تا همین یکی دو دهه قبل خالکوبی یا به قول امروزیها « تتو » مختص قشر خاصی از جامعه بود؛ یکی از راههایی که میشد گنده لاتهای محلات جنوب شهر را از افراد معمولی تشخیص داد خالکوبیهای غلو شده و عجیب و غریبی بود که روی بدن آنها خودنمایی میکرد اما امروزه خالکوبی یا همان تتو تبدیل به مدی رایج و پرطرفدار شده است به طوری که تتو داشتن یکی از نمادهای امروزی بودن جوانان است که در سبکهای مختلفی با قیمتهای نجومی انجام میشود. تتو یا همان خالکوبی در سالهای اخیر بین ورزشکاران هم پرطرفدار شده و دیگر مثل دهه هشتاد بازیکنی به دلیل داشتن تتو به کمیته انضباطی احضار نمیشود یا از تیم ملی خط نمیخورد! البته اینکه موضوع و سوژه تتو چه باشد هم برای کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال مهم است؛ مثلا شما میتوانید دست و پای خود را که در معرض دید است به مثابه یک دفتر نقاشی تتو کنید اما معنی و شکل تتوها مهم است. اگر بازیکنی مثل آرمین سهرابیان بدشانس باشد و از تتوی او برداشت منفی شود به کمیته اخلاق احضار شده و باید درباره تتوی خود توضیح بدهد وگرنه سالهای زیادی است که هیچ ورزشکاری نه تنها به خاطر داشتن تتو شماتت نمیشود بلکه میتواند درباره جزئیات آنها هم توضیح دهد. به بهانه صحبتهای جدید سهرابیان، بازیکنی که به تازگی از استقلال جدا شده و به نساجی پیوسته تتوهای جنجالی فوتبالیستها در سالهای اخیر را مرور میکنیم.
یکی از فوتبالیستهای پیشرو در ایجاد حاشیه علیرضا نیکبخت بود. ستاره چپ پای فوتبال ایران اگر اینهمه با حاشیه درگیر نمیشد قطعا سالیان طولانی میتوانست جناح چپ تیم ملی را بیمه کند اما افسوس که در زندگی فوتبالی علی نیکی همیشه حاشیه پررنگ تر از متن بوده است. اواسط دهه هشتاد که هنوز خالکوبی در جامعه ایران به یک پدیده عادی تبدیل نشده بود لو رفتن تتوی پای نیکبخت برای او دردساز شد. در آن برهه زمانی به نیکبخت فشار زیادی وارد شد که یا باید این خالکوبی را پاک کند یا جوری لباس بپوشد که هرگز مارمولک دردسرساز به چشم نیاید. در نهایت تعهد سفت و سختی از نیکبخت گرفته شد تا اینکه بعدها تصاویری از تتوهای بازیکنانی شیث رضایی، حسین بادامکی، مهدی شیری، آرش برهانی، حنیف عمران زاده و ... در بازیها و تمرینات در رسانهها منتشر شد تا مشخص شود فوتبالیستهای ایرانی علاقه زیادی به تتو دارند.
زمانی که زمزمههای حضور اشکان دژاگه در تیم ملی فوتبال ایران مطرح شد، برخی معتقد بودند اشکان به خاطر تتوهای زیادش نمیتواند برای تیم ملی بازی کند. دژاگه در بدو ورود به ایران با این دردسر مواجه و مجبور شد درباره تتوهایش توصیحاتی ارایه دهد اما ماجرا قایب حل شدن بود. به اشکان توصیه شد برای حضور در تیم ملی باید خالکوبیهایش را بپوشاند، شرطی که با موافقت دژاگه همراه شد و او از اولین بازی خود برای تیم ملی با پیراهن آستین بلند به میدان رفت و این تفاوت پوششی محسوس، او را از سایر بازیکنان متمایز کرده بود. البته چندسال بعد و با افزایش تعداد فوتبالیستهایی که خالکوبی داشتند اشکان هم دیگر تتوهایش را نپوشاند و حتی زمانی که در لیگ برتر برای تراکتور و فولاد به میدان رفت هم تتوهایش در معرض دید قرار داشت. درحال حاضر هم تعدادی از ملی پوشان ایرانی تتو دارند و نگرانی هم بابت پوشاندن آنها وجود ندارد. جالب اینجاست که بازیکنانی مثل حنیف عمران زاده و محمد دانشگر که سابقه بازی در استقلال را دارند، تتوی لوگوی استقلال و کلمه تاج را دارند و هردوی آنها با وجود این تتوها در تیمهای دیگر هم بازی کرده اند.
