رمان «چپدستها» اثر یونس عزیزی از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
این رمان روایت جوانی است که در حال سپری کردن خدمت سربازیاش در زندان است. شخصیت اصلی رمان برای غلبه بر مشکلات درونی و بیرونی که با آن دست و پنجه نرم میکند در صدد پیدا کردن راهی برای رفع آنهاست. او به استقبال پیشنهادهایی میرود که تبعات مختلفی برایش دارد و در این میان مفاهیمی همچون عشق، نفرت، انتقام و خیانت را تجربه میکند.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
هیچ نامة عملِ سفیدی اینجا پیدا نمیشود. نامهها در طیفی از رنگ سیاه دستهبندی شدهاند؛ یکی کمرنگتر، و دیگری پررنگتر. انگار رویشان قیر مذاب ریخته باشند. انتهای طیف سیاه، با کنتراست بالا. احساس میکنم از بدو تولد دست راست نداشتهاند و همه یکدست بهدنیا آمدهاند؛ با دستِ چپ. فکر میکنم قیامت هم باید بایگانی داشته باشد؛ چیزی شبیه بایگانی زندان. حکماً بزرگتر و شلوغتر. آنجا هم چند سرباز مادرمرده وجود دارد که دائماً بین اتاقِ بایگانیِ قیامت و دفتر مددکاری برزخ رفتوآمد میکنند. سربازِ بیچاره گهگیجه میگیرد از بس پروندهها را زیرورو میکند. آنهمه آدم عجیبوغریب. آنهمه پروندة عجیبوغریبتر.
انتشارات شهرستان ادب رمان «چپدستها» اثر یونس عزیزی را در 224 صفحه با شمارگان 1500 نسخه و قیمت 55 هزار تومان به چاپ رسانده است. علاقهمندان میتوانند برای تهیه کتاب به سایت «ادب بوک» نمایند.