بررسی پروژههای مختلف در ساخت و سازهای ورزشی کشور نشان میدهد که حیات خلوتی شکل گرفته است که با بودجههای کلان پروژههای مختلف واگذار میشود اما تکمیل نه.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، در سالهای اخیر پروژههای ورزشی عمدتاً نیمه تمام مانده است. دولت به دولت هم تفاوتی ندارد و به طور معمول دولتها یا مأمور به پایان رساندن پروژههای نیمه تمام دولتهای قبلی هستند یا خودشان آغاز پروژههای نیمه تمام دیگرند. فرقی هم ندارد که این پروژهها یک استخر محلی یا سالن چند منظوره باشد یا حتی ورزشگاهی تازهساز و بازسازی پروژه عظیمی به نام ورزشگاه آزادی.
برای انجام هر پروژهای بودجهای تعریف میشود؛ در پروژههای دولتی نیز، معمولاً ابتدای کار هزینه تمام پروژه به بخش مربوطه واریز میشود. حال بخش مربوطه یا خودش مجری کار است یا برای اجرای آن، باید اقدام به برگزاری مناقصه کند. هرچند در بسیاری از موارد دیده شده دستگاههای دولتی مربوطه با ترک تشریفات و بدون انجام مناقصه، پروژههای کوچک و بزرگ را به پیمانکارهایی میدهند که سالیان سال است با آنها در حال همکاری هستند؛ عمده تجربههای ناموفق و نیمه تمام هم مربوط به همین دست مجریان است.
آنچه در سالیان اخیر مشاهده شده، پروژههایی است که هر بار برای آنها بودجهای تعریف شده و بدون اینکه پروژه پیشرفت چشمگیری داشته باشد، بودجه به اتمام رسیده و هیچکس هم پاسخگو نبوده است. در سالهای اخیر و با فشار AFC باشگاهها موظف به رعایت حداقل استانداردها در ورزشگاههای خانگی خود شدند که با وجود تعریف بودجههای عظیم، هنوز بسیاری از باشگاهها ورزشگاه خانگی استاندادری ندارند. حال سؤال این است چه میزان بودجه برای تغییرات و تکمیل ورزشگاهها هزینه شده است؟ آیا گزارش مالی شفاف و روشنی در این خصوص وجود دارد؟
سازمانها و وزارتخانههای مختلف هرکدام برای خود حیات خلوتی دارند؛ حیات خلوت به این معنا که فضایی دور از چشم وجود دارد که مدیران و مسئولانی بدون اینکه به کسی پاسخگو باشند و عملکردشان مورد نقد قرار بگیرد، فعالیت میکنند و از آنجایی هم که انتقادها به مجموعه بالاتر میشود، کسی آنها را نمیبیند. از شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی میتوان به عنوان حیات خلوت وزارت ورزش و جوانان یاد کرد. شرکتی که بودجههای کلانی دارد و باید پروژههای ورزشی را اجرا کرده، توسعه دهد و از آنها نگهداری کند. با این حال اگر انتقادی به عملکرد این بخش وجود داشته باشد، انتقادها روانه وزارت ورزش و جوانان میشود و کمتر کسی به شرکت توسعه و نگهداری انتقاد وارد میکند.
اخیراً در مسیر استانداردسازی ورزشگاهها، روزهای شلوغی در حیات خلوت ورزش وجود داشته؛ پروژههای کوچک و بزرگی که به پیمانکاران مورد اعتماد واگذار شده، اما بعضاً نیمه تمام رها شده یا در روند انجام آن تأخیری ایجاد شده که در نهایت اداره ورزش و جوانان استانها یا باشگاههای فوتبال مجبور به تکمیل پروژه شدهاند که در مسیر دریافت مجوز حرفهای و میزبانی دیدارهای خانگی خللی ایجاد نشود. در چنین شرایطی و باوجود تعریف بودجه برای پیمانکار، بخشی از هزینهها توسط باشگاهها انجام شده و پیمانکار مربوطه هم پرداخت هزینهها را به تأیید ریز هزینهها توسط کارشناسان شرکت توسعه پیوند داده است.
حالا نکته جالب توجه اینجاست؛ در بسیاری از پروژهها دولتها با پیگیریهای رئیس جمهور، معاونان یا وزاری خود، خارج از ردیف بودجه تعریف شده شرکت توسعه، برای تکمیل پروژهای خاص دستور پرداخت بودجه جداگانه میدهند. از آنجایی هم که مدیریت پروژه و هزینهها در این زمینه با شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است، این پول توسط دولت به این نهاد دولتی زیر نظر وزارت ورزش و جوانان واریز میشود.
یک منبع آگاه در این باره میگوید: «شرکت توسعه وقتی پروژهها را واگذار میکند، به پیمانکارها به جای پرداخت نقدی اوراق بانکی پرداخت میکند که پیمانکارها برای نقد کردن اوراقها، مجبور به فروش آزاد آن هستند. بنابراین در اولین قدم و برای جبران کسری بودجه، هزینه پروژهها را بالاتر اعلام میکنند و از آنجایی هم که شرکت توسعه فقط به همین پیمانکارها میتواند اوراق پرداخت کند و خود را درگیر چالش با پیمانکارهای جدید نمیکند، هزینه اعلام شده برای پروژه را میپذیرد.»
آنچه از شواهد و قرائن پیداست، در ساختار فعلی بالا رفتن قیمت پروژهها در مسیر تعریف شده اولین قدم است. همچنین پیمانکاری که پروژه ساخت یا بازسازی را در دست گرفته، ابتدا اقدام به نقد کردن اوراقها میکند و در مرحله بعدی با کشتن زمان در تکمیل پروژه، بخشی از هزینهها را برای تکمیل پروژهها به اداره ورزش و جوانان استانها یا باشگاهها تحمیل میکند. در بدترین حالت هم، بودجه از بین میرود و پروژهای هم تکمیل نمیشود که این اتفاق دولت به دولت نیز تکرار شده است. در بهترین حالت هم بودجه از سوی پیمانکار گرفته میشود، بخشی از هزینهها به بخش دیگری از جمله باشگاهها تحمیل میشود و جبران این هزینه به تأیید ریز هزینههای پیمانکار از سوی کارشناسان شرکت توسعه پیوند میخورد.
حالا در این بین برخی برای خود از این مسیر درآمد سیاه ساختهاند؛ پیمانکارها برای تسویه حساب مالی خود نیاز به تأیید ریز هزینهها دارند. کارشناسانی که باید این هزینهها را تأیید کنند، معمولاً در گام نخست این اقدام را انجام نمیدهند و یک رسم نانوشتهای شکل گرفته برای تأیید ریز هزینهها نیاز به اقناع شدن دارند. حال اینکه این اقناع چگونه انجام میشود به گفته این منبع آگاه بسیار دردآور است: «به طور معمول کارشناسها در کمترین درخواست، طلب چند سکه میکنند و پیمانکاران با تهیه و هدیه سکهها، تأییدیه خود را دریافت میکنند، اما در پروژههای بزرگتر ارقام میلیاردی جابهجا میشود که گاهی شنیدن این ارقام دود از سر بلند میکند.»
البته این رویه نشان میدهد که چنین اتفاقی از سالها پیش در حال رقم خوردن است و شاید فقط مربوط به دوره فعلی و ریاست یا وزارت فرد خاصی هم نباشد. رویهای ناسالم که یک حیات خلوت شلوغ با درآمد سیاه را برای افرادی ایجاد کرده که پروژههای ورزشی کشور را گروگان گرفتهاند و اجازه توسعه را نمیدهند.