به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان کتابهای جدیدی به تازگی در انتشارات صاد منتشر شده است. از جمله آنها میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
بیشتربخوانید
«عشقِ یک لبخند نیمسانتی»
کتاب «عشقِ یک لبخند نیمسانتی» اثر مهین سمواتی برای گروه سنی نوجوان نوشته و در ۱۰۴ صفحه منتشر شد. این اثر داستانی از زبان فرشته روایت میکند. دختر ده سالهای که در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. فرشته از اتفاقاتی برای او میگوید که در خانه بزرگشان برایشان رخ میدهد. برای مثال از هنگامی میگوید که پس از حوادثی به دام ابی، پسر لات محله میشود و ماجرایی پر از ترس و هیجان برایش رخ میدهد.
در بخشی از کتاب میخوانیم
«مدتها بود که نمرهٔ بیست نگرفته بودم. تا خانه یکنفس دویدم، حتّی وقتی به قهوهخانه رسیدم یک لحظه هم نایستادم که تلویزیون تماشا کنم. کیف توی یک دستم بود و دفتر نقاشی در دست دیگرم. غیر از نمرهٔ بیستِ خوشتیپی که روی یک خطّ منحنی لم داده بود، چیزی نمیدیدم.»
«هیولا وارد میشود»
«هیولا وارد میشود؛ کووید ۱۹، آنفولانزای مرغی و بلایای سرمایهداری» اثر مایک دیویس با ترجمه محمد نصیری در ۱۸۶ صفحه منتشر شد.
نویسنده تلاش میکند در اثرش با بهرهگیری از تجربۀ تلخ انسانها در رویارویی با بیماریهای ویروسی قرن بیستویکم نشان دهد که نئولیبرالیسم چگونه در پدیدآیی، تکامل، پخش و گسترش این ویروسها نقش داشته است.
در بخشی از کتاب آمده است:
«به قول کلاوس اشتور، یکی از مدیران سابق سازمان بهداشت جهانی، ما «داریم در وقت اضافه زندگی میکنیم».
البته باید سخن اشتور را اینگونه اصلاح کرد: «فقرا دارند در وقت اضافه زندگی میکنند.»
«قدیس دیوانه»
مجموعه داستان «قدیس دیوانه» به قلم احمدرضا امیری سامانی منتشرشد. این اثر سیزده داستان را با موضوعات مختلف میخوانیم. در این داستانها از وضعیت روحی، حالات درونی و تفکرات انسانهایی سخن به میان میآید که در موقعیتهای خاص قرار گرفتند. موقعیتهایی که باید بین مرگ و زندگی تکاپو کنند. موقعیتها و آدمهای غیرعادی که راوی را به سمت نتیجهگیری خارقالعادهای میرسانند. شخصیتهایی که حیران و سرگردان در گذشتهی خود اسیرند، انگار گذشته برزخیست که رهایی از آن ممکن نیست.
در بخشی از اثر میخونیم
«هیچوقت برای نشانهرفتن اینقدر وسواس نداشته است. همیشه با اوّلین نگاه، تیرش وسط هدف میخوابید. یاد اوّلین روزهایی میافتد که با لباس سربازی ارتش، تیراندازی با تفنگ ژ ۳ را یاد میگرفت. «نوک مگسک، زیر نقطهٔ سیاه!» هنوز نگاه معنیدار فرمانده در اوّلین روز تیراندازی در خاطرش باقی مانده است؛ همان نگاهی که با خوردن اوّلین تیر وسط سیبل، روی ایرج سنگینی کرد. ایرج به خودش میآید. از همان جا که نشسته، تمام محوطهٔ انباری متروک را میپاید. میداند که بیرون ازاینجا، خیلیها دنبالش هستند؛ چون هم از ارتش فرار کرده و هم تفنگ دزدیده!»
«رد پاهای روی آب»
مجموعه داستان «رد پاهای روی آب» اثر جمعی از نویسندگان در ۱۳۴ صفحه منتشر شد. از جمله نویسندگان این اثر میتوان به تیمور آقامحمدی، سیدمیثم موسویان و مرتضی فرجی اشاره کرد. کتاب مجموعه شش داستان با محوریت چالشهای آدمی در مواجهه با «ایمان» را دربرمی گیرد. بازگو کردن مباحث دینی و معنوی در قالب داستانی امروزی و تکنیکال، شخصیتپردازی درست و کمال یافته، زبان شناسنامهدار راوی داستانها همه از نقاطقوت داستانهای این مجموعه هستند.
در کتاب میخوانیم:
«حالا که اسکندری و بهمنی مردهاند، راحتتر میتوانم دربارهٔ آن روز شوم و سعد بگویم و بگویم که چطور همه تا آستانهٔ مرگ رفتیم. اسکندری که آن بنای یادبود را ساخت و به احدی دلیلش را نگفت، دستم آمد که من هم باید حالاحالاها آن حکایت را درز بگیرم، ازطرفی هم نمیخواستم بهمنی یقهام را بگیرد که چهکار به کار دخترم داری؛ حالا که هر دو به طریقی مردهاند، میگویم کهچه بر ما گذشت.»
انتهای پیام/