به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، حسین کمالی از اعضای جبهه اصلاح طلبان ایران ، بر این باور است که اصلاح طلبان به شرطی وارد انتخابات خواهند شد و کاندیدا معرفی خواهند کرد که فضای انتخابات، رقابتی باشد و انتخابات آزاد برگزار شود.
در حالی که حدود چهار ماه به انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، زمان باقی مانده، همچنان اصلاحطلبان منتظر تلنگری از سوی نهادهای حاکمیتی از جمله شورای نگهبان هستند تا بتوانند کاندیداهای مدنظر خود را به سلامت از فیلتر احراز صلاحیتها عبور داده و به میدان انتخابات رقابتی پا بگذارند. نگرانی اصلاحطلبان از ردصلاحیت کاندیداهایشان با کمرنگ کردن آنها در انتخابات مجلس یازدهم تشدید شد. حسین کمالی از اعضای جبهه اصلاح طلبان ایران و چهره سیاسی اصلاحطلب در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین بر این باور است که اصلاح طلبان به شرطی وارد انتخابات خواهند شد و کاندیدا معرفی خواهند کرد که فضای انتخابات، رقابتی باشد و انتخابات آزاد برگزار شود.
به گفته حسین کمالی، دبیرکل حزب کارگر « اگر کاندیداهای اصلاح طلب ردصلاحیت شوند و یا شرایطی به وجود بیاید که اصلاحطلبان نتوانند رأی داشته باشند و در صحنه انتخابات حضور پیدا نکنند در واقع آن انتخابات، معنا و مفهوم واقعی خود را از دست می دهد.»
مشروح مصاحبه با حسین کمالی را میخوانید؛
* آقای کمالی! در ارتباط با بحث کاندیداهای اصلاح طلبان، احتمالا آقای عارف از جمله کاندیداهای اصلاح طلبی است که به نظر می رسد قصد دارد به صورت مستقل ورود کند، توصیه شما به کاندیداها چیست؟
ما تاکنون چنین بحثی را در ارتباط با هیچ کدام از کاندیداها نداشتهایم و در ارتباط با مصادیق گفت و گویی صورت نگرفته است. ما در حال حاضر ضوابط و ساز و کارها و اصول را مشخص میکنیم و پس از اینکه همه اینها مشخص شد کسانی که کاندیدا هستند خودشان را معرفی می کنند در عین حال احزاب هم میتوانند افرادی را نامزد کنند طبیعتاً یک نفر از این کاندیداها مورد اقبال عمومی به شخصی باشد انتخاب میشوند اگر هم اقبال عمومی نسبت به آنها وجود نداشته باشد اشخاصی که عضو جبهه هستند باید به نفع سایرین کنار بروند اما اگر عضو جبهه نباشند به خودشان مربوط است. آقای عارف در حال حاضر شخصا عضو این نهاد نیستند.
در ارتباط با کاندیداهای جریان اصلاح طلب تا چه حد ضرورت دارد با این سازوکار جدید وارد انتخابات شوند؟
از نظر بنده کاندیدا شدن حق هر کسی است مگر کسانی که دادگاه صالح، آنها را از حقوق سیاسی محروم کرده باشد بنابراین همه حق دارند کاندیدا شوند اما اینکه اصلاح طلبان ار چه کسی حمایت می کنند طبیعتا بررسی خواهد شد و در نتیجه کاندیدایی که مورد قبول جمع واقع شود کاندیدای اصلاح طلبان خواهد بود البته مشروط به اینکه فضای انتخابات در مجموع رقابتی باشد و به نوعی انتخابات آزاد برگزار شود.
در این دوره از انتخابات هم آیا اصلاح طلبان رایزنی با شورای نگهبان یا حتی سطوح بالاتر حاکمیتی را دنبال می کنند؟ با توجه به اینکه در دوره قبل مجید انصاری و اسحاق جهانگیری واسطه شدند و حتی با رهبری دیدار داشتند .
کمیته ای در این ارتباط برای گفت و گو با همه اشخاص موثر وعوامل برگزاری در امر انتخابات وجود دارد اما اینکه چگونه گفت و گو خواهند کرد ، بستگی به تصمیم جمعی دارد که در این ارتباط تصمیم گیرنده هستند.
آیا تاکنون در این باره تصمیمی اتخاذ نشده است؟
خیر. کار جبهه اصلاحات ایران به تازگی آغاز شده است.
یعنی ارادهای در این باره وجود دارد؟
به هر حال در این باره جمع اصلاح طلبان باید تصمیم بگیرند. کار کمیته ای که تشکیل شده همین است حال اینکه چه کسی می آید و چه اقداماتی انجام خواهند داد تصمیم با خودشان است.
آیا نامه خاتمی به رهبری را تسهیل کننده حضور اصلاح طلبان در انتخابات می دانید یا اینکه مانع آن تلقی می کنید؟
بنده از این نامه اطلاعی ندارم در واقع نه از نامه و نه از محتوای آن نامه و نه از پاسخ به آن نامه اطلاعی ندارم.
