نوع دیگر از نهالکاری مغایر با اصول محیط زیستی، کاشت با نیت تصرف زمین است که این نوع دستاندازی به منابع طبیعی ملی، سابقهای قدیمی دارد. شوربختانه این عادت فرصتطلبانه گویا به بعضی مقامهای دولتی و شهرداریها هم سرایت کرده است. به نظر میرسد که در بعضی منطقههای شهری، پارکسازی شیوهای است برای شهریسازی محیطهای طبیعیِ نزدیک به منطقههای مسکونی و در پی آن، انجام ساختوساز و فروش یا اجاره دادن فضاهایی که قبلاً عمومی بوده است.
یک موردِ اخیر از این دست، برنامهای است که با عنوان کاشت بیستهزار نهال در قیامدشت (شهرِ تازهتأسیس در شرق تهران) از سوی شهرداریِ آنجا و به بهانهی هفتهی منابع طبیعی کلید خورده است. عرصهی در نظر گرفته شده برای این درختکاری، حدود چهل هکتار از اراضی جنوب منطقهی حفاظتشدهی جاجرود است. ادارهی کل محیط زیست استان تهران، بهدرستی به دلیل ممنوع بودن واگذاری اراضی مناطق چهارگانهای که زیر مدیریت سازمان محیط زیست است، با این نهالکاری مخالفت کرده است. سازمان جنگلها و مراتع هم بهعنوان مالک یا نمایندهی اموال عمومی کشور، مجوز لازم را صادر نکرده است، با اینحال، شهرداری قیامدشت با تبلیغ پر سروصدا و به بهانهی کمبود سرانهی فضای سبز شهر، برنامهی درختکاری را اعلام کرده و بخشی از کار غیرمجاز خود را شروع کرده است.
گذشته از ایرادهایی که در بالا به آن اشاره شد، موضوع دیگر این است که در آن منطقهی خشک آبیاری درختان قرار است با اتکا به کدام منابع آبی انجام شود؟ در شرایطی که تمامی دشت تهران و مناطق اطراف دچار تنش شدید آبی است و فرونشست زمین ناشی از پایین رفتن سفرههای آب زیرزمینی، کل منطقه را تهدید میکند، هرگونه بارگذاری اضافه بر منابع آبی خطای محض است. بهترین کار این است که منطقه به حال طبیعی خود گذاشته شود و فشارهای اضافه (مثلاً ناشی از حضور دام) از آن برداشته شود تا پوشش گیاهی حفظ شود و ارتقا یابد. چنین فضاهای طبیعی، گذشته از این که هزینهای بر شهر و شهرداری تحمیل نمیکنند، بهترین چشماندازها را برای شهر یا روستا فراهم میسازند و همچنین اجازه میدهند که بارندگیها جذب زمین شود، هوا جریان یابد و از تجمع آلودگی جلوگیری شود. از همهی اینها گذشته، فضاهای طبیعی و باز، برای هر شهری لازم است تا در شرایط اضطراری مانند بوملرز (زلزله) گریزگاه و پناهگاهی فراهم باشد.
*فعال محیطزیست
۲۳۵۲۳۷