درک اینکه هیولاها در سریال From چه کسانی هستند برای کشف رمز و راز سریال موفق MGM+ بسیار مهم است. به هر حال، این موجودات رازآلود در اتفاقاتی که در شهرک عجیب و غریب داستان می‌گذرد، نقش محوری دارند، که شخصیت‌های سریال را به دام انداخته و سعی می‌کنند آنها را شکار کنند. مانند هر داستان ترسناک فراطبیعی که ارزش بحث کردن داشته باشد، هیولا‌های سریال From نیز تنها قاتلانی ترسناک نیستند، بلکه با مضامین بزرگتر سریال مرتبط هستند. در دو فصل اول سریال، بینندگان متوجه می‌شوند که هیولاها تنها تهدید این روایت نیستند. با این حال، این موجودات شبگرد، تشنه به خون و تیز چنگال آشکارترین خطر در شهرک به شمار می‌آیند.
به گزارش روزیاتو، در سکانس پرتعلیق پایانی فصل دوم سریال From، بوید استیونز (هارولد پرینو)، که تمام تلاش خود را برای محافظت از شهر در برابر هیولاها انجام می‌دهد، یک جعبه موسیقی مرموز را نابود می‌کند. اقدامات بوید چندین شخصیت را از طلسم شعر کودکانه From آزاد می‌کند، اما این لحظه کلانتر را نیز جسور می‌کند.
پس از اینکه هیولاها را برای مدت طولانی دور نگه داشته، بوید اعلام کرد که هیولاها و نیرو‌های ماوراء الطبیعی شهر او را تسلیم نخواهند کرد. بدون شک، این سکانس زمینه را برای فصل سومی خطرناک‌تر فراهم می‌کند. به‌علاوه، فصل سوم ترسناک سریال From نوید افشای برخی از اسرار دیرینه در مورد هیولاها را می‌دهد.
حتی در فصل سوم این سریال ترسناک، مردم شهر هنوز به ماهیت واقعی هیولاها پی نبرده اند، اگرچه برخی از جزئیات سریال بینش‌های مهمی را در مورد منشاء این موجودات ارائه می‌دهد. برای شروع، هیولاها فقط در شب برای شکار مردم شهر ظاهر می‌شوند. همانطور که بوید کشف می‌کند، طلسم‌های عجیب و غریبی وجود دارد که آنها را از ورود به خانه‌ها دور نگه می‌دارد و هیولاها را مجبور می‌کنند تا قربانیان احتمالی خود را به شکلی گول بزنند تا در‌های خود را در شب باز کنند. به نظر می‌رسد که هیولاها علاوه بر اینکه به شدت باهوش هستند، نوعی توانایی خداگونه نیز دارند. اغلب، این موجودات در مورد طعمه خود آنقدر اطلاعات دارند که دانستن آنها غیرممکن به نظر می‌رسد.
در ابتدا، به نظر می‌رسید که شهرک سریال From توسط خون آشام‌ها محاصره شده است. این هیولاها علاوه بر شب زی بودن و درخواست اجازه از قربانیان برای ورود به خانه هایشان، ظاهری کاملاً انسانی دارند – تا زمانی که چهره‌های معمولی خود را در لحظه حمله از دست می‌دهند. علاوه بر این، ویکتور (اسکات مک‌کورد)، مرموزترین ساکن شهر، متوجه می‌شود که هیولاها در سیاه‌چال‌هایی در زیر شهر می‌خوابند.
در حالی که این تونل‌ها اسرار بیشتری به اسرار قبلی داستان اضافه می‌کنند، این گذرگاه‌های زیرزمینی نشان می‌دهند که هیولاها حروف و نماد‌هایی را نیز ترسیم می‌کنند. برخلاف خون‌آشام‌ها، هیولا‌های سریال From برای لذت و سرگرمی می‌کشند – نه تامین غذا.
اگرچه هیولاها دارای ویژگی‌های بسیاری هستند که با اسطوره‌های رایج خون‌آشام‌ها مطابقت دارد، به نظر می‌رسد پاسخ به این که آنها چیستند چندان ساده نیست. ویژگی‌های تعیین‌کننده هیولا‌های From مشابه سایر موجودات پری گونه هستند که انسان‌ها را به عنوان اسباب بازی می‌بینند، در حالی که همگی از قوانین ماوراء الطبیعی تبعیت می‌کنند. عناصر جادویی شهر، از درختان پریشان و رؤیا‌های نبوی گرفته تا نفرین خون بوید، همچنین به پاسخی فراطبیعی‌تر از خون آشام‌ها اشاره می‌کنند. با این وجود، ممکن است هیولا‌های From نوع خاصی از دیو یا شیطان باشند.