این نامه از نظر شما تا چه حد می تواند تاثیرگذار باشد؟
در مجموع بنده تعامل و گفت و گو را مثبت می دانم فکر می کنم کار ما حل و فصل مسائل از طریق گفت و گوی سیاسی - اجتماعی است بنابراین اینکه آقای خاتمی وارد یک گفت و گو ، مکاتبه، اظهارنظر و گفت و شنود با نهادهای حاکمیتی و جامعه شود از نظر بنده مثبت است و در آن نکته منفی نمی بینم.
به نظر می رسد اصولگرایان از مدت ها پیش به طور جدی وارد بحث های انتخاباتی شده اند اما حدود ۴ ماه مانده به انتخابات دچار اختلافات جدی شده اند، آیا اختلافات آنها می تواند برگه برنده جریان اصلاحات باشد؟
ابتدا باید دید اصولا انتخابات به معنای واقعی برگزار می شود یا خیر؛ به بیانی دیگر آیا انتخابات آزاد و رقابتی برگزار خواهد شد. اگر این نوع انتخابات برگزار شد آن زمان سایر عوامل موثر را هم می توان مورد بررسی و ارزیابی قرار داد اما اگر کاندیداهای اصلاح طلب ردصلاحیت شوند و یا شرایطی به وجود بیاید که اصلاح طلبان نتوانند رأی داشته باشند و در صحنه انتخابات حضور پیدا نکنند در واقع آن انتخابات، معنا و مفهوم واقعی خود را از دست می دهد. اینکه بخواهیم فکر کنیم اصولگرایان دچار اختلاف شده اند اهمیت چندانی ندارد.
اگر امکان رقابت برای اصلاح طلبان وجود داشته باشد چطور؟
بنده فکر می کنم مردم کاری به بحث اصولگرا و اصلاح طلب ندارند مردم از وضعیت مدیریتی سیاست های داخلی و خارجی که در کشور وجود دارد، گرانی و وضعیت نابسامان، دلخور و ناراحت هستند. در واقع مردم و جامعه ما، سیاسی هستند مردمی نیستند که عوامل موثر بر نارضایتی ها را نشناسند. گروه هایی مانند جریانات خارج از کشور هستند که وقتی می خواهند برنامه ای را علیه نظام اسلامی تبلیغ کنند با یکدیگر متحد شده و گروه و کمیته تشکیل می دهند و فضای مجازی در اختیار می گیرند و در نتیجه علیه نظام تبلیغ می کنند در عین حال داخل نظام هم عده ای هستند که این گونه اقدامات را علیه اصلاح طلبان انجام می دهند. بنابراین ما این ها را به حساب افکار عمومی نمی گذاریم چراکه عدهای سازمان و ماموریت یافته تلاش دارند افکار عمومی را به سلیقه و بر اساس منافع خود شکل بدهند.
آن چیزی که تحت عنوان نارضایتی مطرح می شود نارضایتی از مدیریت عمومی است و این همه گروه ها را در بر می گیرد. در واقع باید گفت زمانی که مردم به اصلاح طلبان هم رأی ندهند در حقیقت به همه نه گفته اند به بیان دیگر این گونه نیست که به اصولگرایی که با حداقل ممکن وارد ریاست جمهوری، شورای شهر یا عضو مجلس شود پاسخ مثبت داده باشند اما به اصلاح طلب، جواب منفی بدهند. مردم به همه جواب منفی می دهند. عدم مشارکت امنیت نظام را تهدید می کند ما از کسانی که به نظام اسلامی و حفظ انقلاب علاقه مند هستند می خواهیم که به مشارکت حداکثری فکر کنند و این مشارکت حداکثری تا حدودی در قالب یک برنامه همافزای رقابتی و با اصلاح مشکلات موجود امکان پذیر است اگر سیاست بر این باشد که با حداقل رأی، عدهای در مسند قدرت بنشینند اتفاق خوبی نخواهد افتاد.
از این رو بنده توصیه می کنم که در صورت انتخاب از پیش تعیین شده، هزینه های انتخاباتی نیز صورت نگیرد و فردی که قرار است برای این کار منصوب شود توسط افرادی که می توانند این کار را انجام دهند انتخاب و مشغول به کار شود و هزینه ها نزدیک به هزار میلیاردِ انتخابات صرف زندگی فقرا و فرودستان شود.
نقش و تاثیر چهرههای برجسته اصلاحات از جمله آقای خاتمی را در جریان اصلاحات در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی می کنید؟
آقای خاتمی شخصیت مورد احترام، ذی نفوذ و هم مورد قبول همه اصلاح طلبان است اما اینکه از کلمه لیدر یا رهبر که شخص آقای خاتمی از بکارگیری آن پرهیز دارد استفاده نمی کنیم.
رایزنی اصلاح طلبان با خاتمی به کجا رسیده است؟
گفت و گوها در مقاطع مختلف با ایشان جریان داشته است البته نگاهی که اصلاح طلبان در این مسائل دارند روشی که در میان اصولگرایان جریان دارد متفاوت است. اکثر اصلاح طلبان شخص گرا و شخص محور نیستند اصلاح طلبان تلاش می کنند به افکار عمومی و تصمیم جمعی روی آورند البته کسانی هم هستند که تلاش میکنند مسائل را به این سمت و سو آن سوق بدهند اما عمده اصلاح طلبان به عقل و تدبیر جمعی باور دارند. آقای خاتمی نیز به این مسئله احترام می گذارد و همواره همراه جمع بوده است.