به گزارش اقتصادنیوز، بلومبرگ با انتشار یادداشتی مدعی شد: «در خاورمیانه، ضربالمثل «دشمن دشمن من دوست من است» حاکم است. بنابراین، عربستان سعودی و متحدانش بیسر و صدا – و گاهی نه چندان بیسر و صدا – در کنار اسرائیل رویاروی ایران قرار گرفتند. ریاض و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس که میان تهران و تلآویو قرار گرفتهاند، اکنون در حمایت از ایران از بیطرفی میگویند.» به ادعای این نشریه «این مانور دیپلماتیک پشت پرده نشان دهنده ناتوانی آنها در تأثیرگذاری بر بحران، فقدان اهرم جهت نفوذ بر ایران و اسرائیل است. علاوه بر این، (به ادعای این نشریه) رویکرد این گروه از بازیگران تا حدی، ترس آنها را منعکس میکند که مبادا به آسیب جانبی تبدیل شوند.»
بلومبرگ در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، «موضع عدم دخالت آشکارترین نتیجه گردباد دیدارهای دیپلماتهای ایران و عرب در دو هفته اخیر است. اما ریشههای آن به چندین سال قبل باز میگردد. برای بازارهای مالی جهانی، این رویارویی پیامدهایی جدی دارد که بدترین سناریوی حاصل از آن حمله و ضدحملهها علیه تأسیسات نفتی منطقه است.» بلومبرگ در بخش دیگری از یادداشت خود آورده، «با این حال بعید است بازار نفت به طور کامل از تغییر لحن و روابط عربستان و ایران، از جمله برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان دو بازیگر در سال گذشته پس از میانجیگری چین و دیپلماسی منطقهای مستمر، استقبال کرده باشد. از منظر پکن، رابطه بین دو کشور بانفوذ خاورمیانه مهم است، بالاخص آن که چین بیش از هر بازیگر دیگری نفت خام عربستان و ایران را خریداری میکند. بنابراین خاورمیانه 2024 همان خاورمیانه پنج سال پیش نیست. نفت ممکن است کمتر از آن چیزی که بسیاری تصور دارند در معرض خطر باشد.» به ادعای این نشریه، «مهمترین دیدارهای دیپلماتیک، سفر بیسابقه عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به ریاض در هفته گذشته بود. او در ریاض نه تنها توسط همتای سعودی خود، که معمولاً اتفاق میافتد، بلکه از سوی ولیعهد محمد بن سلمان نیز مورد استقبال قرار گرفت. رسانههای دولتی عربستان مجموعهای از عکسهای این دیدار را منتشر کردند. شاهزاده محمد لبخند میزد. عراقچی نگاه آرامی دارد. پیام طراحی شده چندان ظریف نیست: شاید ما با هم دوست نیستیم، اما لازم نیست دشمن هم باشیم.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «پیش از این، عراقچی 3 اکتبر با همه وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس، گروهی زیر چتر تحت رهبری عربستان سعودی که شامل امارات متحده عربی، کویت، بحرین، قطر و عمان است، دیدار کرد. عبدالعزیز علویشق، دیپلمات ارشد شورای همکاری خلیج فارس، گفت که این دیدار میتواند «شروع مرحله جدیدی از روابط» بین ایران و همسایگان عرب آن باشد.این تغییر آخرین نشانه دو روند است. روند نخست، تنش زدایی بین ایران و عربستان سعودی است که از اواسط سال 2021 آغاز شد و در سال 2023 تثبیت شد. دومی ناامیدی ریاض از کاخ سفید و کابینه دست راستی بنیامین نتانیاهو است. در طول کمپین «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران، بین سالهای 2017 تا 2021، عربستان سعودی در کنار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و به طور ضمنی، با اسرائیل همراه شد. این وضع در سال 2019 پس از حملات اعضای مقاومت به مهمترین تأسیسات نفتی عربستان سعودی تغییر کرد. پادشاهی نه تنها متوجه شد که آسیبپذیر است، بلکه از ترامپ نیز به واسطه انفعالش ناامید شد. از آن زمان، ریاض آنچه را که به نفع امنیت ملی اوست، مورد ارزیابی مجدد قرار داده است. این کشور به دنبال دوستی با تهران نیست، اما دیگر علاقهای به حمایت از آمریکا و اسرائیل علیه ایران ندارد. برای پادشاهی، حفاظت از جریان نقدینگی نفتیاش بسیار مهم است، بنابراین میلیاردها دلاری را که به عنوان بخشی از برنامه چشمانداز 2030 به پروژههای گردشگری سرازیر میکند، لحاظ می کند. هتلهای مجلل در دریای سرخ، خارجیها را برای سفر به پادشاهی جذب میکند. این بخشی دیگر از آن چیزی است که سیاست «اول عربستان» نام گرفته است.»
بلومبرگ در ادامه ادعا کرد، «تهران در نیمه راه با ریاض دیدار کرده است. تعداد حملات حوثیها علیه عربستان سعودی در ماههای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. شایان ذکر است، حوثیهای یمن هیچکدام تأسیسات نفتی عربستان را هدف قرار ندادهاند، که این امر با لحاظ کردن حملات سالهای 2019، 2020، 2021 و 2022 جای تعجب دارد. در جریان بحران کنونی به نظر میرسد ایران دو چیز از سعودیها میخواهد. اولین مورد تضمینهایی است که اسرائیل از خاک آنها برای تسهیل حمله به ایران استفاده نکند. دوم این که ریاض از نفوذ خود در واشنگتن برای تحت فشار گذاشتن اسرائیل برای مذاکرات آتش بس جهت پایان دادن به درگیریها در غزه و لبنان استفاده کند. اگر هواپیماهای جنگی اسرائیل نتوانند بر فراز پادشاهی (و نه بر فراز امارات، کویت، قطر، عمان و بحرین) پرواز کنند، آنها را مجبور میشوند مسیرهای طولانیتری را از طریق سوریه و عراق طی کنند (هیچکدام از آنها دفاع هوایی برای متوقف کردن اسرائیلیها ندارند). پرواز بر فراز ترکیه (بسیار بعید است که آنکارا مخالفت کند) یا پرواز طولانی بر فراز دریای سرخ و اقیانوس هند گزینههای دیگری است.
هر دو طرف درباب این که آیا توافقی روی میز است یا خیر، چیزی نگفتند، اما شواهد گویای تفاهم میان این دو است. از همین رو نمی توان انتظار داشت تا ریاض آسمان خود را به روی نیروی هوایی اسرائیل باز کند و یا اینکه تهران میادین نفتی وسیع همسایه خود را در لیست اهدافش قرار دهد. خاور میانه معمولاً گزینه های غیرمحتملی را ایجاد میکند. هیچ چیز مانند پول تفاوت ها را کنار نمی گذارد. برای عربستان و ایران پول نفت با اهمیت است.»