به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، مستند ۳۶ دقیقهای اینجا کن است، اینجا کن نیست که این روزها روی پرده سینماهای هنروتجربه است درباره جوان عاشق سینمایی است که محفوظات ذهنیاش درباره سینما مخاطب را شگفتزده میکند. او تقریبا تمام اطلاعات سینماگران جهان با حاشیههایشان را در ذهن دارد و با حضور ذهن عجیبی میتواند بلافاصله هر اطلاعاتی در اینباره را به زبان آورد.
علیرضا غفاری کارگردان این فیلم که ساخت آن ۱۹ سال طول کشیده است در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره علت طولانی شدن تولید آن، گفت: پژوهش اولیه و تحقیق درباره دانستههای شخصیت داستان ۶ ماه به طول انجامید و روند کار اینگونه بود که تقریبا یک روز در میان به دیدن او میرفتم تا از اطلاعاتش آگاه شوم. بعد از اینکه مطمئن شدم، چند روزی در مکانهای مختلف فیلمبرداری داشتیم.
وی درباره تصمیم برای پایانبندی فیلم اظهار کرد: برای پایانبندی فیلم به دنبال این بودم که اعلام کنم سینما یک هنر جهانی است و حتی در یکی از روستاهای اطراف شهر تهران هم طرفداران زیاد با اطلاعات وسیعی دارد. میخواستم این پیام را بدین صورت نمایش دهم که تمام شخصیتهای سینمای هالیوود که درباره آنها با سوژه فیلم صحبت کردیم، را سوار یک وسیله نقلیه نشان دهم که هم سوار شدن و هم پیاده شدنشان را داشته باشم مثلا مارلون براندو سوار قطار شده باشد، از آن هم پیاده شود، یا داستین هافمن سوار موتور شده و از آن پیاده شود و به همین ترتیب.
این کارگردان درباره به نتیجه نرسیدن این ایده، گفت: چیزی حدود ۲۳۰ یا ۲۴۰ فیلم دیدم که پیدا کردن این فیلمها در سالهای ۷۰ چیزی حدود ۲ سال و نیم طول کشید اما درنهایت به نتیجه مطلوب نرسیدم چراکه فیلمها فاقد کیفیت بود و برای استفاده خوب نمیشد. دلیل دیگر این بود که بعضی از سکانسهای مورد نظر ما وجود نداشت مثلا من دلم میخواست در تونلی که ورودی و خداحافظی شخصیتهای فیلم ماست، هنگام ورود همه شخصیتها را سوار وسیله نقلیه مورد نظر کنم و بعد در پایان پیاده شوند.
بازیگر فیلم ملاقات درباره انیمیشنسازی در فیلم توضیح داد: بعد از آن، تصمیم گرفتم بخشی از فیلم و پایانبندی آن را با انیمیشن جلو ببرم که ساخت آن هم، از طرح اولیه تا نوشتن و ساخت، حدود یکی، دو سال طول کشید ولی در نهایت چیزی که حاصل شد کمکی به فیلم نمیکرد زیرا به صورت فانتزی در آمده بود و چون موضوع فیلم جدی بود دوست نداشتم به فانتزی تبدیل شود. تا اینجا پنج سال از ساخت این فیلم گذشت.
غفاری درباره سالهای باقی مانده تصریح کرد: بعد از آن چند سالی در سفر بودم و وقتی که برگشتم در جا بجایی دفتر، اصل راشهای فیلم گم شد. البته کپیای از فیلم داشتم ولی دی وی دی ناقصی بود. در نهایت سال ۱۳۹۷ یکی از دوستانم، ۱۴ سال بعد از این ماجرا حین اسبابکشی، هارد راشهای فیلم را پیدا کرد و باید بگویم درنهایت به این نتیجه رسیدم که بعد از ۱۹ سال به سراغ ساخت «اینجا کن است، اینجا کن نیست» بروم.
این منتقد در بخش دیگری از صحبتهایش درباره سینمای هنروتجربه اظهار کرد: سینمای هنروتجربه در وانفسای تقابل جدی سینمای بدنه و سینمای تجاری با سینمای هنری و سینمایی که مخاطب خاص دارد، یک اتفاق مبارک است، یعنی اینکه اگر هنروتجربه نبود اکران فیلمهای ما در جایی ممکن نمیشد.
این مدیر با سابقه فرهنگی و هنری ادامه داد: در جدول اکران بدنه، فیلمهای هنری و تجربی قرار نمیگیرند زیرا آن جدول را معمولا شورای اکران براساس اصولی میبندد که خودشان طراحی کردهاند. همچنین مساله استقبال عمومی هم مطرح است، استقبال عمومی از فیلمها هم معمولا اینگونه است که در ایام خاص، تعریف خاص دارد یعنی در زمان نوروز و آغاز سال همیشه فیلمهای شاد خانوادگی و طنز قرار میگیرند، در اکران بعدی فیلمهای ملودرام و اجتماعی و بعد در مناسبتهای خاص مثل هفته دفاع مقدس یا سالروز جنگ، فیلمهای دفاع مقدسی و مقاومتی روی پرده میروند.
غفاری خاطرنشان کرد: در ۲ سال اخیر باتوجه به شرایط کرونا، تعطیلی سینماها، افزایش تولیدات و افزایش فیلمهایی که در نوبت اکران قرار گرفتهاند، به نظر من سینمای هنروتجربه یک فرصت استثنایی برای فیلمهاییست که مخاطب خاص دارند. در یکی، ۲ سال اخیر هم معلوم شده که هم جوانها به تماشای این فیلمها رغبت نشان میدهند هم بخش تحصیلکرده جامعه. تقریبا فیلمهایی که شورای هنروتجربه انتخاب میکند، فیلمهایی بوده است که ارزش دیدن دارند.