خبرگزاری میزان - زنده یاد آیت الله محمد یزدی را از نمای دور و نزدیک و بدون هیچگونه اغراقی، یک «اصولگرای تمام» یافتم، نه به مفهوم حزبی و جریانی بل دقیقا به معنای واقعه کلمه! او در عمری قریب به نود سال، تنها ایمان و آرمان خود را پی گرفت و شماتت و اُشتلم مخالفان و دشمنان، در اراده اش بی تاثیر بود!
او میتوانست مانند بسا ابناء روزگار، به رنگ زمان در آید، عقیده و هدف خویش را به بوته فراموشی بسپارد و بر محمل جنت مکانی جلوس کند، اما وی با این همه، بیگانه بود! چه در دوران مبارزه -که بسا مناطق ایران را به پای تبعید گشت- و چه در مقطع پس از انقلاب و مسئولیتهای حساس و فراوان، بویژه تصدی قوه قضائیه، که طی آن پذیرای حملات و توهینهای فراوان گشت! وجود چنین چهره هایی، برای سیاست ورزی یک کشور مغتنم است، جماعتی که به رنگ موجهای سیاسی و اجتماعی در نمیآیند، بر حقیقت پرده نمیافکنند و نهایتا امکان فهم و انتخاب صحیحتر را، برای جامعه مهیا میسازند.
با این همه آیت الله یزدی به رغم پایداری عقیدتی و شجاعت ذاتی، شخصیتی بس متواضع و مهربان داشت. کسانی که تنها در یک جلسه با وی به گفتگو نشسته اند، شاهد این ادعایند. او جمع این مهر و قهر را، از دانش و فهم عمیق دینی خویش داشت، همان سرمایهای که موجب گشت تا پیش از انقلاب، امام خمینی وجود وی را در حوزه قم لازم شمرد ومانع از مهاجرت تبلیغی وی به شهری دیگر شود و سالها بعد و در دوران برقراری نظام اسلامی، او را به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان منصوب کند.
بی تردید اکنون اسلام، تشیع و نظام، یکی از سرداران بی باک و همیشه در صحنه خویش را از دست داده است. در برابر اراده حق، چارهای جز تسلیم نیست. این ضایعه اسفناک را به تمامی یاران انقلاب، به ویژه فرزند ارجمندش، صدیق بزرگوار، جناب حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی تسلیت میگویم و برای آن عالم مجاهد، حضور بر خوان رحمت حق را مسئلت دارم.
*محمدرضا کائینی
انتهای پیام/