میزباننشدن ایران در رقابتهای فوتبال آسیا معضلی چنان جدی شده که حالا فراتر از مسئولان ورزش، تبدیل به یکی از دغدغههای مهم سیاسی، بهویژه در حوزه دیپلماسی شده است. دراینبین، فوتبال ایران اسیر دو اتفاق مهم شده که در هر دو، رقبای سیاسی منطقه یکهتازی میکنند.
به گزارش شرق، اولی سپردن میزبانی یکی، دو گروه تیمهای ایرانی به عربستان در لیگ قهرمانان آسیا و دیگری هم سپردن میزبانی بازیهای مرحله انتخابی جام جهانی تیم ملی به بحرین است. هر دو برای ایران که مدعی است فوتبالش سرآمد آسیاست، شکست سنگینی است؛ چون اتفاقا در هر دو بخش باشگاهی و ملی، تیمها و فدراسیون فوتبال ایران، پیشنهاد میزبانی داده بودند.
حالا فارغ از مسئله سپردن میزبانی گروه تیم ملی به بحرین و سختشدن صعود ایران به دومین مرحله انتخابی رقابتهای جام جهانی، معضل جدیتر، برخورد ورزشی و سیاسی با میزبانی عربستان از تیمهای ایرانی است. استقلال از یک سو و فولاد در صورت صعود به مرحله گروهی از سوی دیگر، دو تیم باشگاهی هستند که میزبانیشان به عربستان سپرده شده است. این دو تیم در شرایطی باید مهیای سفر به عربستان شوند که قریب به پنج سال است رابطه دو طرف شکرآب است و طرفین حاضر به فرستادن ورزشکارانشان به کشور دیگر نمیشوند.
بههمینخاطر است که در چند سال اخیر بازی نمایندگان ایران و عربستان در لیگ قهرمانان آسیا در زمین بیطرف، از قبیل عمان و قطر برگزار شده است. اقدام تازه AFC در سپردن میزبانی به عربستان در حالی رقم خورده که کنفدراسیون فوتبال آسیا هنوز قانون قبلی را که میگفت تیمهای عربستانی از سفر به ایران معاف هستند، لغو نکرده است. همین نکته سرآغاز مشکل تازه ورزش و سیاست ایران شده است. اگر آن قانون را AFC لغو نکند، باید با میزبانی عربستان در لیگ قهرمانان آسیا چه کرد؟
قبل از اینکه به جمله تکراری مسئولان ورزشی و سیاسی ایران برگردیم که مدام در حال گفتن این هستند که «تصمیم AFC سیاسی است»، بهتر است با منطق بیشتری به مشکل دو کشور رجوع کنیم و بپذیریم که تقصیر خودمان است! دی 1394 عدهای ابتدا در مشهد از ساختمان کنسولگری و سپس در تهران از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و باعث تشدید تنش بین دو کشور شدند. عربستان بعد از آن اتفاق، ارتباط دیپلماتیکش با ایران را قطع کرد و به تیمهای ورزشیاش دستور داد از سفر به ایران پرهیز کنند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا هم حق را به عربستانیها داد و میزبانی از تیمهای کشورمان از سوی ایران را به کشور ثالث سپرد. مسئولان سیاسی ایران اگرچه همان روزها خیلی سریع از این رفتار انتقاد کردند؛ ولی عملا برخوردی با بالاروندگان از دیوار سفارت صورت نگرفت. به طور مشخص اقدام ملموسی از سوی ایران برای تنبیه این عده که فرستادن پالسی برای برقراری ارتباط مجدد با عربستان باشد، صورت نگرفت. نتیجه آن شد که علاوه بر تیرگی روابط سیاسی، ورزش ایران و فوتبالش به طور ویژه از این اقدام آسیب ببیند. پس تا اینجا مشخصا اگر رفتاری سیاسی از سوی مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا صورت گرفته، بخش زیادی از آن متوجه خودمان است.
همان زمان که این رخداد سیاسی در تهران اتفاق افتاد، عربستانیها با توجه به نفوذ در AFC تصمیم ضد ایرانی خود را به کرسی نشاندند؛ اما در عوض نمایندگان ایرانی حاضر در AFC چه کاری کردند؟ هیچ! آنها بدون اینکه ذرهای بتوانند تأثیرگذار باشند، فقط نشستند و شاهد تصویب این قانون خطرناک شدند. حتی در همین یکسالو نیم اخیر هم با وجود داشتن صندلی در AFC دوباره از تماشاکردن مطلق و دست روی دست گذاشتن لذت بردند و هیچ کمکی به وضعیت اسفناک فوتبال ایران نکردند. چه بسا اگر میخواستند کمکی هم کنند، نه دانش زبانیاش را داشتند، نه رسما وزنی که بخواهند در این تصمیمات کلان تأثیرگذار باشند. جالب اینکه همین افراد همچنان روی صندلیهایی که برایشان بزرگ هستند، در AFC به اسم نماینده ایران فعالیت میکنند.
