به گزارش اقتصادآنلاین، جلسات بررسی صلاحیت این افراد قبل از تحلیف و شروع رسمی ریاست جمهوری بایدن شروع شده بود. در این جلسات درباره مهمترین چالشهای پیش روی دولت ایالات متحده سوالاتی از مقامهای پیشنهادی پرسیده شده است، که پاسخهای آنها جهت گیری آنان در دوره مسئولیت نشان داده و تخطی از این نکات، احتمال احضار آنها به سنا را به دنبال دارد.
با توجه به ساختار متکثر قدرت در آمریکا، همه این مقامات ارشد، در شکل دهی به سیاست آمریکا در قبال ایران نقش دارند و باید به جهت گیری و برنامههایشان توجه شود در این جلسات نکاتی در ارتباط با ایران از سه مقام ارشد مرتبط با موضوع ایران پرسیده شده که این گزارش به بررسی و تحلیل آنها اختصاص دارد. این سوالات در سه موضوع برجام و نحوه بازگشت به آن، فعالیتهای منطقهای و اقدامهای دفاعی ایران قابل جمعبندی است.
براساس آنچه در جلسات استماع برای رای اعتماد مطرح شد، تیم بایدن بازگشت آمریکا به برجام را یک ضرورت میدانند، زیرا این توافق توانسته بود تواناییهای هستهای ایران را محدود کند. در این باره آنتونی بلینکن، وزیر خارجه جدید آمریکا در سنا در دفاع از برجام به نکات ذیل اشاره کرد:
اهمیت و فایده برجام در عدم دستیابی ایران به مواد شکافت پذیرهستهای (اورانیوم)؛ اهمیت و فایده برجام در ایجاد سرزدهترین بازرسیها از تاسیسات هستهای ایران؛ وی معتقد است سیاست فشار حداکثری ترامپ نه تنها نتوانست ایران را وادار به تسلیم کند، بلکه سبب شد تا ایران دوباره فعالیت هستهای خود را آغاز کند و توانمندی هستهای این کشور بیشتر شود.
بلینکن معتقد است افزایش غنی سازی اورانیوم توسط ایران بحرانی و خطرناک است و لذا وی بر لزوم اقدام فوری جهت جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تاکید دارد.
آوریل هِینِس، نامزد تصدی پست مدیر دفتر اطالعات ملی نیز در پاسخ به سوالی، از بازگشت آمریکا به برجام حمایت میکند و تاکید دارد ایران نباید به تسلیحات هستهای دست یابد. با توجه به این نکات و شعار جو بایدن در بازگشت به برجام، تیم بایدن بازگشت به برجام را یک امکان با احتمال بالا میداند، اما زمان و چگونگی این مساله محل سوال است.
از نظر هِینِس، «این درست است که جو بایدن به صورت ضمنی علاقه خود برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای را ابراز کرده اما آمریکا فاصله معناداری با بازگشت به برجام دارد.»
نکته دیگر درباره چگونگی بازگشت به برجام است. دو نگاه در تیم بایدن در این خصوص وجود دارد که نگاه واقعبینانهتر به وزارت خارجه تعلق دارد. بلینکن در این خصوص اظهار داشته که «به لزوم بازگشت ایران به تعهدات برجامی خود به عنوان پیش زمینه جهت بازگشت آمریکا به برجام» اعتقاد دارد.
اما از سویی آمریکا میداند که چون دولت ترامپ برجام را ترک کرد، نیاز است که به ایران مشوقهایی برای بازگشت به تعهداتش داده شود. بلینکن این مشوقها را «استفاده از اهرم 15 میلیارد دلار پول بلوک شده ایران در سه کشور از جمله کره جنوبی جهت آوردن ایران به میز مذاکره» میداند.
طبق نگاه وزیر خارجه جدید، این کار ایجاد پایهای برای مذاکرات آتی در موضوعات دیگر خواهد بود. نگاه دوم درباره بازگشت به برجام، از ضرورت تغییر در مفاد آن سخن میگوید و بازگشت به برجام سال 2015 را در زمان حاضر مناسب نمیداند.
ژنرال لوید آستین، نامزد مقام وزارت دفاع آمریکا در این خصوص اظهار داشت: رییس جمهور پیش شرطهایی برای بازگشت به توافق دارد و امیدوارم که اقدامهایی درخصوص پایان غنی سازی اورانیوم نیز صورت پذیرد و همچنین برخی از موارد دیگر.
وی همچنین معتقد است: با توجه به توافق برجام، محدودیتهای غنی سازی اورانیوم ایران در سال 2025 به پایان میرسد که تنها چهار سال دیگر مانده است. اگر آمریکا تحت همان شرایط قبلی به توافقنامه برجام بازگردد به ایران اجازه خواهد داد که چهار سال دیگر غنی سازی اورانیوم را به طرز چشمگیری افزایش دهد.
