دولت انگلیس بالاخره سند موسوم به «بازبینی یکپارچه» را منتشر کرد که اهداف این کشور در دوران پسابرگزیت را شرح میدهد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که رسیدن به این اهداف جاه طلبانه آسان نخواهد بود.
به گزارش «پارسینه» به نقل از
بلومبرگ، تا روز سه شنبه «انگلیس جهانی» (Global Britain) یک شعار یا نهایتا اندکی بیشتر از آن بود. کمی بیش از یک سال از سخنرانی بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس، میگذرد که بریتانیای پسابرگزیت را به یک «ابرمرد» (سوپرمن) تشبیه کرد که به عنوان قهرمانی برای دفاع از «حق مردم زمین برای خرید و فروش آزادانه میان خودشان» ظهور کند.
«بازبینی یکپارچه» عنوان گزارشی درباره سیاست خارجی و امنیتی انگلیس
پسابرگزیت است که از مدتها پیش انتظار انتشار آن میرفت. این گزارش به ما میگوید که چگونه دولت انگلیس تهدیدها و خطرات پیش روی خود را اولویت بندی میکند، فرصتها را کجا میبیند و میخواهد چه نقشی را در جهان بازی کند.
این گزارش در پاسخ به این که «بریتانیای جهانی چیست؟» پاسخهایی میدهد. بر این اساس انگلیس یک قدرت میانی در جهانی چندقطبی است که «مرکز ثقل ژئوپولتیکی و اقتصادی» آن به سوی منطقه [اقیانوس] هند- آرام (جنوب و شرق آسیا و اقیانوسیه) در حال گردش است. این کشور دیگر پلی میان آمریکا و اروپا نخواهد بود.
جانسون در حال برداشت گامهایی برای تقویت محور هند-آرام است. ناو هواپیمابر «اچ ام اس ملکه الیزابت» برای یک مأموریت عملیاتی اولیه به منطقه اعزام شده و جانسون در ماه آوریل از هند دیدار خواهد کرد.
انگلیس امیدوار است که به یک توافق تجارت آزاد با هند، ششمین شریک تجاری خود در خارج از اتحادیه اروپا، دست یابد. در واقع، دشوار است بدون تقویت روابط با هند شاهد موفقیت محور هند-آرام باشیم.
این رویکرد جدید دارای پیامدهای اقتصادی، امنیتی و سیاست خارجی گسترده تری است. نخست وزیر انگلیس از رهبران استرالیا، کره جنوبی و هند دعوت کرده است تا در نشست «گروه ۷» که ماه ژوئن -در «کورن وال» برگزار میشود شرکت کنند و پیشنهاد این کشو برای پیوستن به توافق تجارت آزاد فرا اقیانوس آرامی را ارائه کرده است. انگلستان مانند یک بچه جدید در محله که مشتاق است به سرعت دوستانی پیدا کند، به «شریک گفتگو» انجمن کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن) تبدیل خواهد شد.
مشکل که در همه این موارد وجود دارد، چین است. اعضای «گروه تحقیقاتی چین» - یک گروه با نفوذ از قانون گذاران حزب توری که در رابطه با تهدیدهای امنیتی، رفتار با اویغورها و سرکوب هنگ کنگ خواهان موضع سخت تری نسبت به پکن هستند- از سیاست جدید ناامید شده اند. در حالی که روسیه به عنوان یک تهدید امنیتی حاد توصیف میشود، بازی با کلمات از خطر چین به عنوان «چالشی سیستمی» یاد میکند. این گزارش چین را «بزرگترین تهدید دولت محور علیه امنیت اقتصادی انگلیس» توصیف میکند، اما در برخی از زمینهها فرصت همکاری زیادی را باقی میگذارد. درباره ایران هم یکی به میخ و یکی به نعل زده شده است.