حالا با توجه به اینکه مسبب این اتفاقات عجیب و غریب عدهای خودسر در ایران بودهاند و بعد هم کشور، نمایندهای قابل در AFC ندارد تا از حقش دفاع کند، به جایی رسیدهایم که برای فرستادن تیمهای ایرانی به عربستان باید تصمیم جدی گرفته شود؛ تصمیمی که دو راه بیشتر ندارد: رفتن یا نرفتن به عربستان. البته هرکدام از این تصمیمات گرفته شود، به نظر میرسد یک جای کار بلنگد!
اگر مسئولان ورزش ایران به این نتیجه برسند که مثلا استقلال را به دلیل مشکلاتی که بین دو کشور وجود دارد، به عربستان نفرستد، چه اتفاقی میافتد؟ آنطورکه افراد نزدیک به AFC گفتهاند، این تیمها بهعنوان تیمهای انصرافدهنده در نظر گرفته میشوند. تا اینجای کار شاید ایرادی نباشد؛ ولی از آنجا که AFC نشان داده سر ناسازگاری با تیمهای ایرانی دارد، احتمالا باید منتظر جریمه و محرومیت هم بود. به غیر از این مورد، خطر بزرگتری هم در راه است. عربستان عزمش را جزم کرده تا میزبانی مرحله نهایی بازیهای آسیایی در سالهای آتی را به دست بیاورد یا چه بسا در صورت صعود ایران به مرحله دوم رقابتهای انتخابی، عربستان در عرصه ملی هم دوباره میزبان بازیها باشد. آن وقت آیا باید از فرستادن تیم ملی به عربستان هم خودداری کرد؟ اگر پاسخ مثبت است؛ یعنی علاوه بر جریمه احتمالی باید قید حضور در جام جهانی را هم زد. پرواضح است که علاوه بر علاقهمندان بیشمار باشگاه استقلال، هواداران فوتبال در ایران هم از اینکه ایران بهراحتی از جام جهانی کنار برود، آزردهخاطر خواهند شد.
این یکی هم خطرهای خودش را دارد. اگر بدون اینکه AFC قانون منع بازی تیمهای عربستانی در ایران را لغو کند، به این کشور برویم، آن وقت مشخصا نهتنها در عرصه ورزش؛ بلکه در عرصه سیاست هم شکست خوردهایم! پذیرفتهایم که AFC با فرماندهی و نفوذ عربستانیها هرچه بلا خواسته، بر سر فوتبال ما آورده و توانی برای دادزدن و اعتراضکردن هم نداشتهایم. درد این یکی، بهمراتب از دیگر گزینهها بیشتر خواهد بود!
قبل از نتیجهگیری نیاز است خیلی مختصر اتفاقی که در این پرونده افتاده، مرور شود. اول اینکه تقصیر خودمان است که AFC علیه ما شده، دوم اینکه آدمی با دانش و وزن بالا در AFC نداشتهایم که از حقمان دفاع کند، سوم اینکه نمیشود به این سادگی تیمهای ایرانی را به عربستان فرستاد و چهارم اینکه جایی برای یک شکست دیگر در حوزه ورزش برایمان باقی نمانده است؛ بنابراین حالا بهترین گزینه همان رجوع به دیپلماسی است، به این امید که این بار، فوتبال نقش اصلی را ایفا کند تا شاید کدورتهای بهوجودآمده در عرصه سیاست هم کمرنگتر شود. با توجه به اینکه در ادامه مسیر، ممکن است گذر تیم ملی هم به عربستان بیفتد، بهتر است در همین مرحله به فکر چاره بود. شاید بهترین راه برای حلوفصلکردن این موضوع این است که پیش از سفر تیمهای ایرانی به عربستان، از یک تیم باشگاهی عربستان دعوت شود به ایران بیاید و یک بازی دوستانه با یکی از تیمها برگزار کند؛ البته تضمینهای لازم به آنها بابت پروتکلهای بهداشتی داده شود. این اتفاق میتواند یک دیپلماسی برد-برد در حوزه فوتبال و شاید سیاسی برای طرفین باشد.