اولین رویداد سراسری تولید مسوولانه و بهرهوری در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد و در این نشست جمعی از صاحبنظران به ایراد سخن پرداختند. در این جلسه نخست محمود اولیایی، رئیس کمیسیون مسوولیت اجتماعی اتاق ایران از لزوم توجه به تولید مسوولانه گفت و سپس سیدحمید کلانتری، مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران، هفت اصلمهم برای رسیدن به تولید مسوولانه را بیان کرد. در ادامه جلسه علینقی مشایخی، استاد دانشگاه از مزایای توجه به انباشت سرمایه و دانش گفت و در نهایت مسعود نیلی، اقتصاددان، تاسیس بنگاههای بزرگمقیاس را خطای استراتژیک کشور دانست.
محمود اولیایی، رئیس کمیسیون مسوولیت اجتماعی اتاق ایران در اولین رویداد سراسری تولید مسوولانه و بهرهوری، با بیان اینکه شاید برگزاری چنین مراسمی با توجه به شرایط حاکم بر کشور تا حدی نامأنوس بهنظر برسد، گفت: نباید اجازه دهیم، مسائل و مشکلات به مرحله حاد و بحرانی خود برسند و بعد دنبال راهحل برای آن باشیم. امروز بهترین فرصت برای توجه به تولید مسوولانه است. در این بین باید توجه داشت به همان میزان که رفع چالشهای مربوط به تعهدات ارزی مهم است، توجه به نسل آینده، تولید مسوولانه و بهرهور و رفع چالشهای زیستمحیطی اهمیت دارد. این فعال اقتصادی درباره تولید مسوولانه اظهار کرد: مسوولیتپذیری اگر در جامعهای نهادینه نشود، رشدی اتفاق نمیافتد و متاسفانه جامعه ایران از این منظر ضعف جدی دارد.
مسوولیتپذیری در بنگاه، ترکیبی از پاسخگویی به نیازهای امروز و آینده ذینفعان مانند سهامداران، مشتریها و حاکمیت است. او تصریح کرد: حاکمیت شرکتی بعد اول مسوولیتپذیری بنگاهی است، یعنی با توجه به حاکمیت شرکتی، پایداری در بنگاه اتفاق میافتد که بهمعنای استفاده بهینه از منابع و توجه به مسائل زیستمحیطی است؛ در واقع اگر سودآوری بنگاه را دنبال کنیم ولی سایر موضوعات مترتب بر وضعیت بنگاه را دستکم بگیریم، توسعه پایدار رخ نمیدهد. به اعتقاد اولیایی، ارتباط تنگاتنگی بین پایداری، بهرهوری و توسعه وجود دارد و این مولفهها به موازات یکدیگر محقق میشوند. عضو هیاتنمایندگان اتاق ایران، تولید مسوولانه را عامل افزایش سودآوری، توسعه پایدار و حفظ جوامع محلی دانست و افزود: زمانیکه زمینه تولید مسوولانه در کنار حاکمیت شرکتی درست، طراحی شود، بهرهوری افزایش مییابد و در نهایت بنگاهی موفق، شکل میگیرد.
او خاطرنشان کرد: تولید مسوولانه و افزایش بهرهوری با هم ارتباط مستقیم دارند و اثر متقابلروی یکدیگر میگذارند. اهمیت تولید مسوولانه تا آنجاست که از ۴ ماه آینده تهیه و انتشار گزارشهای مربوط به این حوزه توسط شرکتهایی که در اتحادیه اروپا فعال هستند، اجباری میشود و اگر شرکتی خارج از اتحادیه اروپا هم این مولفهها را رعایت نکند، امکان همکاری با اتحادیه اروپا را نخواهد داشت؛ بنابراین موضوعات مربوط به مسوولیتپذیری بنگاهی بسیار مهم و حساس هستند و بیتوجهی به آنها شکاف شرکتهای ایرانی را با اقتصاد جهانی بیشتر میکند.
