کرونا انگار ردای وزارت را از تن سعید نمکی بیرون آورده است و او مجبور است برای خواسته هایش نه تنها به مسئولان بلکه به مردم نیز التماس کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سعید نمکی، وزیر کشور خواهش می کند اما فایده ای ندارد التماس هم می کند به نظر می رسد کسی به او توجه نمی کند. نمکی و همکارانش یکسال سخت و طاقت فرسا را پشت سر می گذارند و به نظر می رسد بقیه مسئولان همه مشکلات کرونا را به دوش وزارت بهداشت انداخته اند و پی کار خود در ماههای آخر مسندداری شان هستند. برخی از مردم نیز از سوی دیگر نه به فکر سلامتی خودشان هستند نه به فکر سلامتی خانواده و اطرافیانشان. کرونای انگلیسی هم در ایران به سرعت شیوع پیدا کرده است. درست است که همه از شرایط موجود کرونایی و اقتصادی خسته شده ایم اما باز هم راهی جز ماندن در خانه و رعایت پروتکل های بهداشتی نداریم. در شرایط بحرانی کنونی چرا برخی برای رفتن به سفر اصرار دارند؟ اردشیر بهرامی، جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا به این سوال پاسخ داده و تاکید کرد: مقاومت و نافرمانی اجتماعی مردم نسبت به موارد بهداشتی که جهت حفظ سلامت آنهاست جای سوال دارد.
وی افزود: واقعیت این است که جامعه ما حداقل در دو قرن اخیر از لحاظ جامعه شناسی و تاریخی تجربه خاصی داشتیم. کشور ما در هر دهه یک بحران از انواع قحطی، جنگ، جنبش های اجتماعی و سیاسی، انقلاب، بحران بیماری (وبا، طاعون و...)، خشکسالی، فقر، تهاجم کشورهای همسایه و هر آنچه با ادبیات بحران و بحران اجتماعی و سیاسی معنا می شود، را تجربه کرده است و این تجربه ریشه کاملا تاریخی دارد. در شرایط تاریخی همیشه دولت ها به معنای واقعی حامی مردم نبودند و به دنبال مسائلی مانند احتکار کالاهای مورد نیاز مردم بودند. دقیقا در آغاز شیوع کرونا نیز احتکار ماسک ، ضد عفونی کننده ها، شوینده ها، لوازم بهداشتی و... تجربه کردیم که با مداخله قضایی و آگاهی سازی رسانه ها بخشی از این مشکل حل شد. دقیقا نشانگر این است که جامعه به برنامه های دولت در توسعه و اقدامات اطلاع رسانی شده بی اعتماد است. ریشه این بی اعتمادی نیز در تجربه های تاریخی متوالی و متعدد است. همیشه نیز این سیکل تکرار می شود.
اردشیر بهرامی گفت: اعلام کردند رعایت پروتکل های بهداشتی مانند استفاده از ضد عفونی کننده ها و ماسک برای حفظ سلامتی خودتان است، اما تا زمانی که اجباری نشد کمتر رعایت می شد. بسیاری به عنوان مثال از زمانی که به صورت جدی و با جریمه و ممنوعیت ورود به اتوبوس، مترو و اماکن عمومی روبرو نشدند پروتکل ها را رعایت نمی کردند. همیشه حمایت ها دولت به معنای واقعی از مردم درگیر بحران کمتر وجود داشته است.
این جامعه شناس با اشاره به تحقیقاتی که درباره سیل لرستان و زلزله بم داشته است، اظهار کرد: همیشه این تجربه مشترک بوده و نهادینه شده در وجدان و ناخودآگاه جمعی کشور که واکنش در مقابل بحران ها این طور بوده و مسائل نیز برای مردم مهم نیست.
وی با بیان این که بیش از یک سال از کرونا می گذرد،گفت: نزدیک به 61 هزار نفر در ایران جان خود را از دست دادند و بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر به کرونا مبتلا شده اند. از سوی دیگر بیش از یک میلیون و چهارصد نفر جان سالم به دربردند و این یک تجربه خوبی محسوب می شود. مواجهه جامعه ایرانی با کرونا یک درسی دارد که همیشه متاسفانه علیرغم این تجربه ها می بینیم، پذیرش واقعیت حفظ سلامت خود، خانواده، دوستان و اقوام و جامعه ای که نسبت به آن مسئولیت داریم، مهم نیست.
اردشیر بهرامی با اشاره به بی تفاوتی نسبت به سرنوشت، اظهار کرد: نسبت به سرنوشت و سلامتی مان بی تفاوت هستیم. بی تفاوتی که در بسیاری از رفتارهای پرخطر وجود دارد مثل مصرف موادمخدر، مشروبات الکلی، موادمحرک رفتارهای پرخطر جنسی خارج از خانواده، رانندگی پرخطر و... نشانگر این است که انسان نسبت به سلامتی و حفظ حیات خود توجه ندارد.
وی در پاسخ به دلیل بروز بی تفاوتی چیست؟ تاکید کرد: ریشه این بی تفاوتی را باید جای دیگری جستجو کرد. هم به لحاظ حقوق اجتماعی و انسانی و حتی شرعی تردد مبتلایان به کرونا نباید راحت باشد چرا که نمی توانیم نسبت به سرنوشت هم نوع خودمان بی تفاوت باشیم.
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که ناامیدی به آینده و حال چقدر در این بی تفاوتی ها تاثیر دارد؟ گفت: دو سه سال پیش بررسی درباره نشاط اجتماعی 148 کشور جهان انجام شده است ایران در رتبه 132 قرار داشت. اگر افراد از وضعیت رفاهی مطلوب توسعه یافته و طبق مرفه قطعا به دلیل داشته ها و موقعیت بالایی که دارد از سرمایه خود مراقبت می کند. ولی افرادی که آسیب پذیرند هزاران درد، رنج، بیماری، فقر، نابرابری اجتماعی و تبعیض را تجربه کردند قطعا مواجه شدن با یک بیماری خیلی سخت نیست. می گویند: "ما همه چیز این زندگی را تجربه کردیم، حالا کرونا را هم تجربه می کنیم! من سلامت بمانم تا فقر را تحمل کنم؟" در ادبیات عامه این موضوع لمس می شود. چون نسبت به هم نوع خودمان بی تفاوت هستیم و حقوق شهروندی برای خیلی ها فاقد معنی و اولویت است. درد و رنج و حتی مرگ دیگران برایمان اولویتی ندارد که نسبت به کرونا حساسیت به خرج دهیم. کرونا نسبت به شیوع بسیار بالایی دارد، جامعه معنا پیدا می کند. در این شرایط میزان مسئولیت پذیری، تعهد اجتماعی و توجه تام به حقوق شهروندی معنا پیدا می کند.
اردشیر بهرامی تاکید کرد: انسانی که سلامت روان دارد قطعا نسبت به سلامتی جسمی خود در زندگی می تواند احساس تکلیف کند. اما انسانی که روان رنجوری و پرخاشگری دارد هر اتفاقی را رقم می زنند و سلامتی دیگران برایشان فاقد معناست. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.