برخی از قوانینی که هیولاها در From از آنها پیروی می‌کنند، سرنخ‌هایی از هویت واقعی آنها ارائه می‌دهند. یکی از این قوانین این است که هیولاها فقط در شب بیرون می‌آیند و معمولاً از جنگل وارد شهر می‌شوند. از نقطه نظر تولید، این موجودات احتمالاً فقط در شب به سراغ مردم شهر می‌روند، زیرا این امر باعث ایجاد تنش بیشتر در داستان می‌شود. یعنی گره زدن هیولاها به شب و جنگل‌های نخستین از ترس‌های کهن الگویی عمیق انسانی تغذیه می‌کند و به ترسناک بودن این موجودات به سبک فیلم‌های ترسناک می‌افزاید.
حتی اگر هیولاها در زیر نور خورشید نسوخته و به انبوهی از خاکستر تبدیل نشوند، تردید آنها برای ظاهر شدن در طول روز قطعاً به نظریه خون آشام بودنشان قوت می‌بخشد. علاوه بر این، شهرک هیچ نسخه‌ای از کتاب مقدس یا هیچ متن مقدس دیگری ندارد، موضوعی که پدر ختری (شان ماجومدر) در همان ابتدا در فصل اول From به آن اشاره می‌کند.
اگر شهر و جنگل‌های اطراف توسط شیاطین یا خون آشام‌ها کنترل می‌شوند، این می‌تواند نبود کتاب مقدس در شهرک را توضیح دهد. جیم متیوز (ایون بیلی) همچنین این نظریه را مطرح می‌کند که هیولاها بخشی از آزمایشاتی هستند که در آن انسان‌ها به شکارچیان هیولاگونه و شب زی تبدیل می‌شوند.
در اولین اپیزود فصل ۳، هیولاها اطلاعات بیشتری در مورد آنچه واقعاً از مردم شهر می‌خواهند فاش می‌کنند. در اوایل اپیزود، دونا (الیزابت ساندرز) به بوید خبر می‌دهد که تمام محصولات کلونی هاوس پوسیده شده است و کل شهر اکنون غذای اندکی در اختیار دارد. بوید پیشنهاد می‌کند که اگر می‌خواهند از وحشت شهرک جان سالم به در ببرند، از دام‌ها – چند بز، گوسفند و گاو – محافظت کنند. متأسفانه، هیولاها از کمبود شدید غذا در شهر به خوبی آگاه هستند. در پایان اپیزود، هیولا‌های From همه حیوانات را فراری می‌دهند.
هیولاها می‌دانند که چنین کاری، بوید و برخی دیگر از مردم شهر را وادار می‌کند تا شب‌ها بیرون بروند. در حالی که هیولاها همیشه تشنه خون و متمایل به فریب ساکنان شهرک بوده اند، این عمل جنبه جدیدی از فریبکاری و هوشمندی آنها را نشان می‌دهد. در نهایت، آنها بوید و تیان چن (الیزابت موی) را به انبار کشانده و آنجا به دام می‌اندازند.
سپس هیولاها بوید را به یک تیرک دستبند می‌زنند و او را مجبور می‌کنند تا شاهد شکنجه و کشتن آرام آرام تیان چن باشد. یکی از موجودات به بوید می‌گوید که این کار را انجام می‌دهند تا او را «بشکنند»، که نشان می‌دهد هیولاها انگیزه شوم‌تری دارند.
یکی دیگر از نکات مبهم مهم در دنیای سریال، مفهوم بسیار بنیادی آن است: مردم شهر پس از ورود به آن دیگر نمی‌توانند آنجا را ترک کنند. در یک نمونه کلاسیک از پیچش مکانی یا زمانی، ساکنان شهر متوجه می‌شوند که وقتی وارد می‌شوند، همه جاده‌ها به یک حلقه بی پایان تبدیل می‌شوند. در اپیزود اول از فصل سوم، جستجو در جنگل به مردم به دام افتاده در شهر اجازه می‌دهد کمی بیشتر در مورد شرایط خود اطلاعات کسب کنند. به عنوان مثال، تابیتا متیوز (کاتالینا ساندینو مورنو)، یک فانوس دریایی در جنگل پیدا می‌کند، از پنجره آن سقوط می‌کند و در پایان فصل ۲ به «دنیای واقعی» بازمی گردد.