سیدحمید کلانتری، مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران ضمن بیان این نکته که موضوع بهرهوری و تولید مسوولانه سه محور اصلی دارد، با جزئیات بیشتری به توضیح هر محور پرداخت و گفت: یکی محور محیطزیستی، دیگری توجه به کیفیت زندگی انسانها و در نهایت رعایت موازین اخلاقی است. تولیدی را مسوولانه گویند که این ابعاد را در فرآیند و مدیریت صنعت رعایت کند. او ادامهداد: تولید مسوولانه بر هفت پایه و اصلاستوار است، اولین حوزه را میتوان پایداری محیط طبیعی دانست، در این فرآیند هر اقدامی باید با نگاه بلندمدت باشد و منابع در اختیار باید بهدرستی استفاده شوند، متاسفانه سفرههای آب زیرزمینی ایران بهشدت پایین رفته و مصرف انرژی ما بیش از دوبرابر میانگین جهانی شدهاست. دومین اصل، مسوولیت اجتماعی است، هر صنعت و صنعتگری باید این مطلب را روشن کند که چقدر در قبال جامعه، کارمندان و کارگران خود مسوول است. محور سوم، اقتصاد چرخشی است؛ در اینجا باید تلاش کنیم ضایعات را به صفر برسانیم و علاوهبر آن از منابعی که در اختیار داریم با تکنولوژی مناسب، بازیافت داشته باشیم و از تولید زباله پرهیز کنیم.
اصلچهارم، شفافیت و صداقت است؛ از گذشته مساله رعایت انصاف، راستگویی و صداقت در فرهنگ ایرانی وجود داشته و هر صنعتگری باید احساس کند کالای تولیدی در کارگاه وی، در نهایت توسط خانواده آن صنعتگر مصرف میشود. کلانتری تصریحکرد: اصلپنجم، توجه به نوآوری و فناوری است؛ امروز بحث نوآوری و بهرهوری سبز، ویژگی و تولید ناخالص ملی سبزی که به خود اجازه نمیدهد به هر قیمتی و با از بین بردن منافع آیندگان به رشد اقتصادی برسد، اصلی مهم شدهاست. اصلششم، ایمنی و کیفیت است؛ محصولات تولیدشده نباید آسیبپذیر باشند و باید پایداری و اطمینان کافی داشته باشند. متاسفانه نرخ تصادفات در کشور ما بسیار زیاد است که بخشی آن به ناایمنی جادهها و خودروها مربوط میشود. اصلآخر، مشارکت ذینفعان است؛ در این حوزه باید ارتباط خوبی با تامینکنندگان و مشتریان وجود داشتهباشد، همچنین اطلاعرسانی و توجه به حقوق مصرفکننده باید رعایت شود. مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران در پایان سخنان خود با بیان راهکارهایی برای حرکت به سمت تواید مسوولانه، سوالاتی را مطرح کرد که پاسخ به آن میتواند ذهن مسوولان و تصمیمگیران را نسبت به وضع و اجرای قوانین حساس کند. کلانتری گفت: راهکارهایی برای رسیدن به این اهداف وجود دارد؛ یکی اینکه، باید تامینکنندگان مسوول و متعهد انتخاب شوند تا مواد اولیه و ماشینآلاتی که در اختیار تولیدکننده قرار میدهند، کیفیت بالایی داشتهباشند.
