به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، برای جریان راست سیاسی ایران گرچه موضوع نامزد نظامی، بحث تازهای نیست اما نامزدی دو تن از سرداران نظامی آنها در انتخابات، بحثها و تحلیلهایی را در پی داشته است که واکنش به آن موضوع روز رسانههاست. از سوی دیگر نگرانی از شکلگیری وحدت با وجود تعدد و تنوع نامزدهای انتخاباتی هم سبب شده است که آنها از هرگونه انصراف و کنارهگیری از نامزدی؛ حتی اگر قطعی هم نباشد استقبال کنند. موضوع مهم دیگر هم در روزهای پایانی سال برای اصولگرایان تداوم امیدها به حضور انتخاباتی حجت الاسلام «ابراهیم رییسی» رییس قوه قضائیه است که همچنان از منظر آنها هیچ موضع قطعی در این زمینه تاکنون اتخاذ نشده است.
اما و اگرهای کاندیدای نظامی
موضوع حضور چهرههای نظامی در انتخابات ریاست جمهوری گرچه بحث تازهای نیست اما ماههای اخیر بار دیگر به صدر تحلیلها و خبرهای رسانهها و محافل سیاسی بازگشته و اما و اگرهایی ایجاد کرده است. این تحلیلها با اعلام نامزدی رسمی سردار «حسین دهقان» در انتخابات ریاست جمهوری آینده آغاز شد و با اعلام نامزدی غیررسمی سردار «سعید محمد» فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا (ص) سپاه تداوم پیدا کرد. نامزدی نظامیان در انتخابات ریاست جمهوری با توجه به توصیه و تاکید بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر عدم دخالت گروهها و چهره های نظامی در سیاست، همواره با تردیدهایی روبرو بود اما این روزها حسین دهقان در توضیح و تحلیل حضور خود یا دیگر نظامیان در انتخابات ۱۴۰۰، این حضور را حق شهروندی خود دانسته و در توییتی تصریح کرده است: «همانگونه که رایدادن نظامیان، حق شهروندی آنها محسوب میشود، نامزدنشدن فرد نظامی در هر انتخاباتی هم حق شهروندی اوست.»
با توجه به اظهارات هفتههای گذشته اصولگرایان میتوان گفت آنها این حضور را نه تنها دارای شائبه نمی دانند بلکه عرصه ای برای نشان دادن قابلیتهای نظامیان هم توصیف می کنند. «عباس سلیمی نمین» از آن دسته بوده و گفته است: «بحث ما روی کار آمدن یک نظامی نیست، بلکه همه قابلیتها مطرح است. سؤال این است آیا قانون هم اجازه میدهد یک نظامی نامزد شود؟ بله، میتواند، اما بهعنوان نظامی میآید یا بهعنوان یک فرد حضور مییابد؟ پاسخ این است که خیر، بهعنوان یک قابلیت میآید که این قابلیت میتواند پزشکی یا مهندسی یا نظامی باشد.»
موضوع رایآوری کاندیداهای نظامی هم مورد توجه چهرههای سیاسی و تحلیلگران است؛ اگر تا پیش از این قرارداد نانوشته و غیررسمی در عرصه سیاست و انتخابات ایران بر این اصل بود که مردم به گزینههای نظامی اعتماد نمیکنند؛ این روزها هم تعبیرها نزدیک به این نانوشته غیررسمی است. «تقی آزاد ارمکی» استاد دانشگاه و جامعه شناس معتقد است اگر مشارکت حداقلی باشد نظامیها حتما پیروز انتخابات خواهند بود اما اگر مشارکت حداکثری باشد، شانسی برای نظامیان وجود ندارد.
«علی مطهری» از فعالان سیاسی اصولگرا هم ریاستجمهوری نظامیان را مورد اقبال مردم ندانسته و درباره دلایل این عدم اقبال گفته است: «دلیلش روشن است؛ یک نظامی کارش نظامیگری است، کارش ورود در عالم سیاست نیست. هرکسی باید کار خود را انجام دهد.»
این دیدگاه اما از سوی «ابراهیم فیاض» تحلیلگر اصولگرا رد شده و این جامعه شناس تاکید میکند که جامعه ایران آمادگی پذیرش کاندیدای نظامی را دارد.
