سینمای کره حرف بزنیم و حرفی از این جواهر بانگ جون هو به میان نیاوریم. داستان فیلم مادر در شهری کوچک و پر از کارخانه‌ها و کارگاه‌های کوچک و بزرگ روایت می‌شود و به مادری ازخود گذشته به نام مون جانگ می‌پردازد. مون جانگ برای برآمدن از پس هزینه‌های زندگی خود و پسر جوان و از لحاظ ذهنی معلولش یک مغازه غیررسمی را میچرخاند. مغازه‌ای که به اهالی شهر درمان‌هایی سنتی و طبیعی ارائه می‌دهد.
زندگی نسبتا آرام و ساده مون جانگ و پسرش اما یک طوفان بزرگ در راه دارد. با متهم شدن پسر مون جانگ به یک قتل وحشتناک این زندگی ساده به سرعت زیر و رو می‌شود. مون جانگ خیلی زود درمی‌یابد انگار در سیستم قضایی همه با محکوم شدن پسرش موافق هستند پس آزاد شدن پسرش فقط در گروی تلاش‌های او برای حل کردن پرونده قتل است.
داستان انتقامی که به این راحتی فراموشش نخواهید کرد
این فیلم که از طرف منتقدین به خاطر دربر داشتن خصوصیاتی متضاد ستایش شده آگاهانه تار و پود احساسات شما را هدف می‌گیرد و در نهایت در حالی تمام می‌شود که مخاطب پرسش‌های فراوانی از جمله وظیفه جامعه و شهروندان در محافظت از بی‌گناهان در ذهن دارد. هرچند که بازی وان بین هم در این فیلم فوق‌العاده است اما کیم هایه- جا آنچنان هنرمندانه یک مادر واقعی با عشق و وسواس‌های واقعی را به تصویر می‌کشد که کمتر مخاطبی به شخصیت دیگری در فیلم توجه می‌کند.
کارگردان: پارک چان- ووک
محصول سال ۲۰۱۶
داستان این فیلم متفاوت و تماشایی در دهه 1930 و کره تحت اشغال ژاپن اتفاق می‌افتد. ندیمه داستان زنی به نام سووک- هی را روایت می‌کند، جیب‌بری که موفق شده شغل نان و آب‌داری به عنوان کنیز در خانه زنی ژاپنی و ثروتمند به نام بانو هیدِکو به دست بیاورد.سووک هی البته فقط برای کنیزی به خانه بانو هیدکو نمی‌رود و از پیش با خلاف‌کاری به نام فوجیوارا نقشه‌هایی برای ثروت بانوی ژاپنی کشیده است.
داستان هرچه جلوتر می‌رود مرموز و مرموزتر می‌شود و مخاطب کم‌کم داستان دزدی را فراموش کرده و غرق در اسرار زندگی و خانه اسرارآمیز بانو هیدکو می‌شود. مخاطب بارها و بارها با اتفاقات عجیب غافلگیر می‌شود و در نهایت و در پس همه این غافلگیری‌ها با یک پایان راضی کننده پاسخ پرسش‌هایش را دریافت می‌کند.
فیلم نوآری که فراتر از انتظارات ظاهر شد
این فیلم بر اساس رمان سارا واتر به نام Fingersmith ساخته شده و احتمالا یکی از تحسین شده‌ترین فیلم‌های اروتیک و هیجان انگیز در قرن 21 است. پارک چان ووک تقریبا در تمام طول فیلم تارهایی برای گیر انداختن مخاطب می‌تند و در این راه بازی بی‌نقص کیم مین- هی و کیم تائه- ری به او کمک شایانی می‌کند. دو بازیگر فوق‌العاده صنعت سرگرمی کره که با هنرنمایی در این فیلم منتقدانشان را غافلگیر کردند.
کارگردان: کیم جی- وون
محصول سال ۲۰۱۰
کیم جی وون فیلمی ساخته که در عین حال که برای بسیاری از مخاطبان دلپذیر است برای بسیاری دیگر نفرت‌انگیز محسوب می‌شود. مخاطب این فیلم با قاتلی فاسد و بدون اخلاق به نام جانگ کیونگ- چول همراه می‌شود، قاتلی که از سر حادثه نامزد افسر پلیسی به نام کیم سو- هیون را به قتل می‌رساند.
مطابق انتظار داستان فیلم با تلاش سو هیون برای به دام انداختن قاتل نامزدش و انتقام گرفتن از او ادامه پیدا می‌کند و شاید تنها تفاوت به اتفاقات پس از دستگیری قاتل ارتباط داشته باشد. سو هیون پس از به دام انداختن کیونگ چول شروع به شکنجه و آزار سیستماتیک روحی و جسمی او می‌کند تا با شکستن روح یا جسم قاتل نامزدش اندکی به آرامش برسد.
فیلمی که برای روحیه‌های لطیف نیست
یک فیلم که پر است از صحنه‌های خشن و آزاردهنده و با این وجود اگر روحیه لطیفی نداشته باشید قطعا از یکی از هیجان‌انگیزترین فیلم‌های با تم انتقام لذت خواهید برد. هر دو بازیگر اصلی فیلم یعنی لی بیونگ- هان و چوی مین- سیک با وجود تفاوت فراوان شخصیت‌هایشان به شدت حس همذات‌پنداری را در مخاطب تحریک می‌کنند و مخاطب در نهایت و در حالی که از خشونت بالای فیلم شوکه شده با پرسش‌هایی اساسی درباره اخلاق سینما را ترک می‌کند.
کارگردان: پارک چان- ووک
محصول سال ۲۰۰۳
برای اینکه این مقاله را به بهترین شکل ممکن به پایان برسانیم چاره‌ای جز اشاره به این شاهکار پارک چان ووک نداشتیم. این فیلم که به طرز آزادانه‌ای از مانگایی به همین نام الهام گرفته داستان زندگی یک مدیر در بخش تبلیغات به نام اه دائه- سو را روایت می‌کند که به دلیل نامعلومی برای 15 سال زندانی می‌شود، دلیل نامعلومی که البته خیلی زود دست‌کم برای مخاطب آشکار می‌شود.
دائه سو در نهایت پس از 15 سال اسارت و تنهایی با ذهنی پر از پرسش آزاد می‌شود و قسم می‌خورد انتقام زندگی‌اش را از مسببان این اسارت بگیرد. دائه سو در جریان کشف حقیقت با شبکه‌ای از خلاف‌کاران روبرو می‌شود و حقایقی را کشف می‌کند که بر خلاف تصورش کشف آن‌ها چندان هم راضی کننده نیست.
یک کالت مدرن و کلاسیک
فیلمی که بالاترین تحسین‌ها را از کوئنتین تارانتینو دریافت کرده، پیرپسر یک فیلم پیچیده است که با سکانس‌های طولانی و صحنه‌های اکشن و پرخشونت پیش می‌رود. پارک چان ووک هنرمندانه و البته جسورانه انگار تمام قوانین فیلمی در این سبک را می‌شکند و در نهایت چیزی مخصوص به خود تحویل مخاطبی می‌دهد که حتی پیش از تمام شدن فیلم هم با دهانی بازمانده غرق در پرسش‌های مختلف است. پیرپسر به معنی واقعی کلمه یک کالت کلاسیک و در عین حال مدرن است که بازی فوق‌العاده بازیگر اصلی‌اش مانند گیلاس روی کیک فقط رضایت مخاطب را بیشتر می‌کند.