طراحی پایدار برای بازیافت منابع، راهکار دیگری است که همراه با طراحی برای ساخت محصول میتوان این مورد را پیشبرد. کاهش مصرف انرژی باید در دستور کار قرار گیرد، مصرف انرژی در ایران بسیار بیرویه است و از نزدیک به ۸۰هزارمگاوات برق تولیدی در کشور تنها ۲هزارمگاوات آن تجدیدپذیر است. آموزش و فرهنگسازی برای مردمی که در این محیط زندگی میکنند، استفاده از فناوریهای نوین، اصلاح سیاستها و آییننامهها با گرایش مسوولیتپذیری از راهحلهای دیگر قابلذکر است. او ادامهداد: در اینجا چند سوال مطرح میشود؛ یکی اینکه، رابطه تولید مسوولانه و بهرهوری چیست؟ این رابطه در کوتاهمدت جواب میدهد یا در میانمدت و بلندمدت؟ آیا افت سطح آب زیرزمینی ناشی از عدمتوجه به تولید مسوولانه است؟ وقتی کشاورزی ایران ۴۰۰هزار حلقه چاه غیرمجاز دارد باید منتظر آثار مخرب زیستمحیطی باشیم. چقدر در دولت و مجلس به مفهوم تولید ناخالص داخلی، بهرهوری و نوآوری سبز توجه میشود؟ چقدر اخلاق و صداقت در ارائهدهندگان خدمات در دولت و بخشخصوصی موردتوجه است؟
علینقی مشایخی، استاد دانشگاه گفت: مفهوم رشد اقتصادی مسوولانه این است که حاکمیت و نظام حکمرانی زمینهساز رشد بهرهوری در سطح بنگاهها شود و بهرهوری در سطح بنگاهها رشد اقتصادی را ایجاد میکند. از یک مکانیزم ساده شروع میکنیم که تولید عبارت است از: سرمایه و بهرهوری از این سرمایه، بهرهوری حاصل از نیروی کار، دانش و تکنولوژی، منابع طبیعی در اختیار و قوانین و مقررات. خیلی وقتها، قوانین و مقررات و سیاستهایی که حاکمیت تعیین میکند مانع بهرهوری میشود. قوانین و مقررات دست و پاگیر مانع تولید مسوولانه میشود. اگر منابع طبیعی فراهم باشد بهرهوری را میتوان بیشتر از زمانیکه منابع طبیعی کمتر است، رشد داد. دانش و تکنولوژی میتواند بهرهوری را افزایش دهد البته دانش شامل دانش فنی و همینطور دانش نرم یا دانشی است که به سازماندهی مدیریت و برنامهریزی مرتبط است. او ادامهداد: در یک اقتصاد بسته تولید تبدیل به پسانداز میشود، بخشی از پسانداز سرمایهگذاری میشود، سرمایه را افزایش و استهلاک سرمایهگذاری را کاهش میدهد، این چرخه رشد سرمایه و تولید در یک اقتصاد بسته است، ولی میدانیم که اقتصادها بسته نیستند و با بیرون تعامل دارند، ممکن است پساندازها از کشور خارج شود و خروج سرمایه داشته باشیم. در سالهای اخیر متاسفانه خروج سرمایه از ایران زیاد بوده، بخشی از پساندازی که میتوانست سرمایهگذاری و موجب رشد سرمایه شود، از کشور خارج شدهاست. شاید سالانه ۱۰ تا ۱۲میلیارد دلار از کشور خارج شود و این در حالی است که کشور شدیدا به سرمایهگذاری برای ایجاد شغل نیاز دارد.
این مشاور حوزه مدیریت در پاسخ به این سوال که چه وقت سرمایه از کشور خارج میشود، گفت: سرمایه زمانی خارج میشود که بهرهوری پایین باشد. اگر بهرهوری در کشور زیاد باشد دلیلی برای خروج سرمایه وجود ندارد، بنابراین بهرهوری بر چرخ مخرب خروج سرمایه از کشور اثر میگذارد. از سوی دیگر سرمایه، نهتنها با سرمایهگذاری داخلی انباشته میشود بلکه سرمایهگذاری خارجی هم میتواند سرمایههایی را به کشور اضافه کند، خیلی از کشورهایی که در چند دههاخیر رشد کردند و رشد سریعی داشتند، جذب سرمایه خارجی یکی از عوامل رشد آنها بودهاست. جذب سرمایه خارجی میتواند چرخه رشد و شکوفایی را تقویت کند.