حتی در این صورت، «بازبینی یکپارچه» خالی از جاه طلبی یا جهت دهی نیست. انگلیس با افزایش تعداد کلاهکهای هستهای در زیردریاییهای «ترایدنت» و نوسازی نیروهای مسلح، توان نظامی خود را تقویت میکند. «انعطاف پذیری» در داخل کشور هم از طریق توانمندیهای جدید ضد تروریسم، بازسازی اقتصاد، آماده شدن برای همه گیری دیگر و مبارزه با تغییرات آب و هوایی افزایش مییابد. انگلیس به دنبال تبدیل شدن به «ابرقدرت علم و فناوری» خواهد بود، کمکهای بین المللی را که (اخیراً کاهش یافته است) بیشتر خواهد کرد، نظم جهانی قانون محور را ترویج خواهد کرد و از تحریم برای پاسخگو ساختن ناقضان حقوق بشر استفاده خواهد کرد.
اگرچه سخت است که به این اهداف ایرادی گرفت، اما پیدا کردن پاسخی عملی برای آنها است که کار را پیچیده میکند و در اغلب موارد، تامین مالی یک راهبرد کلان است که برنامه ریزیهای بزرگ فرومی پاشاند. این سند ۱۱۴ صفحهای مانند یک فهرست باشکوه از کارهایی است که باید انجام شود و هنگام نوشتن رضایت کافی را فراهم میکند، اما این رضایت تا زمانی است که متوجه میشوید مجبورید واقعاً هر مورد را انجام بدهید و هزینه اش را هم پرداخت کنید.
کارشناسان امنیتی پیش از انتشار این سند به قانونگذاران انگلیسی هشدار داده بودند که معمولا میان سیاستهایی با دامنه زیاد و منابع اختصاص داده شده به آنها فاصله وجود دارد.
با توجه به هزینههای هنگفت همه گیری کرونا و وعدههای جانسون برای بهبود زندگی طبقه کارگر، مبارزهای بر سر منابع مالی وجود خواهد داشت. برای مثال، این سند اقدام علیه تغییرات آب و هوایی و از بین رفتن تنوع زیستی را به عنوان مهمترین اولویت انگلیس توصیف میکند، اما در مورد نحوه تأمین هزینههای سالانه ۵۰ میلیارد پوندی آن هیچ گفتگوی جدیای صورت نگرفته است.
همچنین در چشم انداز کلان، یک از قلم افتادگی برجسته به چشم میخورد: اروپا. تقریباً در هیچ کجا به جز در مورد همکاریهای امنیتی، اشارهای به اتحادیه اروپا نشده است. هرکسی نگاهی عینی به اهداف انگلستان - یا حتی نقشه – داشته باشد، ممکن است تعجب کند که چگونه این کشور میتواند یک ابرقدرت اقتصادی و همسایه را که امنیت و رفاهشان به شدت به هم گره خورده است، نادیده بگیرد.
یک پاسخ به این مسئله این است که برای واقع گرایی خیلی زود است. روابط طرفین تضعیف شده و به دلیل اختلاف در مورد تهیه واکسن کرونا، سیاستگذاری بر سر کالاهای وارداتی به ایرلند و دیگر مسائل بازرگانی که پس از برگزیت سرهم بندی شد، تحت فشار است. تجارت دو طرف در ژانویه کاهش یافت، هرچند هنوز مشخص نیست که آیا این امر موقتی بوده یا خیر.
پاسخ دیگر سیاسی است: هدف جانسون بازسازی انگلیس به گونهای است که تصمیم به جدایی از اروپا را توجیه کند. حتی پس از برگزیت هم، درگیری مختصر با اروپا کارکردهای سیاسی خود را دارد. گمان میرود که با گذشت زمان همراهی تدریجی هم رخ خواهد داد، اما هیچ یک از دو طرف برای آن عجله ندارند. در این بین، نگاه انگلیس به جای دیگری است.
منبع خبر "
پارسینه" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.