با افزایش تعداد فوتبالیستهایی که در سالهای اخیر روی بدن خود خالکوبی انجام داده اند، عملا امکان برخورد با آنها برای کمیته انضباطی و کمیته اخلاق وجود ندارد مگر اینکه موضوع تتو، غیراخلاقی باشد یا از آن برداشت بدی شود مثل تتوی آرمین سهرابیان که از بدشانسی اش حتی رییس فدراسیون هم برداشت بدی از این تتو کرده بود و آرمین را به دردسرانداخت! یکی از اتفاقات جنجالی برای فوتبالیستهای تتو دار! مربوط به محسن فروزان است. او در سال 93 و زمانی که در استقلال بازی میکرد تتویی جنجالی روی دست خود داشت که منشوری بود. از شانس بد فروزان یک عکاس، عکس این تتو را شکار میکند و به همین دلیل فروزان با او وارد درگیری لفظی میشود و تا زمانی که از پاک شدن عکسش مطمئن نشد دوربین عکاس را پس نداد.یکی دیگر از ماجراهایی جنجالی تتو به محمد عباس زاده مهاجم سابق پرسپولیس، تراکتور و نساجی برمیگردد. عباس زاده که لوگوی پرسپولیس را روی بازوی خود داشت وقتی در سال 99 به تراکتور پیوست با اعتراض وحشتناک هواداران تیم تبریزی روبرو شد. این خالکوبی به قدری روی اعصاب هواداران تراکتور رفت که آنها خواهان فسخ قرارداد عباس زاده شدند و در نهایت باشگاه تراکتور تذکر سفت و سختی به این بازیکن داد که حتما باید این تتوی جنجالی را بپوشاند.
آل کثیر در بازگشت دوباره به ترکیب پرسپولیس بعد از گذراندن مصدومیتی طولانی با حاشیه ای عجیب روبرو شد. او که کمتر توسط یحیی گل محمدی به بازی گرفته میشد، در آن مقطع عیسی با شایعات متعددی دست و پنجه نرم میکرد. عیسی در دربی صدم، بعد از گلزنی مقابل استقلال خوشحالی خاصی انجام داد. چند هفته قبل بود که شایعه شد یحیی گل محمدی آل کثیر را به دلیل افراط در خالکوبی و تهییج بقیه بازیکنان در این زمینه، از ترکیب بیرون گذاشته است. خبری که البته طبق معمول تکذیب شد و مهاجم پرسپولیس بعد از گلزنی در دربی از خالکوبیهای جدید خود رونمایی کرد. او که پیشتر خالکوبیهای روی دستش را به نمایش گذاشته بود، این بار با درآوردن پیراهن نشان داد که خالکوبیهای جدید و متعددی دارد. عیسی از عبارتهای عربی، انگلیسی، شماره ۷ و البته یکی دو شکل برای خالکوبی استفاده کرده است. شاید آن بخش از خالکوبی عیسی که به زبان عربی حک شده، بیش از بقیه جلب توجه کرده باشد. عبارت «کل ساق سیسقی بما سقی» که شاید بتوان معادل فارسی آن را «از هر دست بدهی، از همان دست میگیری» ترجمه کرد.
یکی از فوتبالیستهایی که در یکی دو سال اخیر به خاطر خالکوبیهای متعددش، سوژه شده روزبه چشمیکاپیتان ملی پوش استقلال است. روزبه از آن دست فوتبالیستهایی است که تتوی فول هند دارد؛ یعنی دستانش به طور کامل تتو شده است. موضوع تتوهای چشمیالبته کاملا خانوادگی است. او در مصاحبه ای راجع به تتوهایش گفت که تاریخهای مهم زندگی خانوادگی اش مثل تاریخ ازدواج و روز تولد دوقلوهایش را تتو کرده است. چشمیهمچنین روی ساعد دست راستش نقشه ایران را به همراه جمله با من از ایران بگو تتو کرده است. او بعد از جام جهانی و گلزنی مقابل ولز هم استایل خود در صحنه شوتش به سمت دروازه ولز را خالکوبی کرد. چشمیکه بارها در مصاحبههایش ثابت کرده متعصب به استقلال و اهل کری خوانی برای تیم رقیب است، روی ساق پای راستش یک علامت تاج با دو ستاره که نشان دهنده قهرمانیهای استقلال در جام باشگاههای آسیا است را تتو کرده . البته این تاج همراه با عدد ۴ است که هم شماره پیراهن خودش در این تیم است و هم تعداد پیروزیهای متوالی استقلال در دربیهای پایتخت را برای هواداران این تیم تداعی میکند.
در نهایت باید گفت آنچه طی سالهای اخیر به همراه صفر قراردادهای فوتبالیستها رشد کرده تعداد خالکوبیهای آنها است و انگار این موضوع به سوژه ای برای چشم و هم چشمیفوتبالیستها تبدیل شده. کمیته انضباطی هم نشان داده برخلاف گذشته نه چندان دور دیگر با خالکوبی و تتو مشکل ندارد مگر اینکه سوژه آن جنجالی و منشوری باشد. درست مثل اتفاقی که برای آرمین سهرابیان رخ داد و برایش دردسرساز شد.