طی ماههای اخیر قیمت دلار نیمایی فاصله خود را با قیمت دلار آزاد کم کرده و پیوسته در حال افزایش است. این روند در هفتههای اخیر شدت بیشتری داشته است. برخی از ناظران اقتصادی معتقدند این روند در راستای اجرای سیاست تکنرخی کردن ارز انجام میشود، سیاستی که کارشناسان اقتصادی نظرات موافق و مخالفی درباره آن ابراز میکنند.
از جمله مزایای تکنرخی کردن دلار میتوان به شفافیت بیشتر اشاره کرد؛ با تکنرخی شدن دلار، قیمتها مشخصتر و قابل پیشبینیتر میشوند که میتواند به تصمیمگیریهای بهتر اقتصادی کمک کند.
کاهش رانت دیگر مزیت تکنرخی کردن ارز است؛ کاهش اختلاف بین نرخهای مختلف دلار میتواند از شکلگیری رانت و سوءاستفادهها جلوگیری کند و به سطح رقابتپذیری بازار کمک کند.
ثبات اقتصادی نیز یک مزیت دیگر تکنرخی کردن ارز به شمار میرود؛ یک نرخ ثابت میتواند باعث کاهش نوسانات قیمت شود و فضای کسبوکار را برای سرمایهگذاران تلطیف کند.
اگرچه عموماً به مزایای تکنرخی شدن ارز اشاره میکنند اما برخی از کارشناسان معتقدند این سیاست معایبی هم دارد؛ بهویژه اگر باشتاب انجام شود.
از جمله این معایب میتوان به تاثیر تکنرخی شدن ارز بر کالاهای وارداتی اشاره کرد؛ افزایش قیمت دلار ممکن است هزینه واردات را افزایش دهد و در پی آن قیمت کالاهای داخلی و مصرفی را بالا ببرد.
فشار بر اقتصاد دیگر مخاطرهای است که منتقدان به آن اشاره میکنند؛ در صورت عدم آمادهسازی مناسب بانک مرکزی و دولت، این تغییر میتواند فشار بیشتری را بر معیشت مردم وارد کند.
همچنین، بیاعتمادی عمومی را میتوان دلیل دیگری برای نگرانی برخی از منتقدان دانست؛ اگر مردم به تغییرات قیمت دلار و سیاستهای اقتصادی اعتماد نداشته باشند، ممکن است به افزایش تقاضا برای ارز و نوسان بیشتر قیمتها دامن بزنند.
بنابراین، در حالی که تلاش برای تکنرخی کردن دلار میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند، نیازمند برنامهریزی، نظارت و اجرای درست است تا از عواقب منفی آن جلوگیری شود.