در نهایت باید اشاره کرد بازگشت آمریکا به برجام احتمالا از جانب این کشور تبدیل به پروسهای برای امتیازگیری از ایران خواهد شد و اختلافات مقامهای این کشور حتی در میان تیم بایدن در این رابطه کم نیست. همچنین این مساله با پیچیدگیهای متعددی در ابعاد سیاسی، فنی، زمانی و شرایط دو کشور روبهروست و میتواند تبعات گستردهای برای طرفین داشته باشد. نکاتی نظیر بازگشت به اصل برجام یا برجام اصلاح شده و یا اینکه اولین گام برای بازگشت را کدام طرف بردارد از سوالاتی است که به ابهام و پیچیدگی افزوده است.
بر اساس آنچه در سخنان نامزدهای پیشنهادی بایدن در کنگره برای توجیه تهدید ایران ذکر شده، تمرکز بر فعالیتهای موشکی تهران است. آوریل هِینِس، نامزد تصدی مدیریت دفتر اطلاعات ملی در این خصوص میگوید: در صورت مذاکره مجدد با ایران باید موضوع موشکهای بالستیک مورد بررسی و ارزیابی و موضوع مذاکره باشد.
لوید آستین نامزد مقام وزارت دفاع آمریکا نیز در این باره اظهار داشته: من فکر میکنم مواردی باید مورد توجه قرار گیرد که یکی از این موارد موشکهای بالستیک است. همچنین آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نیز در این باره اظهار داشت: به گسترش دامنه گفتگوهای برجامی به فعالیتهای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران تحت نظارت شرکای منطقهای اعتقاد دارد.
در این خصوص ذکر نکاتی قابل توجه است: اولا آمریکا و البته دیگر غربیها، سعی دارند تا با تحریف واقعیت، نقطه قوت دفاعی ایران را به عنوان یک تهدید منطقهای مطرح کنند. در این خصوص باید سعی شود تا توانایی موشکی ایران به عنوان ابزار بازدارندگی کشور در چارچوب دکترین دفاعی ایران مطرح شود. پذیرفتن هرنوع مذاکره در این خصوص در عمل به معنای نظارت غربیها بر ساختار امنیتی کشور است از سوی دیگر همه نظرسنجیهای موجود نشان میدهد که افکار عمومی کشور نیز به شدت از توانمندی دفاعی و موشکی حمایت میکنند و مذاکره در این باره را نمیپسندند.
درخصوص فعالیت و همکاریهای منطقهای ایران تبلیغات مخرب زیادی توسط غرب صورت میگیرد. این موضوع ذیل دو عنوان حضور منطقهای ایران و گروههای به اصطلاح تروریستی، مطرح میشود.
درخصوص فعالیت منطقهای ایران، گسترش قدرت ایران طی این سالها که حاصل زحمات سردار شهید سلیمانی است، برای آمریکا تهدید محسوب میشود و با توجه به منازعه قدرت در منطقه این مساله طبیعی است و نباید انتظار داشت که به راحتی این مشکل حل شود.
آوریل هِینِس، نامزد تصدی مدیریت دفتر اطلاعات ملی در این خصوص اظهار داشته: ایران برای منافع ایالات متحده همچنان یک تهدید جدی است که به ویژه با فعالیتهای منطقهای خود در پی کاهش نفوذ و میدان عملیات آمریکا در غرب آسیاست.
لوید آستین نامزد مقام وزارت دفاع آمریکا نیز در این باره اظهار داشته: ایران همچنان یک عنصر بی ثبات کننده در منطقه است. فعالیتهای بی ثبات کننده ایران در منطقه تهدیدی برای شرکا و متحدان منطقهای آمریکاست. اگر ایران همچنان بهدنبال دستیابی به سلاح هستهای باشد ما با مشکلات بیشتری در منطقه مواجه خواهیم بود.
آمریکا در دوره ترامپ تلاش کرد این توانایی را محدود کند و برای این هدف کارهای متعددی انجام داد که مهمترین آنها، اقدام جنایت آمیز ترور سردار شهید سلیمانی بود؛ اما این اقدام نیز نتوانست جلوی پیشرفت ایران در منطقه را بگیرد و مشکلات جدیدی برای آمریکا ایجاد کرد. چنان که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در این خصوص معتقد است امنیت آمریکاییها در منطقه پس از ترور سردار سلیمانی کاهش یافته است.
در نهایت آمریکاییها برای حل مشکلات منطقهای خود چند سیاست رادنبال میکنند: یکی از این موارد گسترش روابط کشورهای عربی منطقه و رژیم صهیونیستی است. آستین وزیر دفاع در پاسخ به سوالی اظهار داشته که «توافقات صورت گرفته در منطقه میان رژیم صهیونیستی و اعراب روند مثبتی در منطقه است که فشارها را بر ایران تا حدودی افزایش خواهد داد.» بلینکن هم «بر ادامه روند عادی سازی روابط کشورها با رژیم صهیونیستی» تاکید داشته است. نکته دیگر ضرورت مذاکرات منطقهای است. آمریکا به دنبال مذاکرات جامع منطقهای به معنای حضور آمریکا، رژیم صهیونیستی، کشورهای عربی منطقه و طرح موضوعات مختلف در آن از جمله موضوع ایران است.