با این وجود، هنوز کاملاً مشخص نیست که چگونه و چرا فانوس دریایی تابیتا را به کامدن، مین منتقل می‌کند. در فصل اول، تابیتا سیم‌هایی را که برق وسایل برقی خانه‌اش را تامین می‌کند، از زیر زمین بیرون می‌آوردد، اما متوجه می‌شود که آنها به جایی وصل نیستند. این نشان می‌دهد که شهرک در فضایی بینابینی که از دنیای نرمال جدا شده، گیر افتاده است. اگر اینطور باشد، هیولاها احتمالا، امکان بیشتری دارد پری یا شیاطین باشند تا خون آشام. گفته می‌شود، شخصیت‌های سریال From می‌توانند در یک جهان کوچک به دام افتاده باشند- دنیایی که در واقع ساکنان آن پری‌ها باشند.
در سراسر سریال، نماد عجیبی بار‌ها و بار‌ها ظاهر می‌شود که نشان می‌دهد داستان عمیق‌تری در حال روایت است. نماد مورد نظر شبیه دایره‌ای است که چندین خط در داخل آن همدیگر را قطع می‌کنند. این تصویر در تونل‌هایی که هیولاها در آن می‌خوابند، در مجلاتی که توسط مردم شهر کشف شده‌اند، و در رؤیا‌های پیامبرگونه ظاهر شده است. جید (دیوید آلپای)، به طور خاص، در سراسر فصل دوم تصاویری رویاگونه از این سمبل مرموز می‌بیند. چه نماد یک جامعه غیبی باشد یا آرم یک شرکت علمی آزمایشی، به نظر می‌رسد که این نماد به منشأ هیولاها مرتبط باشد.
علاوه بر این، این نماد مرموز را می‌توان به حکاکی‌های صورت گرفته در طلسم‌های محافظی که بوید در جنگل می‌یابد مرتبط دانست. طلسم‌ها نمادی کاملاً متفاوت دارند، اگرچه این مصنوعات عجیب و غریب بسیار شبیه قطب نمای رونیک اسکاندیناویایی‌ها هستند – یک توتم راهنما و محافظ. این امکان وجود دارد که این نماد در تضاد کامل با نماد طلسم قرار گرفته باشد که نشان دهنده نزدیک بودن خطر است. خواه این یک خنثی کننده برای طلسم باشد یا صرفاً به بخش دیگری از افسانه‌های عجیب و غریب شهر مرتبط باشد، شکی نیست که این نماد قبل از پایان سریال From اطلاعات کاملی در مورد هیولاها را فاش خواهد کرد.
یکی از جذاب‌ترین اسرار در سریال From، پسر سفیدپوشی است که ویکتور را به مکانی امن می‌رساند و زمانی که خانواده متیو برای اولین بار به شهر می‌رسند، خود را به ایتان (سایمون وبستر) نشان می‌دهد. در پایان فصل اول، او به بوید و سارا (اوری کنراد) کمک می‌کند تا درست قبل از فرا رسیدن شب در یک درخت پریشان مخفی شوند. بعداً، در پایان فصل دوم، این پسر سفیدپوش است که تابیتا را از فانوس دریایی به دنیای واقعی منتقل می‌کند. در حالی که او تاکنون حضور نسبتاً دوستانه (و حتی مفیدی) داشته است، پسر سفیدپوش هنوز کمی ترسناک است.
این امکان وجود دارد که پسر سفیدپوش با هیولا‌های سریال From ارتباط داشته باشد، حتی اگر او اغلب علیه آنها عمل کرده و به مردم شهر کمک کند. برخلاف هیولاها، پسر سفید پوش در طول روز ظاهر می‌شود، اما او هنوز هم می‌تواند یک روح یا موجود ماوراء الطبیعه دیگری باشد. به احتمال زیاد، او می‌خواهد اشتباهات گذشته را اصلاح کند یا دیگران را از سرنوشتی که خود متحمل شده، نجات دهد. با این حال، اگر پسر سفیدپوش به هیولا‌های From مرتبط باشد، ارتباط بین آنها تا به اینجای فصل سوم، هنوز به طور کامل آشکار نشده است.
