به گزارش ایرنا، نشریه اسپانیایی ال پائیس نوشت: کودکان اسپانیایی حداقل نیم ساعت در روز در مدرسه وقت بازی در هوای آزاد داشتند؛ نیم ساعت بیشتر هم برای آنهایی که پس از کلاسهای درس، ناهار در ناهارخوری مدرسه میخوردند. به عبارتی، با در نظر گرفتن ۱۷۸ روز دبستان، کودکان ۲۶۷ ساعت در سال می توانستند در هوای آزاد بازی کنند. اما حالا علاوه بر محدودیت زندگی در مجتمع های آپارتمانی، بخاطر تدابیر کرونایی و رعایت فاصله اجتماعی این فرصت به طور چشمگیری کاهش پیدا کرده است. همه گیری، شکایت تاریخی معلمان و خانواده ها را آشکار کرده است: حیاط بازی مدرسه دیگر از فضای وسیع و تفریحی کودکان دور شده است.
اکنون دیگر، محوطه بازی پارک ها و حیاط خانه ها، جای خود را به فضای مجازی داده اند. نسل سوخته جهان، همین کودکان دنیای مجازی هستند که فریادهای شادی و هیجانات خود را در محوطه های پر پیچ و خم فضای مجازی حبس کرده اند و از فضای خانه ها کمتر صدای کودکانه ای به گوش می رسد!
از سوی دیگر، کودکان امکانات مکانی و زمانی مطلوب خود را برای بازی از دست داده اند. شهرهای شلوغ و پرترافیک، فقدان فضای مناسب برای بازی بچه، نظریه اجتماعی ایجاد محوطه های بازی را پدید آورد. اما معضل «مکان بازی مناسب» در کنار «از دست دادن خودمختاری کودکان در شهر» در محوطه های بازی نیز برطرف نشد. زیرا فضای بازی جدید تجربیات کودکانه آنها را در پارک هایی با نرده ها و تاب های یکنواخت محصور و محدود می کرد.
بین دهه های ۷۰ و ۹۰ قرن گذشته (بیستم میلادی)، بتدریج ۷۰ درصد کودکان، کوچه های بازی را ترک کردند و میزان بازی آنها در هوای آزاد به نصف میزان بازی والدینشان در همان سنین کاهش یافت.
این در حالی است که برنامه ریزان شهری از دهه ها پیش تاکید می کنند شهری با کودکانی که آزادانه در کوچههای آن بازی می کنند خیلی امن تر شناخته می شود.
این که کودکان باید بتوانند بازی کنند، تنها مسئله انسانی نیست، بلکه یکی از حقوق به رسمیت شناخته شده کودکان در سازمان ملل متحد است و اگر شهر ظرفیت لازم برای تامین و تضمین فضای بازی آزادانه برای کودکان را ندارد، محوطه بازی مراکز آموزشی باید این وظیفه را ایفا کند، با ایجاد فضایی به دور از محدودیت هایی که مانع رشد استعدادهای آنها می شود.
«روبن لورنزو» از کارشناسان مجموعه تحقیقاتی باسوراما در اسپانیا می گوید: اما تعریف روشنی از محوطه بازی مناسب برای کودکان ارائه نشده و مستلزم توجه به توصیه کارشناسان در این زمینه دارد. طبق نظر متخصصان، ما آن زمین و بازی های سطحی و مصنوعی را برای کودکان نمی خواهیم، بلکه به گفته زارزوئلا از دیگر کارشناسان این موسسه فضای باز، خاک، درختان، چوب، برگ و ... اینها هستند که از محوطه بازی کودکان فضای تجربی مناسب می سازند. پروژه مرکز آموزشی وی با عنوان «به نفع کودکان، به نفع فرهنگ» به نیازهای واقعی کودکی مانند بازی با خاک و گل و لای و افتادن و کثیف شدن و ... نظر دارد. به عقیده وی برنامه مناسب برای محوطه بازی کودکان همین نوع مکان های آموزشی هستند که به کودک شخصیت خاص خودش را می بخشد.
طبیعی سازی مجدد از دیگر نظریه هایی است که متخصصان کار با مدارس در والنسیا بر آن تاکید دارند. به باور آنها اگر کودکان در فضای بتونی رشد کنند و در یک زمین فوتبال بدون عناصر طبیعی بازی کنند و اگر همانطور که در خیابانها دیده می شود دائما با ماشین آنها را به این سو و آن سو ببرند، در آینده به عنوان بزرگسال چه ترجیحاتی خواهند داشت؟
در حالی که امروز شهرها این فضای طبیعی را برنمی تابند و عناصر طبیعی برای مدیریت شهری اسباب زحمت محسوب می شود. «ایباررا» استاد دانشگاه اسپانیا، اظهار تاسف می کند از شکایت هایی که در برابر طرح های نوآورانه آنها مطرح می کنند: آنها شن و ماسه نمی خواهند زیرا فرزندانشان هنگام بارش برف و باران خیس می شوند، آنها از بازی با چرخ و از تاب های ناهمسان با فرمول های مدنظر آنها هم گلایه دارند. به نظر کارشناسان باسوراما این طرز فکر اشتباه است و بعدها مقررات جدید به این موضوعات توجه خواهد کرد.