وقتی سرمایهگذاری خارجی اتفاق میافتد، دانش و تکنولوژی افزایش پیدا میکند، سرمایهگذار خارجی تکنولوژی بهمعنای سختافزار و مدیریت را وارد کشور میکند.مشایخی در پایان سخنان خود به مزایای جذب سرمایه خارجی پرداخت و بیان کرد: وقتی سرمایه خارجی جذب شود، علاوهبر انباشت سرمایه، با افزایش دانش و تکنولوژی، بهرهوری نیز بالا میرود. البته سرمایهگذاری خارجی علاوهبر اینکه بهرهوری را درنظر میگیرد به روابط محل سرمایهگذاری با سایر کشورها توجه میکند. افزایش تکنولوژی نهتنها با افزایش سرمایهگذاری خارجی اتفاق میافتد بلکه از راه افزایش روابط علمی نیز بالا میرود، دانش و تکنولوژی جهانی با مشارکت همه جهانیان جلو میرود. دو عامل سبب افزایش دانش میشود، یکی روابط خوب با کشورهای جهان و دیگری حضور نیروی توانمند در کشور. اگر شرایط اجتماعی مناسب نباشد، نیروی متخصص مهاجرت میکند، با افزایش مهاجرت، نیروی متخصص خوب کممیشود و در نتیجه دانش و تکنولوژی رشد نمیکند.
مسعود نیلی، اقتصاددان در این جلسه گفت: نخست باید تصویر بزرگی از اقتصاد ایران ترسیم کرد و سپس از منظر بهرهوری و سایر چالشهای موجود آن را مورد بررسی قرارداد. لازم به یادآوری است که دادههای مناسب پژوهش از حوزه کسبوکارهایی که در اقتصاد ایران فعال هستند، موجود نیست و تنها دادههای کارگاههای صنعتی موجود است، البته این اطلاعات محدود به بخش صنعت هستند و کل فعالیتهای اقتصادی را پوشش نمیدهد. در یک تقسیمبندی کلی، میتوان کسبوکارهای ایران را به دو بخش تفکیک کرد، در این طبقهبندی ابتدا فعالیتهای نوین و استارتآپی قرار میگیرند که بیشتر به فضایمجازی و اینترنت اتکا دارند و دسته دیگر کسبوکارهای سنتی هستند. بخش اول کوچک است و سهم کمی در تولید ناخالص داخلی دارد و عمده تولید کشور در همان قسمت سنتی اتفاق میافتد. هنوز هم لیبلگذاری رسمی در حسابهای ملی روی کسبوکارهای استارتآپی انجام نشده اما رشد این نوع فعالیتها بیشتر است؛ درحالیکه سهم کمی از تولید دارند و بالعکس این موضوع در بخش سنتی اتفاق میافتد. نیلی ادامهداد: نوع دوم فعالیتها در یک بازه زمانی کوتاه وارد زندگی مردم میشوند، رفاه خوبی ایجاد میکنند و اگر به همین شکل ادامه دهند میتوانند بخش بزرگی از اقتصاد را به خود اختصاص دهند. یکی از مطالب که درخصوص این نوع کسبوکارها قابلبررسی این است که آنها توسط دولت راهاندازی نشدهاند و میتوان گفت دولت فقط زیرساخت را ایجادکرده و این کسبوکارها خودشان بهوجود آمدهاند. نکته جالب این نوع فعالیتها به لحاظ بهرهوری، ساختار نیروی انسانی است، آنها از نیروی کار ساده تا تحصیلکردههای دانشگاهی استفاده میکنند. مسعود نیلی درخصوص فعالیتهای سنتی اقتصاد ایران افزود: کسبوکارهای سنتی به سه روش قابلطبقهبندی هستند؛ اول از نظر اندازه، دوم بر حسب رشته فعالیت و دیگری از لحاظ مالکیت.
