خبرگزاری مهر، گروه استانها: آخرین شب تابستان بود و در بسیاری از خانوادهها، بچهها پر از شوق و شور بودند که فردا قرار است سال جدید تحصیلی را شروع کنند.
اما در این ساعات اتفاقات بسیار تلخی در یکی از معادن شهرستان طبس به واسطه انفجار گاز متان رخ داد و ۵۱ نفر از کارگران زحمتکش معدن معدنجوی طبس آسمانی شدند و داغ سختی را نه تنها بر دل خانوادههای خود که بر دل همه مردم ایران گذاشتند.
با گذشت بیش از ۲۰ روز از این حادثه تلخ به دیدن خانواده یکی از جانباختگان این حادثه رفتیم تا هم عرض تسلیتی داشته باشیم و هم پای صحبتها و درددلها و مطالبات آنان بنشینیم و پیگیر خواستههای آنان باشیم.
به خانه مرحوم «غلامرضا رمضانی» میرویم. قرار است به روستا بر سر مزار عزیز تازه از دست رفته بروند ولی به احترام ما که مهمانشان شده بودیم قبول کردند که دقایقی را همراه ما شوند.
مرحوم رمضانی چهار فرزند دارد که بزرگترین فرزندشان ازدواج کرده و فرزند کوچکشان هم دختری است که امسال هفت ساله شده است.
صبحی که زندگی را شب تار کرد
بانو «فاطمه رمضانی» همسر مرحوم ۴۳ سال دارد و میگوید روزهای سختی را میگذراند. روزهایی که بچهها بی تاب و بی قرار پدر، بی تابی و لجبازی میکنند.
از ایشان درباره آن روز سخت می پرسم. آهی میکشد و میگوید: باید بگویید صبح سخت چرا که صبح اول مهر که تازه از خواب برخواسته بودیم، برادرم و همسرش به خانه ما آمدند و دیدم برادرم پشت سر همسرش گریه کنان وارد خانه شد.
رمضانی گفت: اول تصور کردم که برای پدر و مادرم در روستا اتفاقی افتاده است اما وقتی دقت کردم دیدم برادرم در لابه لای گریههایش اسم معدن را تکرار میکند.
وی با بیان اینکه بعد برادرم و برادر شوهرم به طبس رفتند و شب همان صبح سخت، جنازه را برگرداندند، اظهار کرد: شوهرم را در روستایی در منطقه جلگه ماژان خوسف در کنار مزار پدرش دفن کردیم چرا که خواست خود او نیز همین بود.
از پنج سال قبل در معدن کار میکرد
همسر مرحوم رمضانی از کارگران فوت شده در معدن معدنجوی طبس بیان کرد: همسرم حدود پنج سال سابقه کار در معدن طبس را دارد و حقوق او با اضافه کار و.. حدود ۱۸ میلیون تومان است.
رمضانی ادامه داد: همسر مرحومم قبل از کار در معدن طبس در یکی از شرکتهای لوله کشی آب کار میکرد ولی از آنجایی که در آنجا حقوق بسیار کمی به او میدادند برای کار به معدن طبس رفت و خوشحال بود که سر ماه حقوق او پرداخت میشود.
وقتی از ایشان درباره سرکشی مسئولان پرسیدم گفت: دادستان کل کشور، استاندار خراسان جنوبی، شهردار و از راه و شهرسازی به منزل ما آمدند ولی صاحب معدن و اطرافیان او کسی به منزل ما برای عرض تسلیت نیامد.
از همسر مرحوم رمضانی درباره صحت مطلب مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر اینکه به خانوادهها گفتهاند برای پرداخت هزینه کفن و دفن باید فاکتور بیاورند پرسیدم، وی گفت: به ما چنین حرفی نزدند.
دو مطالبه از مسئولان
وی افزود: همسر مرحومم یک هفته شیفت و یک هفته تعطیل بود و من این روزها مدام از خودم می پرسم آیا این هفته استراحت او بود یا هفته کاری اش.
رمضانی یادآور شد: این روزها تنها دو مطالبه از مسئولین دارم یکی اینکه موضوع سابقه بیمه همسرم درست شود تا برای تأمین هزینههای زندگی حقوق کامل او پرداخت شود و دیگر اینکه همسر من که فوت کردز ولی کاری کنند که چنین حوادثی تکرار نشود.
نگاهی به دختر هفت ساله مرحوم میاندازم. دختر شیرین و زیبا رویی که باید سالهای زندگی و تحصیلش را با غم بی پدری بگذارند و آن پسر دبستانی که دیگر مرد خانه شده است و دختر بزرگ مرحوم که هنوز چشمهایش خیس از اشک است.
ایمنی را سهل نگیریم اتفاقی که ممکن است بر اثر سهل انگاری ما رخ دهد دختری را بی پدر و آرزوهای جوانی را بر باد میدهد.