بلینکن در این باره بر لزوم مشورت کردن با رژیم صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیج فارس پیرامون مفاد گفتوگو و توافق جدید با ایران؛ تاکید داشته است. این عادی سازی در گام نخست با هدف ایجاد جبهه واحد ضدایرانی و ضدمحور مقاومت در منطقه درحال انجام است و روند دوره ترامپ در دوره بایدن نیز ادامه خواهد یافت. مساله دیگر بحث تروریسم است.
با توجه به سابقه دموکراتها در ایجاد داعش، حمایت از القاعده و... میتوان انتظار داشت که در این دوره، روابط باگروههای تروریستی در سیاست خارجی آمریکا پررنگ باشد. این موضوع نیز میتواند بهانهای برای مواجهه با ایران باشد. بلینکن در این خصوص «از شناخت ایران به عنوان دولت حامی تروریسم» سخن گفته است.
از سوی دیگر ادعای دخالت ایران در محیط داخلی آمریکا نیز احتمالا مورد توجه قرار خواهد گرفت. در جلسه بررسی صلاحیت آوریل هینس، از اختلاف سیاسی و شکافهای اجتماعی پدید آمده در جامعه امروز آمریکا سخن گفته شد و اینکه ممکن است این رویدادها ریشههای خارجی به ویژه روسی داشته باشد و از این نظر چه بسا دولت جدید آمریکا به دنبال انتساب این فعالیتهای مخرب به ایران نیز باشد. به ویژه آنکه از نظر سناتورها، تمرکز جامعه اطلاعاتی آمریکا بر آسیا اندک است و ایران در کنار گروههای جهادی که به صورت فیزیکی تامین مالی میشوند، چین، روسیه وکره شمالی، پنج تهدید نخست نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا به شمار میآید. هینس به سنای آمریکا وعده میدهد در مقابل ایران از روشهای بهتر و کارآمدتر جمعآوری و تجزیه اطلاعات استفاده کند.
رویکرد اصلی بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران تقویتِ مهار از طریق بازگشت به محدودیتهای برجامی همراه ایجاد اجماع بینالمللی است؛ درواقع وی تلاش میکند ایران به میز مذاکره بازگردد تا ضمن مذاکره مجدد و تقویت ضعفهای برجام، مسائل فرابرجامی را نیز وارد مذاکرات نماید. هدف بایدن مدیریت رفتار ایران با ارائه مشوقهای کوتاهمدت و شرطی نگاهداشتن مردم به کاهش/ افزایش تحریم و حفظ فشار بر کشور است. سیاست بایدن سیکل معیوب «فشار و مذاکره» برای مهار ایران است. قرار نیست با بازگشت به برجام خللی در نظام تحریم ایران وارد شود؛ حفظ ساختار تحریم عملا راهبرد اصلی هر دولتی در آمریکاست. از سوی دیگر دموکراتها مداخله و تغییر ترجیحات مردم ایران و ایجاد دو قطبی مذاکره-معیشت را به شکل جدی برای ایجاد شکاف داخلی در دستور کار دارند.
بایدن برای رسیدن به این هدف، سیاست ترامپ مبنی بر حفظ و افزایش فشار را ادامه خواهد داد و صرفا برای کشاندن ایران به میز مذاکره، تعیلق نمادین و حداقلی برخی تحریمها، را در دستور قرار خواهد داد. مقامات جدید دولت آمریکا بازگشت به برجام را مشروط به بازگشت ایران دانسته و این مسیر را پیچیده میخوانند و معتقدند باید در این مسیر با همپیمانان منطقهای خود و رژیم صهیونیستی مشورت کنند و در نهایت معتقدند توافق با ایران باید شامل برنامه منطقهای و موشکی نیز شود.
در نهایت رویکرد بایدن بازگشت به چندجانبهگرایی است، اما تغییر رویکردها در بسیاری از حوزهها به سرعت انجام نخواهد شد و صرفا جنبه تاکتیکی خواهد داشت. بایدن تلاش میکند تغییرات مورد نظرش در سیاست خارجی را در حوزههای کلان، در امتداد و تداوم سیاستهای ترامپ تعریف نماید. نکته قابل تامل آنکه گسترش دامنه موضوعی تحریمهای ایران به مسائلی نظیر تروریسم و عدم اشاعه باعث شده برجام از قابلیت لازم برای رفع تحریمها برخوردار نباشد، هرگونه سیگنال داخلی مبنی بر نیاز و اشتیاق ایران به مذاکره صرفا کار را دشوار و نتیجه را ناممکن میسازد باید دانست که سیاست «رفع تحریم» صرفا از طریق مقاومت به عنوان راهبرد اصلی محقق خواهد شد.