سوال مشترکی که برای این تقسیمبندی مطرح میشود این است که؛ بر اساس این دستهبندی بهرهوری این سه نوع طبقهبندی به چه صورت است؛ آیا میتوان گفت بهرهوری بنگاههای بزرگ به دلیل صرفه مقیاس و انباشت تجربه و دانش بیشتر است؟ آیا میتوان گفت بهرهوری بنگاههای بزرگ بیشتر از بنگاههای کوچک است و رابطه بهرهوری و اندازه بنگاه رابطه مثبتی است؟ سوال دیگر اینکه، آیا بهرهوری بنگاههای خصوصی نسبت به بنگاههای دولتی در اقتصاد ایران بیشتر است؟ و اینکه، اگر رشته فعالیتها را بر اساس بهرهوری مرتب کنیم، کدام بخش بهرهوری بالاتری دارد؟ بهنظر میرسد هر سه سوال مهم است و زمانیکه بررسی میکردیم برای ما عجیب بود که چرا پاسخی برای این سوالات وجود ندارد. نتیجه بررسیها این بود که رابطه بین بهرهوری و اندازه بنگاههای اقتصادی رابطه عکس است و متوجه شدیم که بنگاههای کوچک بهرهوری بالاتری نسبت به بنگاههای بزرگ دارند. باید به این نکته اشاره کرد؛ در کل آمار کارگاههای صنعتی ایران، تعداد کمی بنگاه بزرگ با ارزشافزوده خیلی زیاد و تعداد بسیار زیادی بنگاه کوچک با ارزشافزوده کم داریم و در میانه آمار تعداد قلیلی بنگاه متوسط با ارزشافزوده کم داریم.
این استاد دانشگاه گفت: یکی از مسائلی که صنعت ایران با آن درگیر است، این است که بنگاههای بزرگ ما همان بنگاههای کوچک نبودند که بزرگ شدند و مسیر رشد طبیعی خودشان را طی نکردهاند؛ این بنگاهها مانند برندهای معروفی مانند سونی و اپل نبودند که از مقیاسکوچک شروع کردهباشند و بزرگ شده باشند. علت اینکه بهرهوری بنگاههای بزرگ در اقتصاد دیگر نسبت به بنگاههای کوچک بیشتر است این است که آنها در مسیر رشد طبیعی خود یادگیری را دائما جلو برده و در نتیجه بهرهوری افزایش پیدا کردهاست. در اقتصاد ایران بنگاههای بزرگ از همان ابتدا بزرگ متولد میشوند و با جابهجایی دولت، مدیران و سایر موارد این بنگاهها عوض میشوند. در صنعت ایران انبوهی از بنگاههای کوچک و قلیلی از بنگاههای بزرگ وجود دارند و در این میات، حفره بزرگی بهنام بنگاههای متوسط هست و علت این است که مسیر رشد بنگاه کوچک در ایران مسیر همواری نیست و بنگاههای کوچک در مسیر رشد خود به بنگاه بزرگ تبدیل نمیشوند. شاید جالب باشد که بدانید، از بین چند صدهزار کارگاه صنعتی بالای ۱۰نفر نیروی کار، ۱۰۰واحد تولیدی از این آمار ۵۰درصد ارزشافزوده کل صنعت را ایجاد میکنند، یعنی تعداد کمی کارگاه تولیدی داریم که بیشتر تولید صنعتی ایران در آنجا انجام میشود. در اینجا سوال دیگری مطرح کردیم؛ حالا که متوجه شدیم بهرهوری بنگاههای بزرگ پایینتر از بنگاههای کوچک است، آیا میتوان معیار اندازهگیری بهرهوری در بنگاهها را پیدا کرد؟ وقتی مدیری بهدنبال افزایش بهرهوری واحد تولیدی باشد، اقداماتی داخل مجموعه خود انجام میدهد؛ از جمله اینکه تکنولوژی و نیروی انسانی را ارتقا میدهد اما بخشی هم عوامل محیطی هستند که روی بنگاه اثر میگذارند.
اگر بخواهیم بهرهوری بنگاه را بررسی کنیم، اشتباه است اگر عامل درونی و بیرونی را با هم درنظر نگیریم. در بنگاههای بزرگ که بهرهوری پایینتری دارند، عوامل محیطی اثرگذاری زیادی دارند اما در بنگاههای کوچک عوامل درونی توضیحدهنده رویدادها هستند. سیاستهای اقتصاد کلان نقش زیادی در تولید بنگاههای بزرگ دارد و عوامل درونی مثل دانش و مدیریت، بهرهوری بنگاههای کوچک را توضیح میدهد. بخش زیادی از ارزشافزوده اقتصاد ایران به وسیله بنگاههای بزرگ با بهرهوری پایین ایجاد میشود و بخشی که بهرهوری بالایی دارد نقش زیادی در تولید ناخالص داخلی ایران ندارد.