«مصطفی هاشمی طبا» و «محمدرضا خباز» دو فعال سیاسی اصلاح طلبی هستند که حضور نظامیان در انتخابات را مسبوق به سابقه میدانند و شواهد ۶ دوره انتخابات ریاست جمهوری هم نشان میدهد که حضور نظامیان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری تنها مختص و محدود به این دوره نیست و «محسن رضایی» و «محمدباقر قالیباف» از چهرههای اصولگرا با سوابق نظامی هستند که هم پیش از این در سیاست ایران نقش آفرینی کردند و هم پس از این از گزینه های بالقوه انتخابات آینده هستند. اینکه اما تا چه اندازه می توانند اعتماد جامعه را جلب کرده و به پاستور راه یابند، علامت سوال جدی است که با توجه به جو غالب جامعه؛ نظامیان اصولگرا برای راهیابی به پاستور باید بیش از دیگر گزینه های همفکر و نامزدهای جریان رقیب؛ تلاش کنند.
وحدت در سایه کناره گیری؟
تصمیم به عدم کاندیداتوری محمدباقر قالیباف، اشارهای بود که چند هفته پیش «محسن پیرهادی» از نمایندگان نزدیک به رییس مجلس اعلام کرد و دلیل آن را احتمال حضور حجت الاسلام «ابراهیم رییسی» به عنوان نامزد اصولگرایان عنوان کرد. این اقدام گرچه هنوز قطعی به نظر نمیرسد اما «محمدرضا باهنر» دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری این تصمیم را در صورت قطعی شدن آن، وحدت بخش توصیف کرده و گفته است: «نگرانی ما از تعدد و تکثر نامزدهاست به این دلیل میگویم اگر قالیباف یا هر داوطلب مطرح دیگری بگوید که نیست ما استقبال میکنیم برای اینکه یکی از نامزدهای مطرح کم شود و فضا قدری مشخص شود و مسیر وحدت جریان اصولگرا با قدرت و سرعت بیشتری طی میشود.»
این استقبال باهنر نشان میدهد که وحدت میان اصولگرایان را عواملی تهدید می کند که یکی از آن ها تعدد نامزدهای بالقوه و حتی رسمی انتخابات آینده است. نامهای اصولگرایی که یا خود را اصلح برای کشور می دانند یا گروه دیگری آنها را ناجی معرفی میکنند؛ در صورت شمارش بیش از ده گزینه خواهند بود و با این شرایط رسیدن به اجماعی میان آنها روزبه روز دشوارتر می شود. به ویژه آنکه شوراهای وحدت بخش آنها هم دچار اختلافاتی هستند که همچنان در مسیر حل و فصل آن قرار دارند.
«پرویز سروری» دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب از تداوم مذاکرات برای وحدت وحدت خبر داده اما تصریح هم کرده است که هنوز اصولگرایان نزدیک به دو شورا به یک نتیجه مشخص نرسیدهاند. «حمیدرضا ترقی» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه هم اساسا نیازی به ایجاد وحدت در مقطع کنونی نیست و باید منتظر ماند تا نامزدها باید وارد عرصه رقابت شوند. با چنین نگاهی اما اگر نصف نامزدهای احتمالی هم در اعلام حضور کنند و مصمم به ادامه کار باشند؛ اقناع آنها به انصراف به نفع نامزد خاصی بسیار دشوار خواهد بود و تجربهای مشابه سال ۹۲ و حتی ۹۶ برای آنها تکرار خواهد شد.
ادامه بیم و امیدهای آمدن رئیسی
اصولگرایان این روزها اعلام حضور حجت الاسلام رییسی به عنوان کاندیدای انتخابات را بر هر رویداد دیگری ترجیح میدهند به این دلیل که در این حضور هم احتمال پیروزی را بالا میدانند و هم احتمال وحدت و اجماع را. درخواستهای آنان از سوی رییس قوه قضائیه تا به امروز به صورت تلویحی رد شده اما این به معنای انصراف آنها از دعوت نسیت؛ شاید به همین دلیل است که حجت الاسلام «غلامرضا مصباحیمقدم» سخنگوی جامعه روحانیت مبارز درباره بیم و امیدهای آمدن و نیامدن حجت الاسلام رییسی گفته است: «هیچ چیز هنوز قطعی نیست و باید منتظر ماند و دید که چه پیش میآید». «اسدالله بادامچیان» دبیرکل حزب موتلفه هم با اشاره به اینکه نمیتوانیم رییسی را مجبور به حضور کنیم؛ تاکید کرده است که نسبت به وی تفاهم وجود دارد.
باهنر هم حضور انتخاباتی رییس قوه قضائیه را موجب جمع شدن اصولگرایان پیرامون وی دانسته و گفته است: «اگر رییسی داوطلب شود گروههای اصولگرا با هم جمع میشوند. رییسی سابقه ۱۶ میلیون رای دارد و یک موقعیت مقبولی در جامعه اصولگرایی دارد.» برای اظهارنظر قطعی درباره آینده انتخاباتی حجت الاسلام رییسی زود است اما شواهد نیامدن بر آمدن چیره است و همین نگرانیهای اصولگرایان را افزایش میدهد.